۱۳۹۳ آبان ۷, چهارشنبه

9آبان


در جهان فرمان کوروش اولین منشور بود
نهم آبان به دیدار شخصیتی خواهیم رفت که منشور حقوق بشر رابرای جهانیان به ارمغان آورد
نهم آبان دیدار از آرمگاه کوروش بزرگ با هر اندیشه و عقیده
نهم آبان یک قرار ملی و یک نقطه عطف خواهد بود
نهم آبان دیدار تاریخی از آرامگاه کورورش بزرگ یک وظیفه ملیست
نهم آبان در پاسارگاد هدیه ای به تاریخ کشورمان خواهد بود
نهم آبان روز سپاسگزاری از اسطوره تاریخ بشریت و راهی بسوی نیکبختی
نهم آبان میتواند روز همبستگی و پیمان و سر آغاز یک حرکت جمعی باشد
نهم آبان میتواند چهره ی ما را در دنیا تغییر دهد
نهم آبان ما میتوانیم چونکه ما هستیم
لازم نیست که حتما سیاسی باشی ایرانی که هستی ، بی تفاوت نباش باحضورت در
9 آبان در پاسارگاد ایرانی بودنت را به خودت ثابت کن.

۱۳۹۳ آبان ۵, دوشنبه

رژیم زن ستیز و زن کش، پس از اسید پاشی بر زنان اصفهان ریحانه را نیز ظالمانه سر به نیست نمود

پیش گفتار:

بیگمان رژیم ضد بشری و فاشیستی اسلامی در ایران را باید رژیمی زن ستیز، زن آزار، و زن کش دانست که تا کنون در جهان دیده شده است. اگر به کارنامه سیاه و جنایت بار ۳۵ ساله این رژیم نگاه کنیم، سراپا ظلم و ستم و حق کشی زنان است. زنانی که در مکتب جهنمی اسلام تنها به اندازه یک کالا و وسائل خانه ارزش دارند و آنان را از هرگونه حرکت و جنبش انسانی جدا می دانند.
هنگامی که اسلام لعنتی اختیار مال، جان، آبرو و هستی یک زن را در اختیار مرد می گذارد و مرد را مالک الرقاب زن می داند که او را به صورت کنیز و گوسفندی به دنبال خود می کشاند، زن در حقیقت برده ای بیش در خدمت خوش گذرانی مرد نخواهد بود. اختیار داشتن چهار زن که از یک سوی، فحشای جنسی مرد را نشان می دهد، از سوی دیگر زنان را نیز کالایی بی ارزش و بی اعتبار در جامعه به شمار می آورد. صیغه نیز کشاندن زنان به فحشاء است که نام روسپیگری اسلامی برازنده آنست.
قتل های زنجیره و اسید پاشی زنجیره ای، اعدام های زنجیره ای و دزدی های کلان میلیارد دلاری زنجیره همگی کار این رژیم سراپا تقلب، دزد و خیانت به کشور است.

اسید پاشی روی زنان

اسید پاشی بر روی صورت دختران و زنان در شهر اصفهان توسط مأموران دولتی در لباس شخصی و متصدی اجرای اوامر امام جمعه جنایتکار شهر در مورد «امر به معروف و نهی از منکر»، ننگ حکومت فقیهان نیست. زیرا آخوندهای جنایتکار حاکم بر کشورمان، از بد نامی و ننگ هراسی و ابائی ندارند. این جنایت وحشیانه ننگ دین اسلام و مذهب شیعه ای است که ده ها آیت عظما و هزاران آیت الله معمولی و هزاران حجت الاسلام دارد.
به دنبال اسید پاشها نگردید. اینها همگی در این تصویر اسید پاشانی هستند که زیر نظر مستقیم علی خامنه ای و فرزند ابر جنایتکار او مجتبی خامنه ای کار می کنند و  بیت المال ملتی را میان این گرگان پخش و تقسیم می کنند.
این جنایت وقیح ننگ دینی است که دزدی و رشوه خواری در آن روا است؛ اما بیرون افتادن تار موی زنان از زیر روسری، بنیاد دین را فرو می ریزد. بی شک، این جنایتکاران بدون اجازه از محافل دینی و مذهبی هیچگاه خودسرانه دست به این کار نزده اند؛ و تا فتوا از مرجعی و آخوندی نگرفته باشند، وارد کارزار عمل نشده و بر روی زنان و دختران بی جرم و بی گناه، چنین جنایتی را مرتکب نشده اند. اینگونه دستورات ضد انسانی و آدم کشی بیشتر از سوی مجتبی فرزند ابر جنایتکار خامنه ای با همکاری بسیجی های آدم کش و شماری از سپاهیان ضد مردمی صورت می گیرد.
اصفهان یکی از بهترین و گل سرسبد کشورمان، و مردم آن پر از صفا، یکرنگی، ذوق و سلیقه و هنرمندی است. جای بسی تأسف که در این تظاهرات ضد رژیم علیه معیوب کردن بانوان و دختران خردمند این شهر، بسیاری از شهرهای ایران از جمله استان های یز، کرمان، قم، کاشان و در این همکاری ملی و مردمی شرکت ننموده و دین ملی و میهنی خود را ادا ننمودند.

چرا زنان اصفهان قربانی جنایات رژیم شدند؟

به راستی اصفهان ستاره درخشان کشور ما است. مردم آن نیز سوای گروهی خرافاتی خردباخته مذهبی عمومن بسیار دانا، خوش فکر و اندیشه، هنرمند، با ذوق و در عین حال میهن پرستانی نمونه اند. زنان هنرمند و شیر دل اصفهان از نظر نکته سنجی و بذله گویی در ایران نمونه اند. زنانی که زشتی های رژیم فاشیستی را به عیان می بینند و همه جا بر سر زبان می آورند. شیر زنان اصفهان که در همه جبهه های میهن دوستی همیشه پیش قدم بوده اند، جوانان دلاوری را به جامعه تحویل دادند که در جنگ خانمانسوز با عراق و ساخته و پرداخته خمینی جنایتکار، چه شجاعت ها و دلاوری ها که از خود نشان دادند و با خون خود سند آزادی و آزادگی بخشی از میهن از دست رفته امان را امضاء نمودند.
به این دلیل، به خواسته و دستور مجتبی فرزند ابر جنایتکار خامنه ای و با همکاری مزدوران بسیجی و گروههای فاشیستی اسلامی دیگر بر روی زنان بسیار زیرک و انتقاد کننده اصفهان اسید پاشیدند و عده ای را ناقص و ناتوان ساختند. به راستی نفرین و شرم برملتی باد که جنایت اسید پاشی رژیم بردختران و زنان کشورمان را می بیند و همچنان ساکت نشسته است.
اظهار نظررژیم فاسد در باره این جنایت بزرگ

مزدوران رژیم فاشیستی برای پرده پوشی این جنایت بزرگ و گمراه کردن مردم هرکدام با زشت ترین روش حیوانی اظهار نظر هایی کرده اند که به راستی انسان به اوج این فساد اخلاقی و جنایتکاری تک تک مزدوران رژیم آگاه می شود:
۱-معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور

حسین ذوالفقاری مردک مزدور و فرومایه  نشخوار کرده است که ، بر اساس شواهدی که تاکنون به دست آمده اسیدپاشی‌های اصفهان توسط یک نفر انجام شده است و به هیچ عنوان سازمان‌یافته و گروهی نبوده است. این مزدور مردم را خر و احمق می داند. برای اسید پاشیدن روی شمار زیادی از زنان، آنهم به فاصله چند روز نیاز به برنامه ریزی و تشکیلات بزرگی است که با هماحنگی یکدیگر این کار ضد انسانی را جامعه عمل پوشند. در فردای آزاد ایران نخستین جانوری که باید به دادگاه سپرده شده تا به سزای جنایات خود برسد همین خائن بالفطره است

۲- فرمانده نیروزی انتظامی

حسین-ذوالفقاری مردک فرومایه و مزدور رژیم که به اصطلاح معاون امنیتی و انتظامی کشور ولی در حقیقت نوکر دست بسته و چاکر آخوند می باشد نیز لجن پراکنی کرده که آنهمه جنایات عضیم و گسترده در سطح اصفهان کار یک نفر است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، اسماعیل  احمدی‌ مقدم،فرمانده نیروی انتظامی رژیم خامنه ای جنایتکار، روز چهارشنبه ۳۰ شهریور با اعلام این که سرنخ‌هایی از عامل اسیدپاشی در اصفهان به دست آمده است، گفت: «بر اساس آن‌چه که قربانیان این حوادث اعلام کرده‌اند به نظر می‌رسد این اقدام توسط یک نفر انجام شده است.»احمدی‌مقدم سپس تاکید کرد که هنوز از نیت اجرای این عمل اطلاعی در دست نیست اما او درعین حال بحث حجاب را هم در این رخداد نامربوط دانست. وی اظهار داشت: «رسانه‌های خارجی قصد دارند این موضوع را با مسائل حجاب پیوند بزنند در حالی که قربانیان این حادثه از افراد مؤمن و خانواده‌های متدین بوده‌اند.
به راستی باید گفت مرگ بر اسلام و مرگ بر آخوند که هردو ضد زن، و زن ستیزند و جنایاتشان علیه زنان ناگفتنی است.
مردم هوشیار و خردمند اصفهان پس از آن همه جنایت بزرگ رژیم بپا خاستند و تظاهراتی در شهر علیه رژیم فاسد به راه انداختنند.
این مردک پس فطرت و مزدور مجتبی خامنه ای نیز با بیشرمی و گستاخی این جنایت وسیع و گسترده را کار یکنفر می داند. این جنایتکاران حتی برای آن که مردم نگویند روی بد حجابها اسید پاشیده اند، عملن برای رد گم کردن، روی چند خانم حجاب دار نیز اسید پاشیده اند. آنگاه روش جنایت باری که رژیم اسلامی در پیش می گیرد چنین است که فردا روزی یک نفر بیگناه را دستگیر کرده پس از شکنجه های طولانی از او به دروغ اعتراف می گیرند که او اسید پاشیده و آنگاه او را اعدام می کنند.

۳- ‫معاون حقوقی حسن روحانی‬

‎‫به گزارش خبرگزاریهای دولتی، الهام امین‌زاده روز چهارشنبه ۳۰ مهرماه ضمن بیان این نظر افزود: «اشاعه این مسأله سبب تشویش اذهان عمومی می‌شود این ضعیفه خردباخته که خود کنیزی رژیم جهنمی اسلامی را پدیرفته است، نیز می خواهد هرطور شده روی این جنایت ضد بشری سرپوش گذارد و مردم را ناچار به سکوت و فراموشی نماید. ‬
با دوجنایتکار که سمپاشی و زهر کلام آنان به دستور مجتبی خامنه ای موجب حمله بسیجی های جنایتکار به زنان و دختران بیگناه اصفهان شد بیشتر آشنا شوید و چهره کریه و ضد انسانی این جانور را در نظر داشته باشید. خوبست جوانان غیور اصفهان به غیرت آمده و خانه این گرگ صفتان را به آتش کشند تا دیگر جرأت جسارت سمپاشی بر روی منبر نداشته باشند.

‎‫۴- دادستان کل ایران‬

این ضعیفه خودفروش و کنیز صفت نیز به جای آن که به دفاع و همراهی زنان محروم و شکنجه دیده اصفهان بپردازد با اخوند هم صدا شده و تلاشی دارد روی این جنایت بزرگ ملی سرپوش گذارد.
‎‫از سوی دیگر ابراهیم رئیسی، دادستان کل ایران نیز روز چهارشنبه در اظهارنظری در این‌‌باره گفت: «پیوست‌ زدن مسأله اسیدپاشی با موضوع امر به معروف و نهی از ‬منکر کار جریانات ضدانقلاب است‫.‬ به راستی وقاحت و بیشرمی تا کجا؟، و تا چه اندازه؟‫!.‬ این مردک به اصطلاح دادستان کل کشور است که باید بزرگترین حافظ امنیت و آرامش مردم باشد‫.‬ ولیکن با چنین گستاخی جنایت عظیم رژیم در سوزاندن دختران اصفهان را کاری شخصی و سوای نقشه های مزدورانه رژیم می داند‫.!‬

‎عکس زیبای دخترک اصفهان

اینجا، ستاره هاهمه خاموشند. 
اینجا، فرشته ها، همه گریانند. 
اینجاشکوفه های گل مریم
بیقدرترزخاربیابانند!
اینجانشسته برسرهرراهی، 
دیودروغ وننگ وریاکاری
درآسمان تیره نمی بینم. 
نوری زصبح روشن بیداری
بگذارتادوباره شهرشودلبریز
چشمان من، زدانه ی شبنمها
رفتم زخود که پرده براندازم
ازچهرپاک حضرت مریم ها
بگسسته ام زساحل خوشنامی
درسینه ام ستاره ی توفانست
پروازگاه شعله ی خشم من
دردا، فضای تیره ی زندانست!
بااین گروه زاهد ظاهرساز
دانم که این جدال نه آسانست
شهرمن وتو، طفلک شیرینم
دیریست کاشیانه ی شیطانست!
”فروغ فرخزاد”
اینها نمایندگان زن مجلس آخوندی اند. آیا تا کنون یک مورد اتفاق افتاده که این مزدوران آخوند از بانوان محروم و ستم کشیده ایران طرفداری کنند؟. آیا در این جنایت بزرگ رژیم در معیوب کردن دختران و زنان محترم اصفهان یکی از این نسناس ها اعتراضی نمود؟، حرفی زد؟. به راستی لعنت بر این مزدوران مفتخور و دنباله رو آخوندهای جنایتکار.

‎‫ ‬دلایلی که این جنایت را باید برنامه ریزی رژیم دانست‫:

‎دکترعلی اکبر مهدی، جامعه‌شناس مقیم کالیفرنیا، دراین باره می‌گوید که ‫:‬ ‫”‬عمل اسیدپاشی یک ناهنجاری اجتماعی است اما اسیدپاشی‌های اخیر در یک فضای مشخص سیاسی صورت گرفته است.‫”‬
او می‌گوید: «این عمل در یک فضای بسیار مشخص سیاسی انجام گرفته که تحرکات وسیعی از طرف حاکمیت برای تحمیل نوعی از حجاب که مد نظر حاکمیت است، در حال انجام است. به عبارت دیگر در زمانی انجام میگیرد که ائمه جمعه در منابرشان دارند مردم را تحریک میکنند که برای حجاب و اجرای حجاب حتی باید خون ریخته شود. این عین صحبتهای سید احمد خاتمی است.
خود خامنه ای جنایتکار هم مطرح کرده بود که باید این مسئله از حد لسانی و زبانی فراتر برود تا ما بتوانیم آن را کنترل کنیم. یا لایحهای در همین زمان دارد در مجلس میگذرد که گشتهای ارشاد و نیروهای مشخصی به صورت سازمان یافته از طرف نیروی انتظامی برای رفتن به خیابان‌ها و هدایت مردم تربیت شوند. بنابراین، این عمل عملیست سیاسی که از طرف نهادهایی که امروز در جامعه برای کنترل رفتار زنان، شکل و قیافه زنان در خیابانها تأیید شده، هدایت می‌شود». در این جنایت بزرگ و بی
‎سابقه، فتوا دهندگان هم به اندازه اسیدپاشان مقصرند‫.‬

‎ شهرهایی که دست به تظاهرات زدند

‎پس از مردم مصیبت زده و رنجدیده اصفهان که در گیر این جنایت حیوانی رژیم شدند، باید از مردم تهران،، مشهد، رشت، کرمانشاه، تبریز،ارومیه، آبادان، سنندج، کرج، و اهواز که در این مصیت مزرگ ملی اصفهانی ها را تنها نگذاشته و با مردم بزرگوار آن شهرستان همدردی نموده و اعتراض های گسترده ای در شهر خود برگزار نمودند، باید هزاران بار سپاسگزاری نمود.
ولیکن جای بسی اندوه و تأسف است که در شهرهای دیگر ایران، مانند شهرهای استان فارس، استان یزد و کرمان، استان بختیاری، شهر های گوناگون استان خراسان، استان قم، کاشان،شماری از بنادر جنوبی، و استان بلوچستان کمترین واکنشی در این اعتراض و خیزش ملی برای همدردی با مرد زجر دیده اصفهان دیدن نشده است‫.‬اینگونه بی تفاوتی و تکروی است که رژیم جنایتکار را همچنان بر بالای سر مردم نگه داشته و همه روزه شاهد جنایات ناگونی از این سنگدلان هرزه هستیم که کمترین ویژگی انسانی در آنان پیدا نمی شود‫.‬

به دارآویختن ریحانه جباری، جنایتی میان جنایتها

این حرف دل هر دل سوخته و آسیب دیده از این ظلم و ستم آخوندی است. دل هر بانوی ایرانی خون از آنهمه جنایات رژیم زن ستیز و زن کش است.
‎رژیم زن ستیز و زن کش در در این کش و قوس درد و غم مردم مهربان اصفهان، و زانوی غم بغل کردن به مناسبت اسید پاشی رژیم بر دختران زیبای آن شهر،دست به جنایت دیگری زد، ریحانه دختر جوانی که از ناموس و شرافتش دفاع کرده بود و یک اوباش هرزه اطلاعاتی رژیم را از دست درازی به خود مانع شده بود، شنبه دو روز پیش سر به نیست کرد‫.‬ به راستی ، بازهم جای هزار غم و اندوه است که مردم ایران اینهمه جنایت را می بینند ولیکن لب فروبسته و از خود واکنشی نشان نمی دهند‫.‬

از آنچه گذشت:

رژیم بدسگال و فاشیستی ولایت فقیه در زن ستیزی، زن کشی و آزار و اذیت زنان نیمی از جامعه کشورمان، از ۳۵ سال پیش تا کنون از هر اقدام فروماایگی و جنایتکارانه اباء و امتناعی نداشته است. بیش از سه دهه است که بانوان گرانمایه کشورمان از دست جلادان رژیم شب و روز آرامش ندارند. در هربرخوردی که میان یک بانوی پاکدامن و یک هرزه و هوسباز رژیم اتفاق می افتد، رژیم فاشیست به جای آن که با عدالت  و داوری درست به نفع آن بانوی بینوا و درمانده رأی دهد، تقصیر را به گردن او می اندازد و مردک اوباش و هرزه را تبریه می کند. کاری که تا کنون به اعدام و نیستی بسیاری از زنان پاکدامن از جمله زنده یاد ریحانه جباری کشیده شده است.
گروه فاشیستی آخوندی با همکاری بسیجی های لات و هرزه تا کنون شماری از دختران و زنان اصفهان را  با پاشیدن اسید ناقص و معیوب نمودند. کاری که جریمه هرکدام از این بسیجی ها و ارباب و دستور دهنده آنان، ابر جنایتکار مجتبی خامنه ای بدون هرگونه پرسش و محاکمه ای اعدام شدن است.
مزدوران نورکر پیشه و خائنین به میهن مانند حسین ذوالفقاری به اصطلاح معاون امنیتی کشور، جنایتکار دیگر  اسماعیل احمدی‌ مقدم، فرمانده انتظامی رژیم تروریستی، ابراهیم رئیسی، دادستان کل آخوند و نه مردم ایران، و همچنین ضعیفه خودفروش الهام امین‌زاده معاون به اصطلاح رئیس جمهور تزویر و اسید هرکدام لجن پراکنی کرده اند که این جنایت بزرگ بشری را از دامن آلوده و کثیف رژیم انسانی به دور نگاه داشته و آن را مربوط به یک فرد بدانند. ولی رژیم سرتاآلوده و فاسد فراموش کرده که دیگر حنای آنان رنگی ندارد. مردم به هیچ روی به دروغ پردازی آنان اطمینانی ندارند و این زالو صفتان و خود فروشان مانند حسین ذوالفقاری، امساعیل احمدی مقدم، ابراهیم رئیسی و الهام امین زاده باید در انتظار محاکمه خود در فردای آزاد ایران باشند تا این چنین با سرنوشت ملت بازی نکنند.
فضول محل

۱۳۹۳ آبان ۴, یکشنبه

نامه شاهزاده برای ریحانه


 
سلام ریحانه،

امروز، پدری برایت این نامه را می نویسد که همه تلاش خود را در زندگی برای به تحقق رسیدن آرزوهای دخترانش بکار بسته است، همانطور که مادر و پدرت برای تو همه تلاششان را کردند تا تو به آرزوهایت برسی.

چند سال پیش وقتی خبر دستگیریت را شنیدم، جویای دلیل آن شدم. مدعی شده بودی که دست مردی از جنس « اطلاعات جمهوری اسلامی » بر حرمت تو تعرض کرده بود و تو برای دفاع از خود ناخواسته او را به قتل رسانده بودی. باور این داستان را به زمان سپردیم.


ریحانه،

سال هایی که جوانی خود را در پشت میله های زندان گذراندی، بزرگ شدنت را شاهد بودیم. همه این سال ها از ادعای خود عقب نشینی نکردی و رفتن را بر ماندن ترجیح دادی. انگشت شمار هستند کسانی که برای فرار از مرگ از ادعا و حیثیت خود گذشت نکنند.



بامداد امروز تو در سرزمینی که « ناعدالتی حاکمانش » در لابلای جامعه اش بوی تعفن گرفته است، « عدالت » را برگزار کردی. درود بر تو و بر کرامت زنانه ات که مانند سرو به آسمان پرواز کردی.

آخرین پیامت را از زندان شنیدم، تو قصه زندگی را به زیبایی تعریف کردی « مرگ پایان زندگی نیست »، «در راه خلقِ یک ارزش باید ایستاد، حتی اگر بمیری»
قتل تو ریحانه، لکه ننگ دیگری بر چهره نظام جمهوری اسلامی که فرهنگ قصاص و انتقامجویی را در جامعه ترویج می دهد، بجای گذاشت.

برای شعله پاکروان، مادر بزرگوارت که همچنان نگران تب بدنت بود، شکیبایی را آرزومندم.
مادر و پدرت به وجود تو همواره افتخار خواهند کرد و همه مامردم ایران به یادت شمعی روشن می کنیم و یادت را در خاطره ها جاودان می کنیم. از همه هم میهنانم که برای اجرای «بخشش» همه توان خود را بکار بستند قدردانی می کنم و ریحانه همیشه در قلب هایمان زنده خواهد ماند.

رضا پهلوی

۱۳۹۳ مهر ۳۰, چهارشنبه

زنان و دخترانی که به صورتشان اسید پاشیده اید، زندگیشان را وقف نابودی رژیم تان خواهند کرد!.

    جهنمی که جمهوری اسلامی برای ملت ایران بویژه زنان ساخته و هر روز در بهینه کردن این جهنم با قوانین و ناامنی های بیشتر ، دامن میزند آیا نابود سازی آن ارزش دادن بها را ندارد؟ اعتراض کنی یا نکنی هر دو منتهی به مرگ زود رس است اما عدم اعتراض ، مرگ تدریجی بهمراه دارد ، سوختن با اسید ، اعتیاد ، خود فروشی ، فحشا ، تن دادن به دزدی ، فروش مواد مخدر و ........ که هر کدام از اینها خود منتهی به مرگ است و اگر شانس به مردن نداشته باشی برای همیشه از اجتماع ترد خواهی شد .

از شایعه‌ حکومتی تا اسید پاشی

شایعه‌ای در هفته‌های اخیر در قالب پیام های کوتاه در شبکه‌های مجازی منتشر شده بود. این پیام ها حاکی از آن بودند که گروهی ناشناس در اصفهان بر روی دختران و زنان به بهانه‌ی بدحجابی اسید می‌پاشند. متاسفانه در کمال بهت و تاثر هم میهنان، اخبار اسیدپاشی در اصفهان از سوی خبرگزاری ایسنا و مقامات انتظامی و امنیتی این شهر، تایید شد!.
به گزارش ایران وایر از دو هفته ی پیش تا کنون اخبار اسید پاشی به صورت زنان بدحجاب بوسیله گروهی موتور سوار در میان مردم اصفهان پخش شده بود. متاسفانه در آخرین گزارش از فریده غائب در کانون زنان ایرانی، شمار قربانیان اسید پاشی در اصفهان به ۱۵ نفر رسیده است و یکی از قربانیان نیز به خاطر پاشیدن اسید بر قفسه سینه در دم، جان باخته است!.
تهدیدهای اصول گرایان چراغ سبز به جنایت علیه بشریت
پیش از این امام جمعه اصفهان، یوسف طباطبایی‌نژاد در سخنانش اعلام کرده بود: «مسئله حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی باید چوب‌‌ تر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد.»
همچنین در ویدیویی که زنان چادری انصار حزب الله در راهپیمایی خود در اصفهان بر ضد زنان بی حجاب منتشر کردند. پلاکاردی به چشم می خورد که روی آن نوشته شده بود:«مرگ بر بی حجاب.»
در بسیاری از مساجد این شهر نیز به صورت غیر رسمی امام جماعت مساجد هشدار داده بودند که خانم‌ها حجاب‌هایشان را رعایت کنند تا عده‌ای ناراحت نشوند.
اعتراضات بسیاری نیز نسبت به رعایت نکردن حجاب اجباری در سال جاری از طرف نمایندگان مجلس انجام گرفته است. به طور مثال فرزند آیت الله مطهری، نماینده تهران که یکی از بزرگترین درخواستهایش از مجلس آزاد شدن اجازه چند همسری تنها به درخواست مردان می باشد. به طور متناوب به نقد برخورد نیروهای انتظامی و گشت های ارشاد و دولت، نسبت به برخورد با بدحجابی زنان پرداخته است. وی حتا برای انتقاد از سبک پوشش در جامعه کنونی ایران، به تهیه فیلمی از عکس های زنان و دختران با شلوارهای تنگ پرداخت و آنرا در سطح مجلس به نمایش درآورد و….

طراحی دقیق یک توطئه

مادر و فرزندی که مورد حمله اسید پاشی قرار گرفته و زندگی و هستی اشان از میان رفته است.
ظواهر امر حاکی از آن است که آیت‌ الله سید احمد خاتمی عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری با مشورت و اجازه خبرگان و رهبری، اقدام به ایجاد سناریویی برای بازگرداندن نیروهای انصار و حزب الله به خیابان کرده است. چرا که وی در اردیبهشت ۱۳۹۰ با بیان سخنان جنجالی
بسیار گنگ و مشکوکی در دیدار با طلاب چنین بیان داشت:
« دیگر با کار فرهنگی نمی‌توان جلوی بدحجابی در جامعه را گرفت و فکر می‌کنم برای حل این مسأله باید خون های پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود.»
وی توضیح نداده بود چرا وقتی بیشتر مردم مملکت خواستار قانون اجباری حجاب نیستند هنوز این امر باید به آنان تحمیل شود. یا اینکه چرا حق انتخاب و پوشش زنان که نیمی از ٧۵ میلیون نفر جامعه ایران را تشکیل می دهند، نباید محترم شمرده شود. اینکه خون های پاکی ریخته شود به چه معناست؟. چرا خون افراد پاک ریخته شود و اصولن چرا باید خون انسان یا انسان هایی ریخته شود؟.
چرا حق انتخاب پوشش و آزادی میلیون ها نفر را باید از آنان سلب کرد و حتا به خاطر این حق کشی دست به کشتار زد؟. مشخص است که منظور وی از ریختن خون های پاک افراد گوش به فرمان و منکراتی حکومت اسلامی بوده است. پر واضح است که جواب تمام این سوال ها به این جواب ختم می شود که؛ شقاوت و جهل مذهبی حکمرانان حکومت اسلامی خرد، شعور، آینده نگری و انسانیت را از آنان سلب کرده است و توطئه ی شوم برای زنان ایران در حال شکل گرفتن است.

سواستفاده از مرگ یک هموطن خیر

دو ماه پس از سخنان محمد خاتمی در ۲۵ تیر ماه سال ۱۳۹۰ خبر درگیری و جراحات وارد آمده به علی خلیلی از مربیان موسسه بهشت تهران به واسطه امر به معروف و نهی از منکر منتشر شد. چانچه در گزارش های منتشر شده در رسانه های جمهوری اسلامی منتشر شده بود. وی در حین بازگشت از هیئت به همراه چند نفر از طلاب خود به دلیل تذکر برای امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم قرار گرفت. اینکه چرا طلاب همراه وی نتوانسته بودند از وقوع این درگیری و جراحت وارده جلوگیری کنند و این تذکر یا ایجاد مزاحمت برای مردم در چه حدی بوده که به خشم و ضرب شتم بوسیله مردم انجامیده و ….

اخبار ضد و نقیضی در بین مردم درباره این زد و خورد گفته می شود. عده ای می گویند قضیه اصلن ربطی به امر به معروف نداشته است. بلکه چند نفر از سوار شدن دو دختر به خودرو شان جلوگیری کرده و قصد داشتند آنها را به زور سوار خودرو دیگری کنند. دو دختر مقاومت کرده و تلاش در نجات خود داشتند. در همین حال علی خلیلی به طرف آدم رباها رفته و در حال حرف زدن با یکی از آنها بوده که دیگری وی را از ناحیه گلو مضروب کرده است. عده ی بسیاری از مردم هم چنین بیان می کنند که وی در حال مزاحمت ناموسی برای زن و دختر مردم با چند نفر درگیر شده است. حقیقت ماجرا هر آنچه که بوده، رژیم اسلامی سناریوی شهید سازی برای ارشاد اسلامی را به آن پیوند زد. بهترین تحقیق و بررسی در مورد واقعیت درگیری و فوت علی خلیلی و صحنه سازی ها و قصه پردازی های رژیم اسلامی، در مقاله “شهید سازی با امراض سیاسی” وبلاگ گفتنی ها بیان شده است.
دختر کوچک افغان از دردها و رنج هایی می گوید که بوسیله مذهبیون افراطی کشورش را ویران کرده اند و سرنوشت زنان و دختران را در آینده ای مبهم فرو برده است.

بازگشت انصار حزب‌ الله به خیابان‌ها

آخوند علی خلیلی در فروردین ۱۳۹۳ درگذشت. علت درگذشت وی بدون توضیحات کافی و درست به دلیل جراحت وارده در نزاع خیابانی امر به معروف و نهی از منکر ذکر شد. در همین رابطه طرح حمایت از آمران معروف و ناهیان از منکر در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. جمعی از انصار حزب الله نیز در منزل پدر وی حضور یافتند. نمازجماعت اقامه کردند و دبیرکل «انصار حزب‌ الله» از تصمیم این تشکل برای آغاز یک حرکت منسجم و آغاز به کار گروه‌های سیار امر به معروف و نهی از منکر به شکل گسترده بویژه در تهران خبر داد.

مغلطه و سفسطه دولت روحانی در مورد حجاب اجباری

رفتار دولتمردان حکومت اسلامی با مسئله به زعم آنان بدحجابی کاملن ضد نقیض می باشد. اوج این تناقض و سردرگمی در اظهارات چندی قبل حسن روحانی در مشهد مشاهده شد. رییس جمهور وقت در سخنرانی خود در کمتر از چند ساعت، دو موضع کاملا متناقض در خصوص حجاب اتخاذ کرد.وی ابتدا در جمع ایثارگران استان خراسان رضوی گفت: “این سرزمین برای حجاب و عفت جنگید و مبارزه کرد و پیکرهای بی جان روی سنگ های مسجد گوهرشاد به زمین افتاد اما از عفافش دفاع کرد و دفاع می کند و نخواهد گذاشت آن میراث شوم خاندان جنایتکار پهلوی در این سرزمین خودنمایی کند.
اما ساعتی بعد در گردهمایی دیگری در همین استان، تأکید کرد: “آیا راه ترویج عفاف در جامعه، این است؟. راه دیگری نداریم؟. بانوان ما که خودشان فرهیخته و دانشگاهی و استاد و محقق هستند آیا برای گسترش عفاف و حجاب راهی ندارند؟. آخر اگر آدم چیزی را تجربه کرد و نشد، فردا دیگر عین آن را نباید انجام دهد بلکه باید به اصلاح راه قبلی اقدام کند.”
.به گزارش خبرگزاری مهر محمدباقر نوبخت، سخن‌گوی دولت در جمع خبرنگاران «بدحجابی» را «بیماری» خواند و برخورد با آن را مورد «تایید کامل» دولت دانست. سپس در سخنرانی دیگری عقب نشینی کرد و متذکر شد: “بدحجابی یک پدیده فرهنگی است که باید ابتدا با خودمان برخورد کرده و رفتار خودمان را بازنگری کنیم. باید ببینیم که طی سه دهه گذشته چرا نتوانسته‌ایم از روش‌های بهتری استفاده کنیم و یا به دنبال روش‌های اثربخش برویم.  باید به آقای نوبخت یادآور شد که بی حجابی بیماری نیست. اما نداشتن شعور و فهم انسانی نسبت به زنان بیماری بسیار مضر و خطرناکیست که سبب رواج خشونت و تجاوز به حقوق زنان در جامعه می شود
سر منشا بسیاری از جنایت ها گذشته از جهل مذهبی مشکلات روانی, حسادت و عقده های روحی می باشد. در این ویدیو دختر جوان و زیبای مدل راز ویکتوریا, بوسیله دوست حسود خود که حجاب و روبنده پوشیده. مورد حمله اسید پاشی قرار می گیرد.

مخالفت دولت با هجوم انصار حزب الله به خیابان ها

در پایان دولت با طرح بازگشت انصار حزب الله و یا لباس شخصی ها به خیابان ها به بهانه بودجه مخالفت کرد. چون تجربه تقلب در آرای دوره دوم انتخابات احمدی نژاد به سردمداران حکومتی آموخته است که سیل خروشان مردم خشمگین در خیابان به آسانی قابل کنترل نخواهد بود. و پافشاری مردم در اعتراضات همانند مردم مصر شیرازه رژیم را از هم خواهد پاشید.
متهمین اصلی در اسید پاشی های اخیر اصفهان

گرچه نمی توان نقش پررنگ اصولگرایان شرور سپاه و بسیج، نیروی انتظامی و گشت ارشاد را در فجایع اسید پاشی نادیده گرفت. ولی اسیدپاشی به زنان در سابقه تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی همواره به دست تبهکاران روان پریش انصار حزب الله انجام گرفته است. یکی از اسناد مهم این ادعا به نقل از فیسبوک امیر فرشاد ابراهیمی؛ اظهارات پیشین حجت السلام پروازیان می باشد. وی اولین فردیست که شجاعانه اعلام کرد: «انصار حزب الله به روی ملت اسید می پاشند.» وی پس از این اظهارات در سال ۱۳۷۴ تا کنون خانه نشین و ممنوع المنبر شده است. پروازیان در مورد انصار حزب الله و عبدالحمید محتشم که با نام مستعار عبدالهی مشهور است گفته بود :« من مدتها با اینها بودم. چندسال قبل مسائل امر به معروف و نهی از منکر را مطرح میکردند. “عبداللهی” که یک چشمش را در جنگ از دست داده اصرار میکرد مرا هم به دنبال خودشان بکشاند، اما من وقتی فهمیدم او به زن ها اسید پاشیده، بسیار ناراحت شدم و او خودش موضوع را فهمید و دررفت….»

بنابراین و بنا به اظهارات بسیاری از مطلعین، متهمین اصلی در اسید پاشی های اخیر گروه انصار حزب الله اصفهان یا گروه کاوه هستند. سردسته این گروه کمیل کاوه یکی از مخوف ترین نام ها در سرکوب های پس از تظاهرات مردم در اعتراض به انتصاب احمدی نژاد می باشد. گرچه کمیل کاوه در مصاحبه با خبرگزاری ایران وایر در مورد جنایت اسیدپاشی چنین اظهار نظر کرده: «”متاسفانه یا خوشبختانه” اصلا از این موضوع خبر ندارم.» او در ادامه می‌گوید:
« یک انسان مسلمان اگر یک ذره دین هم داشته باشد اصلا فکر این کار به سرش نمی‌زند.» کمیل کاوه در پاسخ به این سوال که آیا انصار حزب الله اصفهان مبارزه با بدحجابی را از سر گرفته می‌گوید: «مبارزه که ما الان توفیقش را فعلا نداریم که بخواهیم نهی از منکر بکنیم.» او درباره چرایی این موضوع پاسخ نمی‌دهد و می‌گوید: “الان من در نماز جمعه هستم و بیشتر از این نمی‌توانم صحبت کنم.»  اما همین طرز بیان بی خبری اش بسیار غیر عادی و شک برانگیز است. چه شقاوتی در این لحن وقیح به چشم می خورد. چگونه یک فرد با شرافت و با انسانیت می تواند در مورد اسید پاشی از اصطلاح “متاسفانه یا خوشبختانه” استفاده کند. به قول معروف تا مرد سخن نگفته باشد علم و هنرش نهفته باشد.
این ویدیو توضیحات یک پسر جوان داعشی است که بدون میل باطنی و با اجبار و ترس به کشتار مردم پرداخته است. گرچه این فرد جنایتکاری به تمام معناست اما وی نیز قربانی همین گروه اسلامی بنیادگرا بوده و مورد تجاوز و شکنجه جنسی پی در پی قرار داشته است
اسیدپاشی حکومتی؛ جانیانی از جنس داعش!<br /> اسیدپاشی های مشکوک در اصفهان/ احتمال اسیدپاشی به زنان بدحجاب وجود دارد<br /> مزدوران حکومت اسلامی در اقدامی جنایتکارانه برای ایجاد رعب و وحشت در میان زنانی که آنها را "بدحجاب" خطاب می کنند، به روی تعدادی از آنان در شهر اصفهان اسید پاشیده اند.
وی همچنین سابقه بسیار وحشتناک و بدنامی در به اصطلاح ارشاد زنان و دختران استان اصفهان دارد. به گزارش منابع موثق او همچنین نه تنها در زمینه هتک حرمت به زنان که تجاوز به مردان نیز بسیار بد نام می باشد. گردآوری پسران جوان زیباروی که یابوسیله سربازان حکومتی مورد تجاوز قرار گرفته اند و یا در گروه انصار حزب الله اصفهان مورد دست درازی قرا گرفته اند. یکی از کارهای اصلی وی می باشد. بسیاری از این پسران همجنسگرا هستند یا به صورت بچه بازی که در افغانستان رایج است در دوران سربازی و خدمت مورد تجاوز پی در پی کارکنان حکومتی قرار گرفتند. این جوانان بی گناه به صورت برده جنسی اعضاء این گروه درآمده و مجبور به ازدواج با زنان و دختران خانواده گروه انصار حزب الله می شوند تا برای همیشه در خدمت و اسیر سران این گروه باشند. درک وضعیت وحشتناک این گروه و همه گروه های بنیادگرای اسلامی مخالف آزادی زنان, کاملن در مصاحبه اعترافات جوان داعشی دستگیر شده در ویدیو ذیل تشریح شده است.
زنانی که در کشورهای اسلامی قربانی اسید پاشی انسان نماهای جنایتکار شده اند.

اسیدپاشان منفور و شکست خورده اند

به پا خواستن بانوان افغانی چون پارادیس سروری اولین رپر زن افغانستان که از اتفاق، متولد اصفهان نیز می باشد. شجاعت و بی پروایی ملاله یوسف زی دختر جوان پاکستانی که چند روز پیش جایزه نوبل را ازآن خود کرد. ایستادگی زنان ایرانی چون بانو مریم میرزاخانی که در یکی از مخوف ترین حکومت های تاریخ پرورش یافته اند و به بالاترین مقام ها و مدال های علمی جهان دست یافته اند. یا زنانی آزاده ای که همچنان در زادگاهشان مانده اند و باوجود تمام مشکلات به آوازخوانی، خودرایی و ترویج زیبایی در جامعه پرداخته اند. بانوان هندی که مورد اسید پاشی قرار گرفته اند و به طراحی لباس و حتی مدلین برای این لباس ها روی آوردند. همه و همه نشان از دنیایی زیبا و نشان از فردایی زیباتر برای جهان آینده دارد. جهانی که زیبایی تفکر و فضائل انسانی بر جهل و جنایات مذهبی برتری خواهد داشت.

گاندی به چگواره تبدیل خواهد شد

با این جنایات حکومت اسلامی ایران حتاآدم خوران داعش و طالبان را روسفید کرده. حکومت هایی چنین پلید و شیطانی افرادی را که چون گاندی به مبارزه بدون اسلحه اعتقاد دارند، به چریک هایی خشن و بی پروا چون چگوارا تبدیل خواهند کرد. این حجت السلام ها و آیت الله ها هستند که با فتواها ی ضد انسانی و جنایت کارانه خود، افراد مذهبی و جانی را به جان مردم می اندازند و جامعه را به خشونت و نا آرامی می کشند.
اما همواره مردم ستمدیده به پا خواهند خواست و بنیان حکومت های ستمگر را از ریشه خواهند کند. اسید پاشان در زیر بار سنگین جنایت خود مدفون خواهند شد. قربانیان برای همیشه قربانی نخواهند ماند. همانطور که آمنه بهرامی قربانی اسیدپاشی نماند. وی قانون تقاص برای اسیدپاشی را گرچه به تصویب رساند. اما زیر پا گذاشت و لگد کوب کرد. زنانی چون بانوان شجاع و دلاور کرد و ایزدی که به جنگ گروه خونخوار مسلمانان داعشی پرداختند، نهراسیدند و نگاه تحسین گر جهانیان را به خود دوخته اند مثال بارز زنان جنگاور امروزیست. مردم و به بویژه بانوان ایرانی نیز با این اعمال ضد بشری بیش از پیش از این حکومت مذهبی متنفر شده و در زمان مناسب به پاسخگویی به داعش و طالبان وطنی برخواهند خواست.

روز انتقام ملی نزدیک است

تصور کنید تک تک این دختران، خانواده هایشان، اقوامشان، دوستانشان از حکومت اسلامی و مزدورانش متنفر خواهند بود. این افراد به خون خواهی و انتقام برخواهند خواست. هر انسان با شرافتی که در طول زندگیش قصه این دختران بی پناه را بشنود یا با آنها در تماس باشد. لحظه ای از فکر ضربه زدن به این حکومت جهنمی و گشت ارشاد و انصار و لباس شخصی هایش غافل نخواهند بود. به زودی اخبار درگیری ها و قتل نیروهای امر به معروف و …رسانه ها را پر خواهد کرد. زیرا خشونت مروج خشونت است. بهترین و دموکرات ترین حکومت ها و دولت ها با قوانین مدنی پیشرفته و انسانی سعی در شاد و راضی نگه داشتن مردم خود دارند. تا شالوده حکومت شان به هم نریزد و کشورشان به دام تجزیه نیفتد. اما حکومت های مروج خشونت و جنایت خود قربانی دستاورد خود خواهند شد.
زنانی که در اگرا هندوستان مورد یورش انسان نماها قرار گرفته و به روی آنان اسید پاشیدند.
آیا گروه های ارشاد و انصار و… نگران نیستند که مردم به ستوه آمده به تلافی بر آیند. آیا این افراد مزدور می توانند از این پس امنیت خود و زنان و دختران خود را تامین کنند؟. آیا زنان مشغول به کار در ارگان های امر به معروف از این پس امنیت بیرون رفتن و در خیابان ها مزاحم مردم شدن را خواهند داشت؟. آیا قتل خواهر اسدالله لاجوردی ٧٠ ساله در بهمن ۱۳۹۲ به دست یکی زنان جوان فامیلش به علت مزاحمت و مخالفت با ازدواجش را فراموش کرده اند؟. آیا وی از زنان گروه ارشاد و منکرات نبود؟. آیا هیچ سهمی در جنایت و ظلم ارگان های دولتی در حق زنان نداشت؟. در حکومتی که حتا خانواده معروفترین و خطرناک ترین جانیان تاریخ، آنان را به خاطر مزاحمت در زندگی خصوصیشان به قتل می رسانند. مزدوران اسید پاش هیچ راه نجاتی نخواهند داشت.

فراخوان مردم اصفهان به تظاهرات علیه اسید پاشی

مردم اصفهان در اعتراض به اسیدپاشی به صورت زنان و دختران جوان به پا خواسته اند. جنایت‌های اسیدپاشی به صورت دختران جوان در طول هفته ی اخیر در شهر اصفهان امنیت و آرامش را از زنان و دختران سلب کرده است. بنا به گزارشهای متعدد، خانواده های اصفهانی و جمعی از مردم این شهر برای جلوگیری از حوادث بیشتر دراین رابطه و بازگرداندن امنیت دختران و زنان‌شان درمحیط جامعه و همچنین همدردی با خانواده های قربانیان، در روز چهارشنبه ۱۳۹۳/۷/۳۰ ساعت ۱۰ صبح مقابل دادگستری اصفهان واقع درخیابان نیکبخت تجمع اعتراضی برگزار خواهند کرد. حضور چشمگیر هموطنان در این گردهمایی اعتراضی هشداری به اسیدپاشان و رهبرانشان خواهد بود.
کلام آخر

این نگاره پر از درد و حرف و حدیث را با پاره ای از شعر، تقدیمی به آمنه بهرامی عزیز و همه بانوان قربانی اسید پاشی به پایان می برم. به امید اینکه در آینده روشن فردای ایران تمامی جانیان شناسایی و محاکمه شوند و قربانیان امروز قاضیان و قانونگذاران ایرانی دموکرات و سکولار باشند. «زمانی که اسید در تمامی گذرگاه های تهران وزیدن گرفت، من، زنی زیبا شدم!.» و من زنی زیبا شدم!.. زمانی که کیسه های سیاه را با جبر حکومت بر زنان می پوشاندند و مردان چهار برده برای تجاوز و تحقیر به کنیزی می گرفتند و روزمرگی خون شلاق و سنگسار توام با توهین جانوران گشت ارشاد در خیابان ها و کوچه ها در جریان بود و صدای ضجه دردآلود دخترکان باکره از تمای زندان ها در فغان!… 
فضول محله

۱۳۹۳ مهر ۱۸, جمعه

پاسخ رضا پهلوی به سوال لوموند در باره نقش احتمالی جمهوری اسلامی در مهار بحران سوریه و عراق

(جمهوری اسلامی بخشی از مشکل است و نه راه حل. هیچ گفت و گویی با آن‌ها قابل انجام نیست)

 رضا پهلوی، پنجاه و سه ساله، فرزند ارشد شاه ایران، از ۱۹۷۹ در تبعید بوده و الان، رئيس شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد است. این شورای متشکل از مخالفان جمهوری اسلامی، از جمله هجده حزب و سازمان سیاسی اعم از سلطنت طلب، جمهوری‌خواه، سوسیال دموکرات‌ها و نمایندگان «جنبش سبز» در آوریل ۲۰۱۳ به وجود آمده است. آقای پهلوی در مورد حکومت اسلامی، موضوع هسته ای ایران و ریاست جمهوری حسن روحانی با روزنامه لوموند فرانسه به گفت و گو نشسته است.



لوموند: دولت اسلامی، عراق، سوریه و کشورهای همسایه از جمله ایران را نیز تهدید می‌کند. آیا استراتژی ائتلاف بین‌المللی بر علیه دولت اسلامی به نظر شما مناسب می‌رسد؟

ما باید منبع این بحران کنونی را بیابیم. اسلام سیاسی، افراط گرایی و بی ثباتی منطقه با به وجود آمدن رژیم اسلامی در ایران شروع شد. قبل از انقلاب ۱۹۷۹، خاورمیانه یک منطقه با ثبات بود. موضوع تقابل شیعه و سنی وجود نداشت. رادیکالیسم شیعه از رژیم ایران، که همیشه به دنبال تحمیل هژمونی منطقه‌ای خود بود، به واکنشی در بلوک سنی تبدیل شده که امروز به بدترین شکل توسط گروه‌های سنی افراطی بیان می‌شود.

اگر ما به این مشکل با یک ذره‌بین نگاه کنیم، این بحران هرگز حل و فصل نخواهد شد. این کمی شبیه جنگ با پشه‌ها است بدون خشک کردن باتلاق. ما به یک راه حل عمیق تر بر اساس دو عامل آزاد سازی دموکراتیک کشورهای منطقه و سکولاریسم نیاز داریم.

لوموند: آیا ایران به دلیل نفوذش در سوریه و عراق، نقشی در حل و فصل این بحران بازی نمی‌کند؟

جمهوری اسلامی به وضوح از رژیم بشار اسد در سرکوب شهروندان سوریه پشتیبانی کرده است. میلیاردها دلار به او کمک شده است بدون در نظر گرفتن سلاح‌ها و مهماتی که برای حمایت از او در مقابل مخالفانش در اختیارش قرار گرفته. همان کاری که در عراق انجام شد. رژیم ملاها ادعا می‌کند می‌تواند به حل این بحران کمک کند در حالی که خود او منبع این بی ثباتی است!

جمهوری اسلامی بخشی از مشکل است و نه راه حل. هیچ گفت و گویی با آن‌ها قابل انجام نیست. بقای جمهوری اسلامی به نابودی «دشمن» یعنی غرب با تمام ارزش‌های آن - حقوق بشر، آزادی‌های دموکراتیک و سکولاریسم - که برای آن مانند یک سم است - بستگی دارد. راه حل را در دست مردم این منطقه که قربانیان این رژیم هستند می‌توان یافت. آن‌ها بهترین متحدان طبیعی شما هستند اما آن‌ها تا به حال در گفت و گو گنجانده نشده‌اند.

لوموند: مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران باید در ۲۴ نوامبر به پایان برسد. آیا شما فکر می‌کنید توافق نهایی ممکن است؟

آیا شما فکر می‌کنید که رژیمی که در حال توسعه یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی باشد کشور خود را تا آستانه درگیری نظامی و تحمیل عواقب تحریم‌های اقتصادی به مردم خود خواهد کشاند؟ در مورد نیت آن‌ها عدم شفافیت وجود دارد. آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان می‌دهد که کارشناسان دسترسی به اطلاعات لازم را ندارد. به تازگی، آقای خامنه‌ای دستور داده است که تعداد سانتریفیوژها افزایش داده شود، و رژیم مراکز هسته‌ای خود در قم، نطنز و اراک را حفظ کرده است. چیزی که با گفته‌های آن‌ها تنها برای توسعه انرژی هسته‌ای غیرنظامی در تضاد است. رژیم به طور معمول برای وقت خریدن تلاش می‌کند تا قابلیت هسته‌ای نظامی خود را کامل کند. تنها راه جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای در منطقه، حمایت از آرمان‌های دموکراتیک مردم ایران است.

این از منافع حیاتی غرب است، همینطور برای روسیه و چین.

لوموند: آیا شما فکر می‌کنید که تحریم‌ها راه حلی برای اعمال فشار بر ایران است؟

این یک استراتژی بد است. اگر تحریم‌ها با امید به تغییر رفتار رژیم اعمال می‌شود، این به این معنی است که ما هنوز درک نمی‌کنیم که این رژیم نمی‌تواند تغییر کند. سیاست تحریم تنها زمانی مؤثر است که هدف آن کمک به مردم برای رسیدن به دموکراسی باشد. زیرا در نهایت، رژیم دوام می‌آورد و کی رنج می‌برد؟ مردم می‌گویند: «ما می‌توانیم کمربندمان را کمی سفت تر ببندیم اگر به ما کمک کند که از شر این رژیم خلاص شویم.»

لوموند: ارزیابی شما از ریاست جمهوری حسن روحانی یک سال و نیم پس از انتخاب او چیست؟

در سال اول ریاست جمهوری روحانی تعداد زندانیان سیاسی و اعدام ها بیشتر از سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد بود. در زمان محمد خاتمى [رئيس جمهور ایران در بین سال های ۱۹۹۷ و۲۰۰۵]، نیز همینطور بود. او که هم چنین گفت: «هیچ زندانی سیاسی وجود ندارد.» بنابراین اینکه چه کسی به نمایندگی از رژیم اسلامی - کمی بیشتر در سازمان ملل متحد لبخند می‌زند و چه کسی ناخوشایندتر است – مهم نیست. همه در خدمت دیکتاتوری مذهبی هستند.

نیت جمهوری اسلامی در ماهیت شر است و چهره ای که ارائه می‌دهد نه اراده واقعی آن‌ها را نشان می‌دهد و نه با اقدامات آن‌ها می‌خواند. در اسلام شیعه، «تقیه» (پنهان کردن) این حق را به شما می‌دهد که مقاصد خود را پنهان کنید. غرب هم همیشه در این دام می‌افتد.

لوموند: شما چه جایگزینی برای ایران ارائه می‌دهید؟

مردم ایران باید صاحب سرنوشت خود باشند. و تنها راه برای رسیدن به آن برگزاری انتخابات آزاد است. در ایران، فضای آزادی سیاسی که بتواند اراده مردم را اندازه گیری کند وجود ندارد. باید به مردم کمک کرد تا با یک جنبش نافرمانی مدنی و نه با سناریوهای نظامی یا کودتا خود را آزاد کنند. رژیمی، که توسط اختلافات داخلی تضعیف شده باشد نمی‌تواند جلوی اراده یک ملت که بر‌می‌خیزد بایستد. با استقرار دموکراسی در ایران قدرت‌های سنی منطقه به این نتیجه می‌رسند که دیگر نیازی به ایجاد قدرت معادل حکومت دینی ایرانی ندارند. و این پایان جنگ شیعه و سنی، و تبعیض نژادی خواهد بود. تهدید هسته‌ای از بین می‌رود و روند صلح اسرائیل و فلسطین هم در نهایت می‌تواند موفق شود.
برای رسیدن به این هدف، گفت و گو با کشورهای دموکراتیک ضروری است. اما این سرمایه گذاری انجام نشده است. آیا شما این را عجیب نمی‌یابید که در سی و پنج سال گفت و گوی رسمی با اپوزیسیون دموکراتیک ایران، چه در داخل و یا خارج از کشور انجام نگرفته؟ هر گاه مردم خاورمیانه در جستجوی کمک بوده‌اند، نادیده گرفته می‌شوند، و سپس در مقابل عواقب فاجعه بار آن خیلی دیر و خیلی ضعیف واکنش نشان داده می‌شود. مثال بحران سوریه و ظهور دولت اسلامی از این حکایت دارد. افسوس که کشورهای دموکراتیک هیچ چشم انداز استراتژیک واقعی در مورد این مسائل ندارند

۱۳۹۳ مهر ۱۷, پنجشنبه

عبدالکریم حاج دباغ همچنان پرچمدار داعش ایران و ماله کش اسلام کشتارگر است

رژیم اسلامی ضد بشری ایران نه تنها کشوری را قبضه کرده و زیر سلطه و اختیار خود در آورده و ملتی را با خرد زدایی به امتی بی دست و پا، بی چاره و بینوا، خرافاتی، متملق و چاپلوس، مزدور و فرصت طلب در آورده است، بلکه به گروهی نیز در کشورهای دیگرمأموریت داده  تا در راستای برنامه های پلید خود سخنگو و ناشرافکار و خواسته های او باشند.
شماری چون عبدالکریم دباغ که به غلط نام زیبای ایرانی “سروش” برخود گذاشته که به هیچ روی برازنده او نیست، و یا افرادی چون اکبر گنجی، محسن کدیور و دهها ایرانی نمای دیگر که در ایران رشد و پرورش یافتند ولی اندکی از فرهنگ و اسالت ایرانی سهمی نبرده اند، پرچمدار اسلام کشتارگر و با اندکی تفاوت در راستای هدف های ضد انسانی رژیم ولایت فقیه گام بر می دارند.

شناسایی بیشتر این پاسداران اسلام

عبدالکریم و یا حاج فرج  دباغ ( دکتر سروش)  و دیگر کسانی که در یکی از حوضه های علمیه، و یا مدارس دینی چون دبیرستان علوی و دبیرستان حقانی تربیت شده اند، جذب شدگان مکتب اسلام کشتارگرند، تار و پودشان به تازیان غارتگر ۱۴ سده پیش پیوند خورده و با تمام نیرو و توانایی در کشورهای جهان به تبلیغ و پاسداری از آن آیین کذایی تازیان می پردازند. برای آنان هویت ملی و فرهنگ بالا و شکوفای ایران مفهومی نداشته و تاریخ و تمدن کشور کهنسال ایران را از زمان یورش تازیان می دانند.
در این ویدیو آقای  حاج دباغ ( دکتر سروش) از اسلام بتی می سازد و آن را درخت با شکوه، پر طراوت و مالامال از غنچه و گل می داند که به دست پیامبر اسلام بذر پاشی شده و به وسیله عمر نعمت های آن در جهان پهناور گسترده گردیده است.
گرچه آقای دباغ گویا دارای تحصیلات فلسفی از انگلستان می باشد ولی این تحصیلات چیزی به شعور ایشان نیافزوده تا آن خرافات و آموزش نادرست دوران نوجوانی را پشت سر گذارد. در نتیجه همان سرشت نخستین آموزش خرافات در مدارس مذهبی را همه جا و در همه حال با خود به یدک می کشد و خود بلند گوی تازیان کشتارگر بوده، به شستشوی مغزی و خرد زدایی افراد کم آگاه و ساده دل به ویژه نسل جوان می پردازد.
در میان بستگان و دوستان ما نیز افرادی دارای درجات برجسته علمی می باشند ولی از آنجا که در خانواده های دبش مذهبی و پای منبر آخوند بزرگ شده اند، کمترین اندیشه و خردی در مغز و وجود آنان نیست. به همین دلیل است که رژیم ولایت فقیه کشورمان با سرمایه گذاری بیکران، و تبلیغات همه جانبه و تلاش های فراوان و همکاری چند هزار آخوند و آخوندک و مزدور فرصت طلب کیسه دوز، شبانه روز می کوشد تا کودکان و نوجوانان را در مدارس، مسجدها، حسینیه ها، اردوهای تابستانی، و سفرهای راه نور (در حقیقت راه گور) هرچه بیشتر با این خرافات و مزخرفات دین آلوده سازد تا افرادی چون عبدالکریم سروش، اکبر گنجی و مانند آنها بلند گوی منافع آینده آنان باشند.

تفکر هم میهنان دنباله رو


جای اندوه و نگرانی فراوان است که شماری از هم میهنان ما ناآگاهانه چنین فردی مانند عبدالکریم حاج دباغ را؛ “اندیشمند و متفکر اسلامی” می دانند. زیرا آنان که از اندیشه و خرد خود بهره می گیرند، راه انسانیت را پیش گرفته و هرگز به دنبال دین و آیین خاصی نخواهند رفت. به ویژه آن که ادیان ابراهیمی از هم کپی برداری شده و کمترین سند و مأخذ درستی برای هیچکدام از آنان نمی توان یافت. نه از موسی و یونس و یوسف خبری هست، و نه از رفتن محمدابن عبدالله با الاغ به آسمانها و نه معجزه و کرامتی از علی ابن ابیطالب که جلاد بردست پیامبر اسلام بود.

شناخت خدا از نظر علمی یا باور داشتن

امروزه حتی در مورد شناخت خدا هم کمترین دلیل علمی وجود ندارد و ما تنها بدو باور مندیم بدون آن که بتوانیم کمترین ادعایی در بودن او داشته باشیم. حال در مورد دین که تنها می توان گفت یک باور است و هیچگونه جنبه علمی و تحقیقی نداشته و این باورمندی از یک فرد تادیگری تفاوت دارد. چنانکه می بینیم جمعیت جهان پیرو ادیان ابراهیمی، زردشتی، هندو، سیک، بودا و دهها مرام دیگرند. خود اسلام نیز از شاخه و گروههای گوناگونی بخش پذیر است که هیچکدام همدیگر را به رسمیت و درستی نمی شناسند و دیگران سوای خود را گمراه و کافر می دانند.
بنابراین، دین تنها جای احساس و باور است. باورها هم تنها تصورات انسان است و می تواند نادرست باشد. چنانکه یک بت پرست، بت خود را خدا می داند که با هیچ معیار و منطق علمی همگامی و همراهی ندارد. از این روی، هرگونه گفتگو از تفکر اسلامی، نامیدن فردی بنام اندیشمند اسلامی، و یافلسفه اسلامی کاملن مردود بوده و از دیدگاه علم و تعقل انسانی بی ارزش است.

سخنرانی عبداالکریم دباغ

آقای دباغ ستایشگر دین و مرامی است که در این ۱۴ سده جهانی را به خاک و خون کشانده  و بر خرد انسانی سرپوش گذاشته است. دینی که توانست کشور بسیار پیشرفته و یکه تاز جهان ما را از دایره مدنیت و پیشرفت باز داشته و فرسنگ ها عقب تر و وامانده تر از کشورهای همتای خود چون روم (ایتالیا)، چین و شماری از کشورهای اروپایی کند.
آقای دباغ مانند کولی های دوره گرد هر آن گاه به کشوری و شهری سفر می کند و بساط رمل و اسطرلاب خود را برای جوانان کم آگاه ولی علاقمند و تشنه دانستن حقیقت پهن می نماید. به تازگی سخنرانی داشته که نوار آن را در این نوشتار می بینید و می شنوید. این آقا از گفتار مجتهد شبستری که آخوندی بیش نیست و پته همه آنان برای هم میهنان خردمند و با فرهنگ ما بر آب ریخته شده، نتیجه می گیرد و به سخنرانی می پردازد.
در این ویدیو آقای بهرام مشیری در باره مغلطه کاری عبالکریم دباغ و شخصیت متظاهر و کاذب او سخن می گوید.
آقای دباغ در این سخنرانی به شدت به پاسداری و نگهبانی دین اسلام راهزنان عربستان پرداخته و هرگونه گروه دینی کنونی مانند داعش، القاعده، و مانند آن را حالت افراطی و کجروی و منفعت طلبی گروهی می داند. او حتی باورهای دینی مسلمانان جهان چون عربستان، مصر، اندونزی، ایران، و مانند آن شاخ و برگهایی می داند که به درخت تنومند اسلام پیوند شده اند و هرکدام دارای غنچه و گل های خوشبویی اند که فضا را معطر ساخته اند. حقیقت کاملن برخلاف گفته آقای حاج دباغ و دیگر خرافات زدگان اسلامی است. باید ایشان گفتار خود را این چنین تغییر دهد:

بذری که پیامبر کاشت و جهانی را به لجن کشید

پیامبر اکرم بذر دین اسلام را کاشت که رفته رفته به درختی تنومند تبدیل شد و شاخه های آن سراسر جهان را فرا گرفت. بر روی هر شاخه هزاران خرزهره و گلهای بدبو و متعفی رشد کرده اند که مشام جهانیان را آلوده ساخته و میوه این درخت بزرگ هزاران آخوند و آخوند نمای شارلاتان و بی فرهنگ است که جهانی را به لجن کشیده، از چشمان آنان هرزگی، زنبارگی، دورویی و شرارت می بارد و دستهایشان به خون جوانان آغشته است. جیب هایشان گشاد و توبره مانند و پر از دزدی و غارتگری مال یتیمان است. به راستی پیامبر اسلام عجب بذری کاشت، و چه زیبا درخت تنومندی پرورش داد؟!!.
این ویدیوی دیگری است که میان آقای بهرام مشیری و آقای فرامرز فروزنده از تلویزیون اندیشه  در باره شخصیت دروغین عبدالکریم دباغ بحث و گفتگوی جالبی انجام می شود، فرد خردباخته ای که  دنباله رو علی شریعتی است  و بزرگترین خیانت را به ایران کرد و زمینه را برای آمدن جمهوری اسلامی آماده ساخت. امیدوارم شما به این گفتار گوش فرادهید. عبدالکریم دباغ در این ویدیو بازهم بر روی دین کشتارگر ماله کشی می کند.
نکته دیگر این که  آقای دبش اسلامی به اسلام ناب محمدی باور ندارد و هیچ گروهی را دنباله رو کامل پیامبر اسلام نمی داند و بر این باور است که بیشتر آنان راه و روشی را طی می کنند که ظاهراً با برداشت پیامبر اسلام هم خوانی ندارد. این گفته کاملن نادرست است زیرا گروههای مذهبی امروزی اعم از داعش ایران، داعش عراق، القاعده، و دهها گروه دیگر دقیقن و به درستی همان کارهایی را می کنند که در زمان پیامبر به وسیله خود او و یا اصحاب و یارانش انجام می شد.
در این ۱۴ سده نیز با همان روش و با همان انگیزه به استناد قرآن، روایات پیامبر، اصول شریعت همه آن جنایت ها تکرار شده است. بنابراین، کاری که هرکدام از این داعش ها می کنند همان کارهای تکراری زمان پیامبر است. پس بهتر است آقای دباغ در این مورد ماله کشی نکند تا بخواهد چهره کریه اسلام را  بزک کرده و آن را زیبا نشان دهد.
آقای حاج دباغ براین باور است که عمر کار خوبی کرد که اسلام را از جزیره العرب بیرون آورد که توانست رشد کند و جهانی شود. گرچه عمر فرد خوب و مهربان و عادلی بود ولی به دلیل همین خیانت بزرگ در یورش به سرزمین خداپرستان ایران و غارت کردن آن است که بیشتر هم میهنان ما از او به بدی یاد می کنند.

چند نکته کوتاه در باره پیامبر اسلام

ما در اسلام فردی بالاتر و نزدیک تر از علی ابن ابیطالب نداریم. کسی که جلاد و دست راست پیامبر بود. در این تصویر علی را می بیند که گردن بیش از ۷۰۰ یهودی را زده و آنها را یک جا چال می کند. این نوشته بسیاری از تاریخ نویسان است.
آقای حاج دباغ در مورد پیامبر اسلام همانگونه می اندیشد که همه آخوندها او را ستایش می کنند. زیرا پیامبر را فرد بزرگی می داند که تخم دین پرشکوه اسلام را کاشته و اکنون درخت تنومند حاصل از آن جهانی را از عطر و بوی خود فراگرفته است. اگر ما به کتب تاریخ نویسندگان بزرگ عرب و غیر عرب حتی به کتاب کوچک “دوقرن سکوت” مراجعه کنیم و زندگی محمدابن عبدالله را از کودکی مطالعه نماییم به آسانی به این نتیجه می رسیم که پیامبر اسلام فردی جاه طلب، زنباره، مال اندوز، ولی بسیار باهوش بود که در سفرهای گوناگون همراه کاروانها و با معاشرت با پیروان زردشتی، کلیمی، و مسیحی، از مکتب آنان چیزهایی فراگرفت که او را به ابداع و اختراع دین اسلام وا داشت.
پیامبر روش پیشروی و پیرو گیری خود را هم پس از ده سال ناامیدی و سرگردانی در مکه، بر اساس غارت و چپاول کاروانها و توزیع اموال و زنان آنها در مدینه پیاده کرد و  پس از او در دیگر نقاط جهان از جمله نقاط گوناگون ایران همان روش اجراء گردید. هم اکنون گروه داعش نیز همان رویه کشتار و غارتگری را دنبال می کند
پیامبر توانست در اندک زمانی همه دزدان، گرسنگان، زنبارگان و فرصت طلبان بیابان عربستان را به دور خود گرد آورد. اگر بنا به گفته آقای حاج دباغ پیامبر بذری کاشت که به درختی تنومند تبدیل شد، باید گفت آن بذر، بذر تجاوز، آدم کشی، غارتگری، حق کشی، زنبارگی، نفاق، دورویی، و جنایات بیشمار دیگر بود که ما در کشورهای اسلامی و در میان گروههای داعش ایران، داعش عراق، القاعده، و گروههای دیگر شاهد و ناظر آنها هستیم و اکنون بیش از ۱/۵ میلیارد افراد جهان بدان باور دارند و در طلسم آن گرفتار شده اند بدون آن که کمترین تحقیقی در مورد صحت و ثقم آن کرده باشند.
سخن میرزا آقا خان کرمانی سرتا پا حقیقت است. آقای حاج دباغ و هم کارانش که برای تازیان سینه می زنند باید خجالت بکشند از این که اسلام را دین معرفت، صلح و دوستی بدانند.

عملکرد آقای دباغ در گذشته

آقای عبدالکریم دباغ در روزهای آغازین انقلاب که بی خردی جامعه ما را فرا گرفته بود، با همکاری چند تن به قلع و قمع استادان اندیشمند و فرهیخته دانشگاههای ایران پرداخت و بسیاری از این انسان های وارسته و آگاه را از کار برکنار نمود و خانواده های زیادی راخاکستر نشین نمود. شماری از آن برجستگان دانش و هنر نیز به ناچار جلای وطن نموده، در مکانی و سمتی به کاری اشتغال ورزیدند و یا جذب دانشگاههای دیگر شدند.
چنانچه در فردای آزاد ایران یک گروه تحقیقاتی عملکرد ضد ملی و غیر انسانی آقای عبدالکریم دباغ را بررسی کرده و زیر ذره بین گذارد، بیگمان به این نتیجه خواهد رسید که خیانت این فرد در فروکشی دانش و فرهنگ و کیفیت دانشگاههای ایران و به جای آنان، گماردن یک مشت بی سواد که به دستور خمینی جنایتکار تنها ظاهراً دارای “تعهد” بودند و از تخصص و دانش بهره ای نداشتند، از خیانت آدم کشی خلخالی در کردستان، و یا خیانت خاتمی (سید خندان) که رژیم اسلامی را پابرجا و استوار نمود کمتر نبوده، و شاید هم بیشتر باشد.

از آنچه گفته شد

مزدوران مملکت ما در خارج کشور نه تنها امثال دباغ و گنجی و کدیورند که اسلام کشتارگر را برای ما نگاه داشته اند، بلکه  جوانانی هستند که از سوی رژیم مأموریت دارند و ظاهراہ تحصیل می کنند و یا در سفارتخانه به کار جاسوسی برای رژیم می پردازند.  در این تصویر مزدورانی می بینید که  برای روحانی رأی داده و مردم را تشویق به رأی دادن نمودند.
آقای عبدالکریم دباغ همانند هم پالکی های خود چون اکبر گنجی،  محسن کدیور و  عطا الله مهاجرانی، عبدالعلی بازرگان، و دهها فرد دیگر در کشورهای گوناگون جهان به شدت می کوشند و تلاش دارند تا این اسلام کشتارگر و حزب سیاسی ضد انسان بتی ساخته و بر چهره زشت و کریه آن نقابی فریبنده بیاویزند تا در دیدگاه ناآگاهان و کم تجران خوب جلوه کرده و اندکی از شهرت آن کاسته نشود. بی گمان تلاش این خردباختگان در قداست دادن به دین، خدمت به رژیم کشارگر ولایت فقیه و موجب پایداری و دوام بیشتر آنست.
خیانت آقای حاج دباغ به تنها به منبر رفتن کشورهای گوناگون و شستشوی مغزی جوانان نیست. ایشان در روزهای نخست انقلاب شمشیر اسلام را مانند ۱۴ سده پیش بر کشید و استادان فرهیخته و اندیشمند دانشگاههای ایران را درو نمود. خانواده های را خاکستر نشین نمود، و به جای آن فرهیختگان، شماری بی سواد کم دانش، ولی پرمدعا، و به خواسته خمینی متعهد، ولی بدون دانش و تخصص بر سر کار آورد.
اگر بخواهیم میزان خیانت این فرد را نسبت به فرهنگ و دانش کشورمان بسنجیم، باید خیانت های آقای دباغ را با کشتار خلخالی جلاد خمینی در کردستان، و یا خدمت خاتمی (سید خندان) در جایگزینی و تثبیت رژیم اسلامی که در آن زمان لرزان و در آستانه سقوط بود دست کم برابر و شاید هم بیشتر بدانیم.
فضول محله

۱۳۹۳ مهر ۱۰, پنجشنبه

مهملات بنی صدر پس از ٣۵ سال با چادر و روبنده به تلویزیون حکومت اسلامی بازگشته است!

فرتور نمایانگر حجاب کامل اسلامی است. یک زن باید در سرما و گرما، در عروسی و عزا، در شادی و غم خود را در این گونی سیاه بپیچاند تا الله روان پریش مدینه از وی راضی باشد. مسلمانان هنوز به این سطح از درک نرسیده اند که نوع پوشش هر انسان، تنها و تنها به خود آن شخص ارتباط دارد و جامعه حق بازخواست کسی را به خاطر نوع پوشش ندارد.سر آغاز

درحکومت های توتالیتر و متمایل به آپارتاید جنسی, صدا و سیما ابزاری برای پایین آوردن سطح فکری مردم و القای تفکرات حکومتی به قشر کم درآمد و محروم جامعه است. پخش خرافات مذهبی و مقدس سازی ارکان حکومتی همزمان با آموزش تجاوز و پایمال کردن حقوق انسانی زنان و کودکان امری روزمره و با هدف سازی کاملن مشخص است. این نگاره به آخرین تلاش مذبوحانه ترین حکومت اسلامی ایران در تحت فشار گذاشتن زنان جامعه ایران می پردازد.

دلقک هایی با چادر و روبنده

هفته گذشته در برنامه “زنده باد زندگی” شبکه ٢، آخوند محمد صادقی به همراه همسر, دختر, داماد و و دو کودک پسرش و یک نوه اش به عنوان مهمان حضور یافتند. همسر و دختر وی با حجاب چادر و روبنده به عنوان مهمان حضور یافتند. زمانی که مجری برنامه دلیل پوشش این دو زن با روبنده را جویا شد. همسر این آخوند پوشش خود را الگو برداری اسلامی از فاطمه زهرا اعلام کرد. خانم صادقی از قول فاطمه زهرا چنین گفت؛ بهترین زن زنیست که هیچ نامحرمی او را نبیند. و نه او هیچ نامحرمی را ببیند. وی سپس اضافه کرد؛”گرچه الان دلیل پزشکیش هم پیدا شده. با پیشرفت علم دلیل پزشکش هم پیدا شده که زن هایی که خودشان را می پوشانند. یعنی در حقیقت این حجاب به نفع خودشونه, جوان تر می مانند. شاداب تر می مانند. چون از چشم های مرد اشعه ای تولید میشه که پیری زودرس می آورد. حجاب در اسلام به نفع خود زنان است و….
لحن بیان این زن روبنده پوش , خالی از هرگونه اعتماد به نفس, حقیقت گرایی و به خصوص خردگرایی بود. به طوری که مرتب کلمه ها و جمله ها را بدون رعایت دستور زبان و با تردید و زمینه چینی بیان می کرد تا منظور اصلی خود را بیان کند. زمانی که اظهار نظرش به قسمت اشعه نگاه مردان رسید. لحن و نحو بیان وی نشان از این داشت که حتا وی به این اراجیف اعتقادی ندارد. به نظر می رسید وی با سفسطه سعی داشت شرم خود را پنهان کند. از بیان چنین دروغ بزرگ و مسخره ای که اظهارش به او تحمیل شده است.
هفته گذشته همسره چادر و روبنده ای یک آخوند در در برنامه زنده باد زندگی, اظهارات عجیبی ذکر کرد. وی دلیل علمی حجاب و بخصوص استفاده از روبنده را به علت وجود اشعه پیر کننده صورت زنان در چشمان مردان خواند!
یکی از زندانیان سیاسی سابق در فیسبوک خطاب به صدا و سیمای حکومت اسلامی در مورد این برنامه چنین نوشته است؛ پوشینه پوش در برنامه زنده باد زندگی تلویزیون ایران
سالها در صدا و سیمای حکومتی خود به تبلیغ استبداد اسلامی تحت لوای فیلم و سریال و خبر و …مشغول بوده اید. هرازگاهی به فکر خوراندن و تزریق یک شیوه اسلامی برای زندگی مردم ایران بر می آیید. زمانی خواستید چند همسری را هر طور که شده با سریالهای طنز و کمدی و پرهزینه به مردم بقبولانید. اما موفق نشدید. مدتی هم چند فرزندی را با نشان دادن خانواده های پرجمعیت در بوق و سرنا زدید تا این تفکر را در بین مردم جا بیاندازید. باز هم تیرتان به سنگ خورد. حال بر آن شدید برقعه و پوشینه را امری عادی جلوه دهید که فقط باعث خنده شده اید….
رژیم ننگین اسلامی زن را کارخانه تولید بچه می داند. عقل و خرد اخوندها هم در پایین تنه آنهاست. هر آخوند فکسنی و پیزری را که می بینید جز سکس کار دیگری ندارد و توله ها را پشت سر هم مانند بچه های خوک تولید می کند و جامعه را به لجن می کشد.
این تفسیر کاملن درست است. حکومت اسلامی به دلیل شکست در تحمیل حجاب اجباری درمانده است. بدین سبب سعی در فریب زنان و دختران در خانواده های نسبتن مذهبی, کم اطلاع و تحصیل نکرده دارد. به قول معروف آدم در حال غرق شدن, به هر تخته پاره ای چنگ می اندازد. حال اینکه طرز آرایش و پوشش نوه و نتیجه های خمینی و آقازاده ها و خانم زاده ها ی حکومتی, مشتی نشانه خروار است. به این معنی که سردمداران شکنجه گر و قاتل حتا نتوانستند فرزندانشان و خانواده هایشان را برای همیشه فریب دهند و سیاه پیچ کنند.

توضیحات مطرح نشده در برنامه

این زنان خودفروخته بردگان سید علی خامنه ای هستند! ایشان کمترین بویی از آزادی و انسانیت و شرافت نبرده اند…
ایشان توضیح ندادند اگر اشعه چشم مردان موجب پیری زنان می شود. آیا در منزل خود نیز با حجاب و گونی کشیدن بر روی سرشان خود را از نگاه همسرشان دور نگه می دارند؟. و چگونه اشعه ای نمی تواند از پارچه سیاه عبور کند؟. توصیه نگارنده این متن به خانم صادقی این است که برای محافظت کامل اطراف بدن خود را با بتون آرمه و تیرچه بلوک بپوشانند. به بیان دیگر همچنان که جهان و پویایی زندگی خود را در گوری قرار داده اند که از افکار خرافی مذهبیشان ساخته اند. بدنشان را نیز برای محافظت بیشتر در گوری امن پنهان کنند.
این فرتوری است که با مشخصات طاهره قرة العین کشیده شده است. طاهره قرة العین بانوی سلحشور و شجاعی بود که در اوج خرافات زمان خود که زنان همگی زیر روبنده و چادر سیاه بودند، پرده ها را بر درید و شجاعانه حجاب کثیف و استثماری اسلامی را به کنار زد و به زنان دیگر و آیندگان درس آزادی و شجاعت داد. یادش گرامی و راهش ادامه باذ.

چند سوال پیش آمده

چند سوالی که باید ازیشان پرسید این است؛ چرا زنی حوزوی باید از پیر شدن بهراسد؟!. مگر نه اینکه مرگ حق است و به بهشت خواهد رفت؟, و چرا نمی توان صورت پیر و از بین رفته ایشان را با نماز شب و دعا به صورت اول درآورد؟. چرا خدای ایشان انقدر ناتوان بوده که این مشکل اشعه چشم مردان را حل نکرده است. چرا به نام کتاب, سایت و یا مجله معتبر پزشکی که در اینباره مطلبی نوشته است, هیچ اشاره ای نشد؟. در ضمن صورتی که هرگز بوسیله هیچکس دیده نشود, چه اهمیتی دارد که جوان و شاداب بماند ؟!… بنابراین زیبایی هنرپیشه ها, مدل های زیبایی و زنان بی حجاب جهان, حتی در سنین بسیار بالا با چهره ای بسیار زیبا که نشانی از کهولت سن در آن نیست به چه دلیل است و اینکه چرا همسر ایشان مدت زیادی به اصلاح کردن ابرو و پوش دادن ریش خود پرداخته اند زمانی که حتا همسر و دخترش از داشتن صورتی انسانی محروم هستند؟!.
سوال های بسیاری هنوز ناگفته مانده است به عنوان مثال؛ نه تنها براساس تحقیقات پزشکی که بر اساس تفکر هر عقل سالمی واضح است؛ که شلاق زدن به دلیل شراب خواری از خوردن مشروب بسیار خطرناک تر و مضرتر است. و یا همخوابگی با دختران در ٩ سالگی یا پیش از سن ١٨ سالگی به نام ازدواج, تجاوز و جنایتی بزرگی است. این عمل جنایتکارانه, سبب آسیب رسیدن به دستگاه تناسلی زنان و بوجود آوردن بیماری های جسمی و روانی بسیار برای آنان خواهد شد. حقایق روشنی چون اینکه چند همسری همان برده داری زنان با کلاه شرعی است و….

در این جا دختر بچه ای که باید به دبستان رود، به حکم اجبار و خواسته خانواده خرافاتی خود در پوشش زناشویی دیده می شود. این ازدواج و یا جنایت کودک آزاری در ۱۱ ماه مه ۲۰۰۸ در کاشان سر گرفته است. این فرتور ما را به یاد پیامبر اسلام می اندازد که دختر بچه ۹ ساله را به رختخواب برد.

تبلیغ و ترویج تجاوز به کودکان

زهرا، یکی از دختران این خانواده قربانی تجاوز اسلام به حقوق زنان و دختران است. وی در ١٢ سالگی زمانی که کودکی بیش نبوده عقد کرده است. در ١۴ سالگی ازدواج کرده و در ١۶ سالگی صاحب فرزند شده است!. زندگی این دختر بی پناه از زبان خودش تنها به نمازشب خواندن و انجام به اصطلاح فرایض دینی سپری می شود. صدای خسته و غمگین این زن جوان از پشت دنیای سیاهی که اعتقادات پدر و مادرش بر او تحمیل کرده با لحن ناامیدی شنیده می شود. به امید روزی که زادروز فاطمه زهرا در تقویم ایرانیان, سالروز عدم تجاوز به نام ازدواج به دختران و کودکان و زنان باشد.
فرتور یک عده زن مسلمان را با پوشش اسلامی نشان میدهد، گویی یک دسته کلاغ سیاه روی کابل برق یا شاخه درخت نشسته اند! این برابری و عدالت موجود در اسلام و همچنین نشان دهنده یکسان بودن زنان و مردان در احکام ننگین اسلامی است.!

سمبل زنان ایرانی

آیا سیمای حکومت اسلامی تصور میکند, سمبل زن ایرانی شیرزنانی چون طاهره قرةالعین, بانو سردار مریم بختیاری, سیمین بهبهانی و مریم میرزاخانی و هزاران هزار ستاره پر فروغ آسمان پر غرور تاریخ ایران خواهند بود. یا زنی که جز در سجاده و رختخواب خوابیدن و خم و راست شدن, چیز دیگری از زندگی نیاموخته و جستجو نمی کند؟…
الگو سازی از خرافات ذهنی بنی صدر

حکومت اسلامی همواره به نقد و مضحکه اولین رییس جمهور خود ابوالحسن بنی صدر پرداخته است. چنان که حکومت اسلامی در برنامه های خود بر ضد بنی صدر نقل می کند. وی با روسری و حجاب زنانه از ایران گریخته است و…. صرف نظر که این نقل چقدر درست و قابل اعتماد است. سوال اصلی مطرح شده , پس از این برنامه این است که؛ چرا پس از ٣۵ سال, حکومت اسلامی ایران مجبور به ترویج جوک معروف بنی صدر با بیانی تازه شده است؟.
بنی صدر چهره منحوس و گندیده ای که در اوج بیسوادی با شارلاتانی خود را به مقامی رسانید که حتی لیاقت کمترین کارمند را نداشت. این مرد خرافاتی بیسواد برای نخستین بار اعلام داشت که: "موی زنان اشعه ای پخش می کند که موجب تحریک و انحراف مردان می شود. از این روی، حجاب اسلامی برای زنان ضروری است".
همان طور که می دانید ابوالحسن بنی صدر در زمان رییس جمهوری خود دلیل اجباری شدن حجاب را اشعه موی زنان که موجب جذب مردان می شود, خواند. آیا این بازگشت به شروع و اجباری کردن حجاب و اول انقلاب نیست؟. چه دلیلی به غیر از اینکه بیشترین درصد زنان ایرانی هرگز با زیبایی و آراستگی وداع نکرده اند. چنین حرکت جنون آمیزی را از صدا و سیمای حکومتی توجیه می کند؟. و آیا آتشفشان عکس های جنبش آزادی های یواشکی که در تمام این سال ها در بطن زندگی مردم جریان داشت و اکنون جهانی شده است. دلیل دیگری بر برنامه هایی چنین بیگانه با خردگرایی نمی باشد؟.

زیباترین زیبارویان جهان بی حجابند

زیباترین زنان جهان بی حجابند. هنرپیشه ها, مدل ها و بسیاری دیگر از زنان روشنگر و آزادی خواه زنانی هستند که در پی سال ها زیبایی و طراوت شان در فراسوی جهان زبانزد خاص و عام بوده و خواهد بود. زنان و مردان زیباروی , عشق و زیبایی را به جهان فکری و ذهنی و زندگی ما بخشیده اند. دیدن چهره ای زیبا در جامعه یا تلویزیون و پرده سینمای یک کشور, منظره چشم نواز و دل انگیزیست. بدون چهره ها و آنگونه که مذهبیون جوامع را می خواهند. دنیای سیاه, افسرده و سرشار از خشم و نفرت خواهیم داشت. دنیایی چون دنیای طالبان و داعش, نفرت انگیز پر از شلاق و شکنجه و سنگسار و سربریدن انسان ها و تجاوز به دخترکان ٩ ساله و … خواهد بود. دنیایی نفرین شده تهی از زنان و دختران, مگر در کفن های سیاه و بدون برخوردار بودن از صورت و حقوق انسانی. آنچنان که در مناطق تحت حکومت داعش و طالبان شاهد آن هستیم.
این آخوند پیزری و گندیده که تا کنون چند گونی نمک زیادی خورده، با بیشرمی برای به اصطلاح بدحجابی پیشنهاد شرم آوری می کند که اینگونه پیشنهاده تنها می تواند از آخوندهای بدچشم  هیز و هرزه  صادر شود. به راستی؛ لعنت بر هرچه آخوند است.

کلام آخر:

کلام آخر را به دو نقل قول از آدری هپبورن هنرمند زیباروی امریکا اختصاص می دهم؛ “زیبایی یک زن به خط و خال صورتش نیست. بلکه زیبایی واقعی یک زن در روح او منعکس شده است. این احساس مراقبت و محبتی است که او با عشق از خود (به دیگران) بروز می دهد. شور است، شور عشق و احساسی که او (در وجود خود) می شناسد. ” و “زیبایی زن تنها با گذران سالیان متمادی (از عمرش) افزایش پیدا میکنه!”

فضوله محله