۱۴۰۰ دی ۱۰, جمعه

خانه ی هشت طبقه محمود بی غش که گفته بود:مردم تحریم ها را تحمل کنند و به سبک گاندی زندگی کنند

خبرهای داغ سیاسی
خانه هشت طبقه ی نماینده مجلس(محمود بی غش)

خانه ی ۸ طبقه ی بی غش نماینده مجلس مشرف به عبدالعظیم حسنی احداث شده است (اقتصاد سالم)
خود وی در پنت هاوس ساختمان ساکن است، اینکه وی توانسته در حریم مذهبی پسند عبدالعظیم حسنی مجوز تراکم بگیرد، تعجب برانگیز است

محمود بی غش گفته بود:«مردم تحریم ها را تحمل کنند و به سبک گاندی زندگی کنند»


به قول علیرضا کریمی، روزنامه نگار گرامی، مسئولین تقسیم کار کردند «خوردن از آنها، مقاومت از ما» ./هیرُش سعیدیان

۱۴۰۰ آذر ۵, جمعه

از ترور رفیق حریری تا حمله به خانه مصطفی‌الکاظمی؛ متهم هر دو ماجرا یکی نیست؟

خبرهای داغ سیاسی
مصطفی الکاظمی و رفیق حریری

  • در ارتباط با ترور نافرجام مصطفی‌الکاظمی، تا اکنون که این مقاله را می‌نویسم، هیچ طرفی به گونه رسمی مورد اتهام قرار نگرفته است، اما عراقی‌ها در شبکه‌های اجتماعی، انگشت اتهام را به سوی شبه‌نظامیان وابسته به ایران نشانه گرفته‌اند. 

ناکام شدن تلاش برای ترور مصطفی‌الکاظمی، نخست‌وزیر عراق، مسئول این ماجرا را تبرئه نمی‌کند. تقدیر چنین بود که الکاظمی، برخلاف رفیق حریری، نخست‌وزیر پیشین لبنان، از مرگ نجات یابد و عراق به سرنوشتی مشابه با سرنوشت لبنان در ۲۰۰۵ دچار نشود. البته فعلا نمی‌توان به گونه دقیق طرفی را در این ماجرا متهم دانست، چون تا کنون نه تحقیقی در این مورد صورت گرفته و نه در عراق انگشت اتهام به سوی گروه یا طرف مشخصی نشانه رفته است. اما مشابهت‌هایی که میان رفیق حریری و مصطفی‌الکاظمی از نگاه منش شخصیتی و بینش سیاسی وجود دارد، این پرسش را به طور جدی پیش می‌‌کشد که آیا متهم در هر دو رویداد یکی نیست؟

دادگاه بین‌المللی لاهه پس از انجام تحقیق درباره ترور رفیق حریری، چند نفر از رهبران حزب‌الله لبنان را به دست داشتن در این ترور متهم کرد که احمد عیاش از آن جمله بود. در ماجرای ترور ناکام نخست‌وزیر عراق نیز انگشت‌های اتهام به سوی گروه‌های شبه‌نظامی نشانه می‌رود، زیرا همین شبه‌نظامیان هستند که در این اواخر پهپاد و موشک‌ در اختیار دارند، به‌ویژه کتائب حزب‌الله عراق که در بسیاری از موارد مسئولیت حمله به فرودگاه‌های عراق و منطقه سبز بغداد را بر عهده می‌گیرد. تحقیق‌های رسمی در عراق هم نشان می‌دهد که عناصری از شبه‌نظامیان کتائب حزب‌الله عراق نیز در میان گروه‌های شبه‌نظامی که «هسته کاتوشیا» خوانده می‌شوند، وجود دارد.

هم‌زمان، شماری از مقام‌های ایرانی حمله به منزل مصطفی‌الکاظمی را محکوم کردند و اظهار داشتند که پشت این رویداد دست‌هایی مخفیِ وجود دارد که در پی دسیسه‌سازی است. اما چنان که در سیاست و در قانون معمول است، در هر رویدادی از این دست، باید نخست نگاهی فراگیر و همه جانبه به آن انداخته شود و این پرسش‌ ابتدایی مطرح شود که چه طرفی از آن سود می‌برد؟ بر اساس این قاعده، وقتی به رویداد ترور رفیق حریری در لبنان در سال ۲۰۰۵ نگاه کنیم می بینیم که پس از گذشت سال‌ها روشن شد که طرفی که از آن سود برد، حزب‌الله لبنان بود، زیرا پس از آن رویداد بود که این سازمان بر لبنان تسلط کامل پیدا کرد. به همین ترتیب، اگر طرح ترور مصطفی‌الکاظمی به موفقیت می‌انجامید، ممکن بود عراق هم به سرنوشت لبنان گرفتار می‌شد.

حال پرسش اساسی این است که چه شباهت‌هایی میان رفیق حریری و مصطفی‌الکاظمی وجود دارد که به‌رغم این همه فاصله زمانی (۲۰۰۵ تا ۲۰۲۱) هر دو از یک طرف معین هدف قرار می‌گیرند؟

رفیق حریری، نخست‌وزیر پیشین لبنان، پیش از این که ترور شود، از جمله کسانی بود که در نشست بریستول شرکت کرده بودند. وی از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ با حزب‌الله در تفاهم و تعامل بود و آن را سازمان مقاومت علیه اسرائیل می‌دانست. حریری چون نقش کلیدی در اقتصاد لبنان داشت، ضمنا با حزب‌الله به این توافق رسیده بود که مقاومت و نظامیگری بر عهده حزب‌الله باشد و شکوفایی اقتصادی لبنان به دوش رفیق حریری. اما پس از آزادی کامل لبنان از اشغال اسرائیل در سال ۲۰۰۰، دیدگاه سیاسی رفیق حریری تغییر کرد و بر این نظر شد که دیگر نیازی به حزب‌الله در حکم سازمان مقاومت‌کننده نیست و سلاح‌ها باید فقط در انحصار دولت لبنان باشد تا به دولتی مقتدر و نیرومند تبدیل شود. رفیق حریری در صدور قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت (۲۰۰۴) مبنی بر منحل کردن گروه‌های شبه‌نظامی در لبنان و خروج نیروهای سوریه از آن کشور، نقش اساسی داشت. حریری دو شعار را همواره تکرار می‌کرد و به آن‌ها شهرت یافته بود: یکی «اول لبنان» و دوم «هیچ کس بالاتر از وطن نیست». او به این شعارها باور عمیق داشت و سرانجام زندگی‌اش را در راه تحقق آن‌ها از دست داد. او (مطابق با نتیجه‌گیری دادگاه بین‌المللی لاهه) به دست حزب‌الله ترور شد، زیرا شعارها و دیدگاه‌های میهن‌پرستانه او با دیدگاه‌های حزب‌الله در تضاد کامل قرار داشت. پس از ترور رفیق حریری، قتل‌های دیگری نیز در لبنان صورت گرفت. هر شخصیتی که طرفدار دولت قانون و نهادهای دولتی آزاد و مستقل بود و از انحصار سلاح در دست دولت پشتیبانی می‌کرد، ترور می‌شد. شخصیت‌هایی که ترور شدند، برخی روزنامه‌نگار بودند، مانند جبران توینی، برخی سیاستمدار بودند، مانند بیار الجمیل، برخی دانشگاهی بودند، مانند سمیر قصیر، و برخی هم نماینده مجلس بودند، مانند محمد شطح و دیگران.

مصطفی‌الکاظمی، نخست‌وزیر عراق، نیز مانند رفیق حریری سیاستمداری برجسته و موفق است. وی پس از این که سمت نخست‌وزیری را در دست گرفت، «انحلال شبه‌نظامیان و انحصار سلاح در دست دولت» را شعار خود قرار داد و برای باز گرداندن عراق به آغوش جهان عرب تلاش پیگیری کرد. مصطفی‌الکاظمی به برگزاری انتخابات زودهنگام مجلس در زمان تعیین شده اصرار ورزید و در این کار موفق هم شد؛ انتخاباتی که متحدان ایران در آن شکست خوردند. اما پاداش مصطفی‌الکاظمی این بود که باید به آن‌گونه فجیع هدف قرار می‌گرفت. به نظر می‌رسد که هر فرد سیاستمدار، مدبّر، و کارشناس موفق در عراق باید هدف حمله قرار گیرد و حذف شود. فعالان مدنی و کنشگران سیاسی هم از این جمله‌اند؛ آنانی که برای دفاع از حاکمیت و اقتدار ملی کشورشان دست به تظاهرات می‌زنند و علیه آنچه اشغال عراق توسط رژیم ایران می‌نامند، شعار می‌دهند.

در ارتباط با ترور نافرجام مصطفی‌الکاظمی، تا اکنون که این مقاله را می‌نویسم، هیچ طرفی به گونه رسمی مورد اتهام قرار نگرفته است، اما عراقی‌ها در شبکه‌های اجتماعی، انگشت اتهام را به سوی شبه‌نظامیان وابسته به ایران نشانه گرفته‌اند. همچنین، شماری از عراقی‌های نزدیک به مصطفی‌الکاظمی در شبکه‌های تلویزیونی «العربیه» و «الحدث» اظهار داشتند که شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در پشت این ترور قرار دارند.

خلاصه، همان‌گونه که اشاره کردیم، برای روشن شدن موضوع لازم است اول به طرفی که هدف قرار گرفته است نگاهی بیندازیم و پس از آن در جست‌وجوی طرفی باشیم که از این ماجرا سود می‌برد. اگر با این نگرش وارد موضوع شویم، می‌بینیم که هر دو شخصیتی که هدف سوءقصد قرار گرفته‌اند (رفیق حریری و مصطفی‌الکاظمی) از نگاه وطن‌دوستی، اصرار بر بازگرداندن اقتدار دولت، پا‌فشاری بر لزوم انحلال گروه‌های شبه‌نظامی، و انحصار سلاح در دست دولت، با هم مشابهت دارند. همچنین، هر دو شخصیت مزبور تهدیدی برای رژیم جمهوری اسلامی ایران و پروژه توسعه‌طلبانه آن به‌شمار می‌روند. پس آیا طرفی که رفیق حریری را ترور کرده، همان نیست که دست به ترور نافرجام مصطفی‌الکاظمی زده است؟ این پرسشی است نیازمند اندیشه و تامل.

العربیه فارسی

۱۴۰۰ آذر ۲, سه‌شنبه

رئيس كل شهرباني ايران : نواب_صفوی همجنس‌باز بود. هم‌‌سلولی شدن با یک پسربچه آخرین تقاضای وی بود!

خبرهای داغ سیاسی


محمدمهدی عبدخدایی (زاده اردیبهشت‌ماه ۱۳۱۵ در مشهد) سیاستمدار ایرانی است که از اعضای تشکیلات بنیادگرای شیعی فدائیان اسلام بوده و هم‌اکنون دبیر کل جمعیت فدائیان اسلام است. از اقدامات او می‌توان به ترور نافرجام حسین فاطمی وزیر خارجه محمد مصدق در سال ۱۳۳۰ اشاره کرد.



۱۴۰۰ آبان ۱۹, چهارشنبه

فریب رسانه‌های فارسی زبان توسط ضد اطلاعات جمهوری اسلامی

خبرهای داغ سیاسی

  • واقعیت این است که شوربختانه روح الله زم قربانی ساده لوحی، توهم و خودبزرگ بینی خود شد که توسط همکاران نفوذی نزدیک خودش نظیر شیرین نجفی همانند مرغی متوهم و ساده دل و خوش باور به طمع دانه به پای تله اطلاعات سپاه در عراق آورده شد. 

اسفاء که امروز بسیاری از رسانه‌های فارسی زبان نظیر بی بی سی و ایران اینترنشنال در تله تبلیغاتی یک مهره شناخته شده جنایتکار ضد اطلاعاتی وزارت اطلاعات رژیم بنام اکبر خوش کوشک گرفتار آمدند و بدون اندکی درنگ و تعمل و تعمق ادعاهای کذب وی در مورد همکاری تنگاتنگ سرویس امنیتی فرانسه و اطلاعات سپاه در ربودن روح الله زم را باز تکثیر و انتشار دادند. باید گفت اسفاء‌ای دل غافل! البته مشخص نیست که برخی از دست اندرکاران بی بی سی و ایران اینترنشنال که طبیعتا نفوذی‌های جمهوری اسلامی نیز در این رسانه‌ها حضور دارند، این خبر را با هماهنگی جهت دار و هدفمند منتشر کرده‌اند یا سهوا بعنوان یک خبر جنجالی آن را به نقل از یک مهره نیمه سوخته اطلاعاتی ذخیره در شیپورهای تبلیغاتی خود با دهل و سرنا دمیده‌اند تا به ایرانیان نشان بدهند نفوذ و همکاری اطلاعات سپاه با سازمانهای امنیتی غرب چقدر تنگاتنگ است.

اکبر خوش کوشک بعنوان مشاور سعید امامی در قتل زنده یاد فریدون فرخزاد نقش اساسی داشت. او یکی از دست‌اندرکاران جنایتکار قتل‌های زنجیره‌ای بود که مدتی بعد از دستگیری سعید امامی به همراه دیگر جنایتکاران بعنوان "گروه فاسد و آدمکش" بازداشت شد. اکبر خوش کوشک قبل از انقلاب جزو ارازل و اوباش نازی آباد تهران بود که بلافاصله بعد از انقلاب به کمیته انقلاب در محله نازی آباد پیوست و مراتب رزالت و جنایت و آدمکشی را به سرعت تا رده‌های بالا پیمود. اگر در گوگل جستجو کنید، سابقه این جنایتکار قاتل را از زبان بسیاری از قربانیان بازمانده وی می‌توانید پیدا کنید.

چند روز پیش وزارت خارجه ایران فرانسه را به "پلیس بد" بودن در مسئله هسته‌ای متهم کرد؛ و ظاهرا قرار بر این شد تا تبلیغات وسیعی بر علیه فرانسه و در بزرگنمایی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی صورت بگیرد. به همین دلیل مهدی الیاسی یکی از چهره‌های شناخته شده امنیتی (خبرنگار بازجو) از سایت رویداد ۲۴ مامور شد تا با اکبر خوش کوشک مصاحبه کند و روایت دروغین و مضحک همکاری فرانسه و ایران را در یک جنایت (قتل روح الله زم) ترویج کند و از طریق واسطه‌ها و یا بلاهت و سادگی برخی از روزنامه نگاران در رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور بصورت وسیعی باز انتشار بدهد. اکبر خوش کوشک برای ایجاد نفاق و بدبینی در گذشته مدعی شده بود که بسیاری از فعالان شناخته شده اپوزیسیون با نهادهای امنیتی ایران همکاری می‌کنند. دروغگویی‌های وی بارها ثابت شده است.

نکته قابل تامل اینجاست که بی بی سی همواره مدعی است که بدون استناد به دو منبع مستقل و باورپذیر هیچ خبر یا گزارشی را منتشر نمی‌کند. این همواره بهانه بی بی سی برای سانسور گزینشی اخبار و گزارش‌ها بوده. حال چطور شد که یک جنایتکار حرفه‌ای و قاتل که حتی توسط دولت اصلاح طلب خاتمی بعنوان شریک جرم در قتل‌های زنجیره‌ای دستگیر شده بود، به تنهایی یک منبع مستقل و قابل اعتماد برای بی بی سی می‌شود که به منبع دومی احتیاجی نیست؟

وی به شیوه جیمزباندی می‌گوید: "بله. سازمان امنیت فرانسه (DGSE) روح الله زم را با تدابیر امنیتی به فرودگاه پاریس آورد. از پاریس او را به امان پایتخت اردن آوردند. در فرودگاه امان چند ساعت در سالن ترانزیت بود. از امان هم به بغداد آمد. در بغداد سرویس امنیتی فرانسه، روح‌الله زم را به سفارت فرانسه در بغداد برد. وقتی زم در سفارت فرانسه در بغداد بود، فرانسوی‌ها به سرویس ایران اطلاع دادند که او داخل سفارت است و قرار است فلان ساعت از سفارت خارج شود. در واقع فرانسوی‌ها به ما خط دادند و بدون این که روح الله زم بداند یک تبادل در جریان بود. ما هم قرار بود آن افسر امنیتی (داعشی) فرانسوی که در اختیار بچه‌های محور مقاومت بود را آزاد کنیم.

هدف از این دروغپردازی‌ها چیست؟
۱ ـ هیچگونه سخنی از نقش دولت وقت عراق به میان نیامده. یعنی عراق دست نداشته؟

۲ ـ فرانسه در بوجود آوردن داعش نقش داشته و به اصطلاح "محور مقاومت" بزرگترین دشمن داعش بوده.

۳ ـ نهادهای‌های اطلاعاتی غربی برای منافع خودشان فعالان سیاسی ضد رژیم برونمرزی را به راحتی معامله و معاوضه می‌کنند.
۴ ـ همه سرویس‌های اطلاعاتی غربی یا عربی یا ترکی با نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی همکاری می‌کنند.
۵ ـ بنابراین باید از نهادهای جمهوری اسلامی هراس داشت. و به کشورهای غربی نباید اعتماد کرد.

واقعیت این است که شوربختانه روح الله زم قربانی ساده لوحی، توهم و خودبزرگ بینی خود شد که توسط همکاران نفوذی نزدیک خودش نظیر شیرین نجفی همانند مرغی متوهم و ساده دل و خوش باور به طمع دانه به پای تله اطلاعات سپاه در عراق آورده شد. او عمق و گستردگی نفوذ جمهوری اسلامی در نهادهای مختلف عراق را یا درک نمی‌کرد و یا بسیار ساده لوح بود. همین امروز بعد از طرح ترور نافرجام نخست وزیر عراق، این فرمانده سپاه قدس است که به عراق می‌رود و به رئیس جمهور و نخست وزیر و بقیه سران عراق دستور می‌دهد تا با حشد الشعبی و بقیه گروه‌های تروریستی وابسته به نظام جلسه برگزار کنند که کردند. اما اکبر خوش کوشک کوچکترین اشاره‌ای به همکاری نهادهای امنیتی عراق و اطلاعات سپاه نمی‌کند. و صرفا همان دیکته‌ای را بازخوانی می‌کند که قبلا شیرین نجفی آن را خوانده بود. باید برای رسانه‌های فارسی زبان که در دام این تله تبلیغاتی گرفتار آمده‌اند تاسف خورد.
علی تهرانی نبا

۱۴۰۰ آبان ۱۸, سه‌شنبه

راننده تاکسی مشهدی با بغض و گریه ماجرایی که برایش اتفاق افتاده است را برای مردم ایران بازگو میکند.

خبرهای داغ سیاسی

  • راننده تاکسی مشهدی با بغض و گریه ماجرایی که برایش اتفاق افتاده است را برای مردم ایران بازگو میکند.

اتفاقی که برای این راننده تاکسی مشهدی افتاده است واقعا تاسف بار است درخواست غیر معقولِ زائر عراقی راننده تاکسی را آشفته و متاثر کرده است,او برای مسؤلین کشور تاسف میخورد.
چرا باید در کشورمان شاهد چنین درخواستهایی از زائران غیر ایرانی باشیم؟آیا به غیرتِ آقای علم الهدی بر نمیخورد؟در شهری که ایشان زندگی میکند درست بغل گوش آقای علم الهدی زائران عراقی پس از سیر کام شدن از زنانِ ایرانی به دنبال پسرِان ایرانی هستند...!!
09/11/2021

معرفی سید علی خامنه ای در کتابهای درسی سوئد به عنوان دیکتاتور مذهبی.

خبرهای داغ سیاسی

  • معرفی سید علی خامنه ای به عنوان دیکتاتور مذهبی در کتابهای درسی سوئد

در صفحه ۱۸۵ کتاب جامعه شناسی کلاس ۷ تا ۹ دبیرستانهای سوئد از رهبر جمهوری اسلامی ایران سید علی خامنه ای به عنوان دیکتاتور کثیف مذهبی یاد شده است.
در این کتاب آمده است که دیکتاتورهای مذهبی مواردی نظیر قتل,ترور,سانسور,وحشت آفرینی,شکنجه,چپاول اموال مردم,قانون شکنی و...را به نام دین و مذهب انجام میدهند و سپس آنها را توجیه می کنند.
09/11/2021

۱۴۰۰ آبان ۱۳, پنجشنبه

۱۴۰۰ آبان ۴, سه‌شنبه

برای آقای علم الهدی و آن فرصت ها که از دست رفت.

خبرهای داغ سیاسی

  • چهارسال پیش در چنین روزی، محبوب ترین خوانندۀ موسیقی پاپ جهان عرب در اوج شهرت و اقبال، اعلام بازنشستگی کرد و گفت که دیگر نخواهد خواند.

امل حجازی، بانوی خوش الحان لبنانی به مناسبت میلاد پیامبر، قطعه ترانه ای (https://t.me/solseghalam/1189) را در ستایش حضرت محمّد خواند و در صفحه فیس بوکش نوشت: 
 «پروردگار بالاخره دعای من را اجابت کرد... سال‌ها بود که من میان علاقه عاشقانه‌ام به هنر از یک سو، و ستایش و پرستشم برای نزدیکی به عقاید دینی‌ام، در کشمکش بودم. من این کشمکش درونی را سال‌ها در خودم داشتم تا بالاخره خداوند پاسخ نیایش‌های من را داد.» 

آن روز، بسیاری گفتند که امل حجازی بر سر این عهد نخواهد ماند و او (که آلبومهایش «فروش میلیونی» در کشورهای عرب زبان دارد) نخواهد توانست که بر این سلوک جدید بماند. مگر می شود که کسی از میلیونها دلار درآمد صرف نظر کند؟!
در این دنیایی که اوج آمال یک دختر امروزی می تواند رسیدن به چنین جایگاهی از ثروت/شهرت باشد... مگر می شود؟

نه فقط یکسال که چهار سال گذشت و امسال در حوالیِ همان روزهایی که امل_حجازی به آن سمت و سو رفت، تتلو کنسرت برگزار کرد و برآورد شد که ایرانیان برای شرکت در کنسرت او در ترکیه حدود 100 میلیارد تومان (https://t.me/sahandiranmehr/29818) خرج کردند تا به کنسرتِ کسی بروند که در میان ترانه هایش نه اشعار فاخر، که الفاظ رکیک و فحاشی برای مخاطبش به کار می برد. 
شوک و حیرتی که هواداران تتلو در شکستن ورودیهای سالن برگزاری کنسرت ایجاد کردند یک «علامت سوال» به ذهن ها نشاند که «چرا؟» ؛ «چه کرده ایم» که نسل جدید ایرانیان برای شرکت در مراسم تتلو در ترکیه میلیاردها تومان خرج می کنند؟

امل حجازی نه به اجبار، که به «اختیار» گام به آن مسیر گذاشت. و چقدر ساده انگارانه است اگر گمان کنیم در دنیای امروز چیزی به غیر از دسترسی به «انتخاب» می تواند انسانها را در مسیری مشخص قرار دهد. سالهای سال، افرادی همچون آقای علم الهدی خواستند که به «اجبار» افراد را به صراطِ راست رهنمون باشند حال آنکه حاصلش شد تتلو. ولی فضای باز و انتخاب، حاصلش شد اَمل حجازی... 

 جناب آقای علم الهدی! 
در کشوری که «کیهان کلهر» دارد با آن صدای شگفت و جادویی کمانچه اش، در کشوری که «حسین علیزاده» دارد با آن زخمه های شگفت که بر تار و سه تارش می زند، در کشوری که پرویز مشکاتیان «داشت»، در کشوری که محمدرضا شجریان «داشت»، سطح درک ما از موسیقی و نوا در این حد بود که این «چهره» ها و «ساز» شان را در تلویزیون به تصویر نکشیم (و دردانه ای همچون کیهان کلهر را در پستو پنهان کنیم) و برای نسل ما چنین باشد که حتی یکبار این چهره های فاخر را در سیما نبیند. حال ببین چه شده؟! فرزندان ما تتلو گوش می کنند نه کمانچه ی کلهر!

شوربختی ببین تا به کجاست... 

آقای علم الهدی!
«انتخاب» با «تحمیل» ممکن نیست. انسانِ امروز را با هیچ وسیله ای به «زور» نمی توان به یک سمت و سو کشاند. تنها و تنها راه موجود، فراهم بودنِ «امکانِ انتخاب» است. 
روزگاری که باید التماس/تلاش می کردیم که فرزندان ما «آستان جان» و «به یاد عارف» گوش کنند، با آن موسیقیِ فاخر در حد صُوَرِ قبیحه برخورد کردیم و حال صورت قبیح بر روی سِن برایمان فحاشی می خواند و فرزندان ما برای ورود به کنسرتش گیت های ورودی را می شکنند!

راستی آقای علم الهدی یک سوال؛
چقدر وقت است که حسام الدین سراج دیگر آلبومی منتشر نکرده؟ از حنجرۀ صدیق تعریف و آن طنین صدایش در ابتدای سریال امام علی چه خبر؟ آخرین آلبوم صدیق تعریف کِی بوده؟! راستی فرهاد فخرالدینی چه شد؟  از آن خوشنویسِ خوش صدا، بیژن بیژنی کسی خبری دارد؟ از برنامه کاروان موسیقی سهیل محمودی که عقبۀ صدها سال موسیقی ایرانی و اتصالش به ادبیات را بیان می کرد چه خبر؟ سهیل به کدام گوشه نشسته است؟ محمد اصفهانی کجاست؟ چه مدت است که از مختاباد خبری نیست؟ صدای علیرضا افتخاری در کدام پستو گم شده؟
آقای علم الهدی! باختیم. نه فقط شما که همه با هم باختیم. وقتی که «فرصتِ معرفی» اینها را داشتیم، پنهانشان کردیم. وقتی که فرصت معرفی ماهور و راست پنجگاه را داشتیم، وقتی که امکان بیان هویت صدها ساله ادبیات ایرانی و امتزاجش با موسیقی را داشتیم، پنهانش کردیم... و حال میدان دار برای نسل امروز تتلوست. و شما هنوز به فکر ممنوعیت کنسرت در مشهد.

محمدرضا اسلامی




۱۴۰۰ آبان ۱, شنبه

سیلی خوردن استاندار جدید آذربایجان شرقی در مراسم معارفه از سرهنگ سپاه!

خبرهای داغ سیاسی


  • در مراسم معارفه استاندار جدید آذربایجان شرقی  سردار"عابدین خرم" اتفاقی غیره منتظره روی داد.

در حین سخنرانی استاندارجدید آذربایجان شرقی "عابدین خرم" یکی از شرکت کنندگان در این مراسم که گفته میشود سرهنگ  "سپاه عاشورا" است بروی سن رفته و سیلی محکمی به صورت استاندارجدید آذربایجان شرقی میزند.
23/10/2021

۱۴۰۰ مهر ۳۰, جمعه

آنچه رژیم ایران از شکست ایالات متحده در افغانستان آموخت

خبرهای داغ سیاسی
خروج نیروی نظامی آمریکا بعد از گذشت ۲۰ سال از افغانستان

  • «امروزه دشمنان آمریکا مانند ایران مثل گذشته از چشم‌انداز تنبیهیِ ناشی از قدرت نظامی آمریکا هراسی ندارند»

شیائو وانگ، گروگان سابق در ایران، و بهنام بن‌طالبلو، عضو ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها»، در مقاله‌ای برای «دیسپچ» نوشته‌اند که شکست آمریکا در افغانستان، رژیم ایران را بیش از پیش برای ماجراجویی در منطقه و توسعه برنامه هسته‌ای تسلیحاتی خود جسور کرده است.

به گفته نویسندگان، در باب سناریوهای ایران و افغانستان، دولت بایدن آشکارا گزینه‌ای را انتخاب کرده است که نقش ارتش ایالات متحده و بدین ترتیب «پیش‌فرض بازدارندگی از طریق نیروی نظامی» را کاهش می‌دهد. پیامی که واشینگتن به طالبان و مقامات ایران می‌رساند این است که از «تسلیم شدن» چندان هم بدش نمی‌آید، و این باعث افزایش دردسرها خواهد شد.

از زمان خروج بی قید و شرط نیروهای آمریکایی از افغانستان، اصرار مقامات ایران برای لغو زودهنگام تحریم‌های اتمی افزایش پیدا کرده است. آنها احساس کرده‌اند که آمریکا ترجیح می‌دهد کوتاه بیاید تا اینکه خودش را درگیر نبرد کند. شاید به همین خاطر است که مقامات ایرانی این روزها مدام درباره بیرون کردن آمریکا از خاورمیانه «لاف گزاف» می‌زنند.

صرف نظر از ادعاهایی که این روزها در محافل دولتی در واشینگتن مطرح می‌شود، پس از تخلیه افغانستان، دشمنان آمریکا مانند ایران جسورتر شده‌اند، تمایل بیشتری به خطر کردن برای پیشبرد منافع خود نشان می‌دهند، و مثل گذشته از چشم‌انداز تنبیهیِ ناشی از قدرت نظامی آمریکا هراسی ندارند.

وانگ و بن‌طالبلو بر این عقیده‌اند که کاهش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه از یک طرف و پیگیری سیاستِ ایرانِ «برجام‌محور» از طرف دیگر، همان «گل به خودی» است كه دولت بایدن به آمریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش زده و جمهوری اسلامی بسیار از آن خرسند است.

نویسندگان نتیجه می‌گیرند که سقوط سریع افغانستان به دست طالبان این درس‌ها را به مقامات ایران داد که اولا همکاری با واشینگتن آخر و عاقبت ندارد؛ و ثانیا آمریکا را می‌شود در جاهای دیگر هم شکست داد. برای جلوگیری از تقویت این تصور، دولت بایدن باید با شرکای منطقه‌ای آمریکا همکاری کند.

العربیه فارسی

۱۴۰۰ مهر ۲۹, پنجشنبه

ترکیه یک شبکه جاسوسی موساد را متلاشی کرد

خبرهای داغ سیاسی
  • دستگاه امنیتی ترکیه می گوید، یک شبکه جاسوسی رژیم اسرائیل (موساد) را که در این کشور فعالیت های گسترده ای داشت، متلاشی کرده است. این مقام ها گفته اند که شبکه جاسوسی اسرائیل را دستکم به مدت یک سال زیر نظر داشته اند.

روزنامه «صباح» چاپ ترکیه، امروز پنجشنبه نوشت این شبکه جاسوسی که توسط سازمان اطلاعات ترکیه (میت) متلاشی شده، درحال جمع آوری اطلاعات درباره فعالان ضد صهیونیست بوده است.این روزنامه افزود که این شبکه ۱۵ نفره در قالب سه هسته فعالیت می کرد که سازمان اطلاعات ترکیه اعضای آن را دستگیر کرد.روزنامه صباح تصریح کرد که شبکه موساد به مدت تقریبا یک سال کامل زیر نظر بود و اعضای آن در عملیاتی سری در هشتم اکتبر سال جاری میلادی دستگیر شدند.این روزنامه درباره جزئیات فعالیت های این شبکه نوشت: اعضای هسته های این شبکه با دستگاه موساد در تماس بودند و به روش های ویژه، اطلاعات و اسناد مهم با اهمیت برای "اسرائیل" را بدست آورده و آنها را به افسران میدانی که در اصطلاحات اطلاعاتی از آنها به "افسر وضعیت" نام برده می شود، تحویل می دادند.روزنامه صباح نوشت: افسر وضعیت برای مدیریت ماموران و شبکه های خبرچینان آموزش دیده است و تماس بین شبکه یاد شده و افسران وضعیت از طریق تلفن های عمومی انجام شده و در مقابل دریافت پول، اطلاعاتی درباره دانشجویانی که شهروندان ترکیه یا اتباع خارجی هستند، به موساد ارسال شده است.این روزنامه فاش کرد که یکی از چهره های مهم این شبکه با کد "الف.ب"، اطلاعاتی در مورد نوع تسهیلاتی که ترکیه در اختیار فلسطینیانِ مخالف "اسرائیل" قرار می دهد، جمع آوری کرده و در عین حال نقش واسطه برای انتقال پول برای این شبکه را نیز برعهده داشته است.روزنامه صباح افزود که در ژوئن گذشته به پلیس ترکیه اطلاع داده شد که این فرد در محله "مال تپه" در استانبول مفقود شده است و هدف از اعلام مفقودی  این بوده که "بدون جلب توجه کار کنند"، اما اعضای این شبکه زیر نظر سازمان اطلاعات ترکیه بودند.این روزنامه تصریح کرد: این فرد با "الف.ز." مسئول میدانی مرتبط با موساد تماس گرفت و در ازای خدمات اطلاعاتی، ۱۰ هزار دلار به او در سال جاری میلادی پرداخت شد.روزنامه صباح افزود که یکی دیگر از اعضای شبکه "ر.الف.الف" است که برای او نیز "گزارش مفقودی" وجود دارد. مشخص شده که این فرد در روزهای ۲۷ و ۲۸ ژوئن سال جاری میلادی سفری به غرب پایتخت کرواسی داشت و با افسران میدانی موساد دیدار کرد و هزار تا ۱۲۰۰ دلار به طور دستی دریافت کرد و سومین فرد این شبکه "م.الف.س" نام دارد که مشخص شد که دو بار به زوریخ در سوئیس رفته و با افسران میدانی "موساد" ملاقات کرده است.


۱۴۰۰ مهر ۱۶, جمعه

بازپرس دادسرای امنیت اوین در بند ۲۴۱ زندانی است

خبرهای داغ سیاسی
بهروز شاه محمدی بازپرس  شعبه ۷ دادسرای امنیت اوین
  • طبق اطلاعاتی که در اختیار «ایران‌وایر» قرار گرفته، «بهروز شاه‌محمدی»، بازپرس شعبه۷ دادسرای امنیت «اوین» نزدیک به ۱۰ روز است که توسط حفاظت قوه قضاییه دستگیر شده و در حال حاضر در بند ۲۴۱ همان زندانی حبس است که خودش برای متهمان سیاسی و عقیدتی پرونده‌سازی می‌کرد.

اگرچه هنوز مشخص نیست که دلیل بازداشت و حبس شاه‌محمدی چیست اما اگر پرونده‌های سیاسی و عقیدتی یا بنا بر ادبیات جمهوری اسلامی، «امنیتی» را دنبال کرده باشید، حتما نام او را شنیده‌اید؛ مردی که برای صدها متهم سیاسی قرار جلب صادر، با مرخصی‌های‌ درمانی‌ آن‌ها مخالفت و قرارهای وثیقه را ملغی کرده است.در کنار همه این اقدامات اما زندانیانی هستند که در گفت‌وگو با «ایران‌وایر»، شاه‌محمدی را به آزارگری‌های نوع دیگر هم متهم کرده‌اند.

پیش‌تر، «الهام ذوالفقاری»، همسر «مهدی محمودیان»، فعال مدنی در حبس، در توییتر خود خبر بازداشت شاه‌محمدی را منتشر کرده بود: «بهروز شاه‌محمدی، بازپرس شعبه۷ دادسرای امنیت اوین که با صدور قرار جلب دادرسی برای صدها نفر، مثل مهدی محمودیان (چهار سال زندان برای فراخوان شمع روشن کردن در سوگ جان‌باختگان هواپیمای مسافربری اوکراینی) سال‌ها زندان را فراهم کرد، امروز به جرم دزدی یا جاسوسی یا ... در اوین است.»

حالا طبق اطلاع «ایران‌وایر»، مشخص شده است که این بازپرس امنیتی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی توسط نهاد حفاظت همین قوه دستگیر شده است و در بند ۲۴۱ اوین به سر می‌برد.

بازداشتگاه <<زندان اوین>>

می‌توان چندین مورد از اقدامات شاه‌محمدی را در رابطه با فعالان حقوق بشری، صنفی و مدنی مرور کرد:بازداشت غیرقانونی «نسرین ستوده»، وکیل حقوق بشری، در سال ۱۳۹۷، در پی شکایت «مهدی پی‌تام» اتفاق افتاد.
 در آن زمان، ستوده وکالت چند نفر از معترضان به حجاب اجباری، از جمله «دختران  انقلاب» را برعهده داشت. مهدی پی‌تام، بازپرس پرونده «شاپرک شجری‌زاده»، از دختران انقلاب بود که از ستوده به خاطر وکالت این معترضان شکایت کرده بود. 

حکم بازداشت موقت نسرین ستوده توسط بهروز شاه‌محمدی صادر شد؛ بازداشتی که نسرین ستوده بارها به آن اعتراض کرد.در همان سال، ماموران وزارت اطلاعات هم‌زمان به منزل چندین فعال مدنی، از جمله «فرهاد میثمی» ریختند. آن‌چه از منزل او ضبط شد، بج‌هایی بودند با طرح‌های مخالفت با حجاب اجباری.شعبه ۷ دادسرای اوین اتهاماتی چون «تبانی و اجتماع به قصد برهم زدن امنیت کشور با تحریک زنان به حضور خیابانی به صورت سرلخت»، «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به حجاب به عنوان یکی از مقدسات ضروری اسلام» را به میثمی تفهیم کرد.«ژیلا مکوندی»، یکی دیگر از فعالان مدنی بود که به خانه‌اش حمله کردند.
 او حکمی را در توییتر خود منتشر کرد که نشان می‌داد بهروز شاه‌محمدی دستور داده بود فرهاد میثمی را هفت روز دیگر در سلول انفرادی نگه‌داری کنند.پرونده «هفت‌تپه» و اتهام‌زنی به متهمان آن، از جمله «اسماعیل بخشی» و «سپیده قلیان»، نمونه دیگری از اقدامات شاه‌محمدی بوده است. ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸، این دو متهم به همراه «امیرحسین محمدی‌فرد»، «ساناز اله‌یاری» و «امیر امیرقلی» در همین شعبه۷ تفهیم اتهام شدند و سه روز بعد، دو متهم دیگر در همین پرونده، یعنی «عسل محمدی» و «علی نجاتی» نیز در جلسه دفاع آخر بازپرسی در شعبه زیر نظر شاه‌محمدی، مورد تفهیم اتهامات جدیدی قرار گرفتند.همان‌زمان، یکی از بستگان بازداشتی‌ها به «ایران‌وایر» گفت اسماعیل بخشی به  خاطر یک پست اینستاگرامی مربوط به دو سال پیش از بازداشت خود درباره «ندا آقاسلطان»، از کشته‌ شده‌های «جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸، اتهامی دوباره گرفته است: 
«اسماعیل به خاطر یک پست اینستاگرامی که دو سال پیش در یادبود ندا آقاسلطان نوشته بود، به توهین به رهبری متهم شده است. او در این پست در اشاره به سخنان رهبر جمهوری اسلامی نوشته بود سخنان نابخردانه رهبر. آن‌چنان که یکی از وکلای پرونده به من گفت، این اتهام در مرحله بازجویی به اسماعیل وارد نشده اما بهروز شاه‌محمدی، قاضی بازپرس شعبه۷ اوین آن را در کیفرخواست به مجموعه اتهامات اسماعیل افزوده است.»«کمپین دفاع از زندانیان هفت‌تپه» در رشته توییتی، از صدور حکم بازداشت چندین باره برای فعالان کارگری خبر داده بود؛ همان‌زمان که شاه‌محمدی دستور بازداشت «هیراد پیربداغی» را برای بار دوم به اتهام «ادامه فعالیت در حین آزادی مشروط» صادر کرد.
شاه‌محمدی در این پرونده، قرار وثیقه ساناز اله‌یاری را در حالی نپذیرفت و از اعزام او به بیمارستان خارج از زندان مخالفت کرد که این فعال مدنی به خاطر وخامت وضعیت جسمانی‌ خود در رنج بود.در عین‌حال، به گفته منبعی در گفت‌وگو با «ایران‌وایر»، شاه‌محمدی خانواده سپیده قلیان را هم آزار داده بود: «شاه محمدی، بازپرس شعبه۷ دادسرای شهید مقدس، مستقر در زندان اوین به خانواده سپیده قلیان گفته است بی‌خود خودتان را برای آزادی او خسته نکنید، پی‌گیری شما به جایی نمی‌رسد.»

اما اتهام‌زنی‌های امنیتی تنها نمونه آزارگری و پرونده‌سازی‌های شاه‌محمدی نیست، زندانیانی هستند که شهادت داده‌اند این بازپرس امنیتی، زنان را آزار کلامی جنسی داده است.یک سال و نیم پیش بود که تعدادی از زنان زندانی سیاسی در گفت‌وگو با «ایران‌وایر»، به روایت آزار جنسی توسط مقامات قضایی پرداختند. «رویا» یکی از این راویان بود که به صراحت از آزارگران نام برد: «از همان لحظه بازداشت و از بازجو و نماینده دادستان در آن شهرستان گرفته تا بازپرس بهروز شاه‌محمدی و قاضی محمد مقیسه، من را به خاطر جنسیتم تحقیر و توهین‌های جنسی کردند؛ مثلا به من می‌گفتند شما با این‌ همه مرد رفتی فلان جا چه غلطی کنی و مگر صاحب نداری؟ حق شما زنان است که در خیابان اذیت‌تان کنند!

 در زمان بازجویی هم با انواع و اقسام توهین‌های جنسی و اشارات جنسی مواجه شده‌ام.»هنوز هیچ مقام رسمی درباره بازداشت و حبس بهروز شاه‌محمدی اظهارنظر نکرده و معلوم نیست چه مسیری طی شده است تا این بازپرس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی توسط حفاظت قوه قضاییه به حبس بیفتد. مسلم آن است که هیچ‌کدام از اقدامات غیرقانونی، اتهام‌زنی‌ها، امنیتی کردن پرونده‌ها و آزار دادن زندانیان و خانواده‌های‌ آن‌ها، دلیل بازداشت او نیستند. ممکن است چندی دیگر خبری منتشر شود مبنی بر اتهام‌های مالی یا حتی جاسوسی.

ایران وایر





۱۴۰۰ مهر ۱۴, چهارشنبه

'عملیات پیچیده' موساد برای پیگیری سرنوشت خلبان مفقود در لبنان

خبرهای داغ سیاسی

رون آراد ۳۵ سال پیش در جریان عملیات هوایی بر فراز خاک لبنان مفقود شد


  • نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل گفته است که موساد - سازمان اطلاعات اسرائیل - برای پیگیری سرنوشت رون آراد، خلبان اسرائیلی مفقود شده در لبنان، یک عملیات "جسورانه" را اجرا کرده است.

همزمان، به نوشته یک نشریه عرب زبان، در این عملیات، ماموران موساد یک فرمانده نظامی ارشد ایرانی را در سوریه ربودند و از او بازجویی کردند.

آقای بنت به پارلمان اسرائیل گفته است که نمی‌تواند در مورد این مأموریت، که هدف آن حل یکی از قدیمی‌ترین رویدادهای حل‌نشده اسرائیل بوده، اطلاعات بیشتری را فاش کند.

در سال ۱۹۸۶، یک هواپیمای نیروی هوایی اسرائیل که رون آراد ناوبری آن را برعهده داشت در ماموریت بمباران یکی از پایگاه‌های سازمان آزادیبخش فلسطین در صیدا در جنوب لبنان سقوط کرد. رون آراد در آن زمان سروان نیروی هوایی اسرائیل بود.

گفته می‌شود که علت سقوط هواپیما انفجار پیش از موعد یکی از بمب‌هایی بود که حمل می‌کرد. خلبان هواپیما و رون آراد توانستند با اجکت صندلی از هواپیما خارج شوند. بعدا یک هلی‌کوپتر اسرائیلی خلبان هواپیما را یافت اما جستجو برای یافتن رون آراد به نتیجه نرسید.

ارتش اسرائیل نتیجه گرفت که او کشته شده است اما یک سال بعد، گروه لبنانی امل گفت که او را به اسارت گرفته و پیشنهاد داد که او را در برابر آزادی ۲۰۰ زندانی لبنانی و ۴۵۰ زندانی فلسطینی و دریافت ۳ میلیون دلار پول مبادله کند. این گروه شیعه با حکومت ایران ارتباط داشت.

براساس گزارش‌ها، پس از آنکه اسرائیل با مبادله زندانیان فلسطینی موافقت نکرد، مذاکره با امل بدون نتیجه متوقف شد.

درسال ۲۰۱۶، موساد و سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل در تحقیقات مشترکی به این نتیجه رسیدند که احتمالا رون آراد در سال ۱۹۸۸ در اسارت درگذشته است.

روز دوشنبه ۴ اکتبر آقای بنت در سخنرانی خود در جلسه افتتاحیه دوره زمستانی کنست (پارلمان اسرائیل) گفت که گروهی متشکل از ماموران زن و مرد موساد در ماه گذشته "عملیاتی پیچیده، گسترده و جسورانه" را اجرا کردند تا اطلاعات تازه‌ای را در مورد سرنوشت و محل نگهداری احتمالی سرهنگ دوم آراد به دست آورند.

او گفت که "در حال حاضر، این تنها اطلاعاتی است که می‌توان به اشتراک گذاشت."

در پی سخنرانی آقای بنت، تلویزیون کانال ۱۲ اسرائیل گفت که داوید برنع، رئیس موساد، در یک جلسه داخلی این سازمان گفته است که "این عملیات شجاعانه، جسورانه و پیچیده بود، اما شکست خورد. ما شکست خوردیم."

در واکنش به این گزارش، دفتر نخست وزیری اسرائیل در بیانیه‌ای تاکید کرد که این مأموریت شکست نخورد بلکه "یک ماموریت موفقیت‌آمیز بود و به اهداف تعیین‌شده برای یک عملیات استثنایی دست یافت."

این بیانیه از تصمیم آقای بنت برای خودداری از قرار دادن اطلاعات بیشتر در اختیار مردم دفاع کرد و گفت که این ماموریت نشانه "تلاش و تعهد عظیم ما به بازگرداندن فرزندانمان به خاک وطن است".

روزنامه اسرائیلی هاآرتص با استناد به منابع دفتر نخست وزیر نوشته است که سخنرانی نفتالی بنت با موساد هماهنگ شده بود و آقای برنع "در پیامی برای اعضای موساد گفته است که این عملیات موفقیت‌آمیز و مهم بوده است".

نشریه اسرائیلی زبان اسرائیل هیوم هم به نقل از یک مقام ارشد امنیتی گفته است که این مأموریت "یکی از مهم‌ترین و موفق‌ترین" ماموریت‌ها در تاریخ اسرائیل بوده و با اجرای آن "اطلاعات باکیفیتی به دست آمده است".

تصویر رون آراد در اسارت "جنبش امل"


"ربودن ژنرال ایرانی"
در همین زمینه، روزنامه عرب زبان الرای‌الیوم چاپ لندن در گزارشی درباره سخنان نخست وزیر اسرائیل جزئیات بیشتری در این مورد منتشر کرده است.

این روزنامه نوشته است که نخست وزیر اسرائیل اطلاعات بیشتری در مورد این عملیات نداده اما "بر اساس اطلاعات اختصاصی الرای‌الیوم، بنت به عملیات موساد در داخل خاک سوریه اشاره می‌کند."

به نوشته این نشریه، یک واحد عملیاتی موساد با نفوذ به داخل خاک سوریه توانست "یک ژنرال ایرانی را ربوده و به یک کشور آفریقایی ببرد، از او بازجویی و سپس او را آزاد کند."

الرای‌الیوم گفته است که به احتمال زیاد، پس از پایان این عملیات، ایرانیان آن را پیگیری کردند و توانسته‌اند کشف کنند که این عملیات چگونه و توسط چه کسانی برنامه‌ریزی و اجرا شده بود.

این روزنامه در مورد منبع اطلاعات خود توضیحی نداده و مقامات اسرائیلی و ایرانی نیز تا کنون در مورد این گزارش اظهار نظری نکرده‌اند.

سردبیری روزنامه الرای‌الیوم را عبدالباری عطوان بر عهده دارد. او از مخالفان جدی اسرائیل و طرفداران حکومت جمهوری اسلامی ایران است و رسانه‌های داخل ایران مصاحبه‌ها و نظرات او را به عنوان یک کارشناس برجسته سیاست منطقه‌ای منتشر می‌کنند.

بی بی سی فارسی


۱۴۰۰ تیر ۳۰, چهارشنبه

۱۴۰۰ تیر ۱۱, جمعه

زینب؛ پناهنده‌ای که قربانی فوتبال شد

خبرهای داغ سیاسی

  • به دایی‌ام گفتند بی غیرت چرا دختر را می‌آوری ورزشگاه بین مردها. دایی گفت: اتفاقاً من غیرتم اجازه نمی‌داد بیایم استادیوم و هر سری ببینم پشت سرم گریه می‌کند.

از تلویزیون سوئیس و برزیل تا صدای آمریکا و نیویورک تایمز، همچنین مطبوعات اسپانیا و ترکیه، گزارش‌های متنوعی درباره فعالیت‌ها و بازداشت‌های زینب صحافی منتشر شده است.

هواداران پرسپولیس، او را با صفحه پر بیننده‌اش در اینستاگرام و البته با بازداشت‌های مکرر در ورزشگاه آزادی می‌شناسند.

این دختر عرب ایرانی، از حضور در دادسرای ناحیه ۲۱ ارشاد سر باز زده و راهی ترکیه شده است. او در گفتگو با رادیو فردا شرح می‌دهد که انعکاس جهانی، تغییری در وضعیتش پدید نیاورده.

زینب صحاف مدتی به کمپ بازگردانی آیدین منتقل شد که اردوگاه اخراجی‌هاست و طبق حکم دادگاه، با خطر دیپورت به ایران مواجه است.

از او خواستم تا از وضعیتش در ترکیه بیشتر بگوید.
«فکر کنم من و کرونا با هم وارد ترکیه شدیم. هیچ حمایتی برای پناهجویان وجود ندارد. کار نیست و فقط مدتی به کار سیاه در کارخانه پرداختم. پول نداشتم نان بخرم چه برسد به پرداخت اجاره. صاحبخانه جوابم کرد. مدتی با خانواده‌ای عراقی زندگی کردم. رسانه‌ها گفتند مرز یونان باز شده اما حقیقت نداشت. رفتیم و منگنه شدیم بین نیروهای دو طرف. پلیس ترکیه نمی‌گذاشت برگردیم ترکیه. از آن ور هم پلیس یونان اجازه نمی‌داد.

مرزبانان یونانی از فاصله نزدیک شلیک می‌کردند. با سرما و گرسنگی، بین گلوله و باتوم گرفتار شده بودیم. با هزار بدبختی به عقب برگشتیم. هر چه جمع کرده بودیم که مثلاً در یونان گرسنه نمانیم، به تاکسی دادیم تا ما را به اسکی شهیر برگرداند.

از کمپ آیدین موقتاً آزاد شده‌ام اما با اینکه ساکن دنیزلی هستم، گفته‌اند باید بروی سامسون. خودت باید بروی و خودت هم هزینه اسکان را بدهی. در حالیکه دیگر سرمایه‌ای جز لباس‌هایم ندارم. این وضعیت اسفبار، نتیجه شوق من برای حضور در ورزشگاه‌هاست.

برابری جنسیتی و حضور زنان در ورزشگاه جزو مقررات فیفاست اما درهای ورزشگاه‌ها در جمهوری اسلامی به روی زنان بسته‌ است. زینب درباره اولین تجربه حضورش در استادیوم می‌گوید:

هر بار پرسپولیس می‌آمد اهواز می‌رفتم فرودگاه. اتوبوس تیم را تا استادیوم دنبال می‌کردیم. همه می‌رفتند داخل و من با دیدن ورود مردان به ورزشگاه، سرخورده به خانه برمی‌گشتم.

بار اول برای ورود به استادیوم لباس پسرانه پوشیدم. موهایم را زیر کلاه پنهان کردم. بازی پرسپولیس - فولاد، ۱۵ ساله بودم. مامور بازرسی فکر کرد سنگی چیزی زیر کلاهم است. خواست تجسس کند که دایی‌ام گفت ولش کن سرکار دختره. مامور در کمال ناباوری گفت بدو برو داخل. وارد ورزشگاه شدم اما متاسفانه نشد که بازی را ببینم.

* چرا؟
وقتی می‌دویدم، بهترین اتفاق زندگی‌ام بود. هیچ لحظه‌ای را با آن ثانیه‌ها عوض نمی‌کنم. حسی که هرگز تکرار نشد. جالب است همیشه ما را ترسانده بودند که اگر اجازه ورود به ورزشگاه بدهیم، پسرها به‌ شما حمله می‌کنند. از قضا موقع دویدن موهایم باز شد. اما ناگهان دیدم هواداران با پرچم‌هایشان دوره‌ام کرده‌اند تا مامورها نبینند. این طوری توانستم موهایم را ببندم.
روی سکوها از ذوق تماشای چمن ورزشگاه، با فریاد، دایی‌ام را صدا زدم اما یک مامور دستم را گرفت و پرسید دختری؟ هنوز وارد ورزشگاه نشده خارجم کردند.

به دایی‌ام گفتند بی غیرت چرا دختر را می‌آوری ورزشگاه بین مردها. دایی گفت: اتفاقاً من غیرتم اجازه نمی‌داد بیایم استادیوم و هر سری ببینم پشت سرم گریه می‌کند.
بالاخره با اخذ تعهد، آزادم کردند. مادرم گفت استادیوم را که دیدی، دیگر نرو.

* که حرفش را گوش نکردی
حتی مصمم‌تر شدم. اولین بار در دربی بازداشت شدم و بردنم به بازداشتگاه وزرا. داخل چادر بازداشتی‌ها، یک دختر دیگر هم بود. ماموری که آنجا بود به آن دختر پس گردنی زد. بعدش هم من را زد که خوردم زمین. بعدش ما را با ماشین ضد شورش بردند پیش قاضی کشیک ورزشگاه.
پسرها را که به قاضی معرفی می‌کردند گفتند این بازار سیاه درست کرده و بلیت فروخته. این یکی موادفروش است. یکی هم دعوا کرده بود. آنها جرمی مرتکب شده بودند. اما جرم ما دو تا چی بود؟ مامور گفت این دو تا هم دخترند!
ما را از آنجا بردند کلانتری و بازداشتگاه. فرداش هم در دادگاه تعهد گرفتند.

* اتفاقاتی که باز تکرار شد.
بله بارها بازداشت شدم و چند شب را هم در بازداشتگاه خوابیدم که همان موقع رسانه‌ها و خصوصاً شبکه‌های اجتماعی منعکس می‌کردند. سال ۹۶ اطلاعات اهواز احضارم کرد و تشکیل پرونده داد.

بازی با الدحیل که می‌خواستند بازداشتم کنند دویدم بین جمعیت، هواداران جفت پا می‌انداختند به سربازها. با اینکه گیر افتادم اما چقدر این حمایت برایم قوت قلب بود.
در بازداشتگاه خواهش کردم به من آب بهت بدهند. مامور گفت بجای آب بیا {...} رو بخور. چرا برای {...} میای استادیوم؟ همون بیرونم می‌تونی {...}.
من هم طبق قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی حقی نداشتم جز اینکه گریه کنم.

* پس از آن مسابقه و جریان بازداشت بود که در اینستاگرامت فراخوان دادی؟
بله کمپین ورود زنان به استادیوم. هزاران زن و مرد استقبال کردند. مرداد ۹۸ احضاریه از تهران آمد. پنج دختری که در تهران بودند بازداشت شدند اما من اهواز بودم. آمدم ترکیه. فکر می‌کردم آب‌ها از آسیاب بیفتد و برگردم. اما فاجعه خودسوزی دختر آبی، همه دنیا را تکان داد غیر از جمهوری اسلامی و فیفا!
اخبار ۲۰:۳۰ هم نشانم داد. فیلمش را برایتان فرستادم که می‌گویند من منافقم. فقط به جرم علاقه به فوتبال، هم آواره شدم و هم منافق.

* با توجه به شهرتی که بین هواداران داشتی و ارتباطات خوبت با بازیکنان و مربیان، واکنش آنها به بازداشت‌ها و خروجت از ایران چه بود؟
- هیچکدام از بازیکنان نه حمایت کردند و نه حتی حالم را پرسیدند. شاید اگر مثل دختر آبی خودسوزی می‌کردم نظرشان جلب می‌شد اما زنده بودنم برایشان بی ارزش است.

من با آنها بزرگ شدم. مثل خانواده‌ام بودند. با مصیبت و بی پولی خودم را به تهران می‌رساندم تا تمرینات‌شان را ببینم. چقدر از سرباز و مامور و قاضی کتک خوردم. چند بار در بازداشتگاه خوابیدم. برای دیدن بازی‌شان گریم کردم و ریش و سبیل مصنوعی گذاشتم. اما تنها بازیکن پرسپولیس که در حد پیامک جویای حالم شد بشار رسن عراقی بود. همچنین یک بازیکن باشعور که عضو پرسپولیس و استقلال نیست و نمی‌توانم نامش را ببرم.

اسم پیج اینستاگرامم علی کریمی است. چون از وقتی عقلم می‌رسد، مردی بود که سر خم نمی‌کرد. جادوی او در زمین مرا هم مثل میلیون‌ها هوادار دیگر جادو کرد. اما نمی‌دانم چرا صدایم به او هم نمی‌رسد.

* چرا با وجود بازتاب بین‌المللی فعالیت‌هایت، تغییری در وضعیتت ایجاد نشده و حتی سرپناه هم نداری؟
فیفا و AFC هیچکاری نکردند. مستندساز سوئیسی فیلمم را برد فیفا و حتی یکی از مسئولین فیفا روی ویدیوی من حرف می‌زد. اما فقط حرف بود. دفاع از حق و تامین امنیت من برای تماشای فوتبال، قانونی است که فیفا وضع کرده. اما واکنش فیفا به خودسوزی سحر چه بود که به بی خانمانی من چه باشد؟ در پایمال شدن حقوق زنان، فیفا همدست نظام جمهوری اسلامی است.
بی تفاوتی فیفا به مرگ دختر آبی، به آوارگی من و به محاکمه دختران استادیوم در دادگاه‌های جمهوری اسلامی، به من اثبات کرد که اقدام فیفا برای حمایت از جرج فلوید یا دگرباشان جنسی و کارگران جام جهانی قطر، فقط نمایش و عوامفریبی است.

ضمناً فعالان ایرانی سرشناس حقوق بشر و دیده‌بان‌های حقوق بشر را هم فقط در تلویزیون‌های فارسی زبان خارج از کشور دیده‌ام و تلاشم برای تماس با آنها بی نتیجه بوده.

*اگر مردم بپرسند چرا وقتی بازیکنان نگران جان و امنیت هواداران‌شان نیستند، باز هوادارشان هستی، چه پاسخی می‌دهی؟
می‌دانم. دردناک است. به قول فروغ فرخزاد: "این چه عشقی است که در دل دارم / من از این عشق چه حاصل دارم."

دست خودم نیست. فوتبال و تیمم را دوست دارم. با همه این بی مهری‌ها نمی‌توانم بدشان را بخواهم. ما به آنها عشق می‌ورزیم اما برعکسش وجود ندارد. آنها زندگی ما هستند اما ما هرگز مسئله و دغدغه آنها نیستیم.


#رادیو_فردا



۱۴۰۰ تیر ۴, جمعه

آیا مسؤلین و آقای رئیسی صدایی لرزان و پر از درد این هموطن زباله گرد را خواهند شنید؟!

خبرهای داغ سیاسی

  • هموطن زباله گردی که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده است
 
او به این امید که تغییری در زندگی و آینده خود و جامعه ایجاد کند رای داده است ولی آیا مسؤلین مملکت که پایه های قدرت خود را با رأی دادن این قشر از جامعه به آنها چهل سال است که محکم کرده اند صدای آنها را خواهند شنید؟ 
آیا مسؤلین جمهوری اسلامی ارزشی برای رأی این قشر محروم جامعه
و در کل مردم ایران قائل هستند؟! آیا اصلا می‌شود  ایرانی بود و از درد جامعه و مردم این کشور خبر نداشت؟! 
آیا امیدی به تغییر در مسؤلین است؟ آیا مسؤلین کشوری و لشکری بعد از اتمام #انتخابات_ ۱۴۰۰ و تحریم سراسری انتخابات این دوره توسط مردم به این نتیجه خواهند رسید که باید صدای این مردم را شنید و به مشکلات این مردم رسیدگی کرد؟
25/06/2021

۱۴۰۰ فروردین ۲۱, شنبه

داستان زندگی "مهدی متوری" بزودی تبدیل به فیلم سینمایی خواهد شد

خبرهای داغ سیاسی

  "مهدی متوری" جوان زاده ی ایران و بزرگ شده در آلمان، بدون داشتن مدارک قانونی و گذرنامه برای دیدن مادر ایرانی اش قصد سفر کرده و تصمیم می‌گیرد که با پای پیاده از آلمان به سوی ایران به دیدار مادرش برود..