۱۴۰۱ مهر ۲۴, یکشنبه

نماینده اردبیل: اسرا پناهی خودکشی کرده و پدرش اعدام شده است

خبرهای داغ سیاسی

  • این نماینده مجلس، اخبار منتشر شده مبنی بر اینکه اسرا پناهی در اثر یورش نیروهای امنیتی به دانش‌آموزان در یک مدرسه جان باخته است را تکذیب کرد

کاظم موسوی، نماینده اردبیل، روز یکشنبه، ۲۴ مهر (۱۶ اکتبر)، در نشست علنی مجلس شورای اسلامی ادعا کرد که مرگ اسرا پناهی به خیزش سراسری مردم علیه حکومت مرتبط نیست و او «خودکشی کرده است».

این نماینده مجلس، اخبار منتشر شده را مبنی بر اینکه اسرا پناهی در اثر یورش نیروهای امنیتی به دانش‌آموزان در یک مدرسه جان باخته است، تکذیب کرد.

او در تذکر شفاهی خود با بیان اینکه «کسانی که در اغتشاشات اخیر اردبیل حضور دارند، مردم این استان نیستند»، منکر حوادث روزهای گذشته شد و گفت: «در اردبیل هیچ اتفاقی نیفتاده است، با توجه به بررسی‌های انجام‌شده، پدر و مادر دختر فوت‌شده دو سال پیش طلاق گرفته و پدر این دختر اخیرا اعدام شده است. این دختر چند روز پیش قرص خورده و خودکشی کرده است.»

نماینده اردبیل، نیر، نمین، و سرعین در مجلس، همچنین با اشاره تلویحی به اظهارات علی دایی افزود: «آن‌ها باید توجه داشته باشند که در بستر امنیت که فراهم شد، توانستند اسطوره شوند، اما امروز از اغتشاشگران حمایت می‌کنند، این افراد احترام خود را باید حفظ کنند.»

علی دایی روز شنبه، ۲۳ مهر، در واکنشی اینستاگرامی به قتل اسرا پناهی، دانش‌آموز دبیرستان شاهد اردبیل، هتک حرمت دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف را زمینه‌ساز تعرض به دانش‌آموزان بی‌گناه در مدارس و ضرب‌و شتم آ‌نها دانست. او نوشت: «سکوت، باعث ریختن خون یکی دیگر از دخترانم در زادگاهم شده، سکوتی که تاوان مرگ دارد و هر روز داغی دیگر بر دل جای جای ایرانم می‌نشاند که حکم خیانت به انسانیت و میهنم را دارد.»

تاکنون روایت‌های مختلفی از سوی مقام‌های جمهوری اسلامی ایران و رسانه‌های حکومتی درباره مرگ اسرا پناهی منتشر شده است. پیش‌تر، خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، علت درگذشت اسرا پناهی را بیماری قلبی اعلام کرده بود.

این خبرگزاری مصاحبه‌ای با فردی منتسب به «عموی اسرا پناهی» را که در جای دیگری «دایی» او معرفی شد، منتشر کرد. در این گفت‌وگو عنوان شده بود: «پدر اسرا پناهی یک ماه پیش فوت کرده و خود اسرا نیز ناراحتی مادرزادی قلبی داشته و سه روز پیش (روز چهارشنبه) پس از انتقال با آمبولانس به بیمارستان، جان خود را از دست داد.»

فرد مصاحبه‌شونده در این ویدیوی خبرگزاری فارس از مردم اردبیل خواست به اعتراض خود ادامه ندهند و وضعیت خانواده اسرا پناهی را درک کنند.

اسرا پناهی، سومین دختر نوجوانی است که در هفته‌های گذشته جان باخته است و مسئولان حکومت ادعا می‌کنند که مرگش ربطی به اعتراض‌های مردمی ندارد و بر اثر خودکشی جانش را از دست داده است. پیش از این، سناریوی مشابهی برای نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیل‌زاده طراحی شده بود و حتی با پخش اعترافات اجباری از سوی خانواده‌های آنان، تلاش شد که چنین باوری در افکار عمومی پذیرفته شود.

روز سه‌شنبه نیز خبر درگذشت نیما شفق‌دوست، نوجوان ارومیه‌ای که گفته می‌شد در تجمعات ارومیه جان باخته است، از سوی مسئولان تکذیب شد. حسن شیخ‌نژاد، فرمانده انتظامی شهرستان ارومیه، این بار سناریوی خودکشی را به «گاز گرفته شدن از سوی سگ» تغییر داد و در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام کرد: «نیما شفق‌دوست حدود سه هفته پیش به علت اینکه سگ او را گاز گرفته بود، به یکی از مراکز درمانی ارومیه مراجعه، و سپس از ادامه درمان در بیمارستان خوداری کرده و در منزل تحت مداوا قرار می‌گیرد که به علت شدت عفونت محل گاز گرفتگی فوت می‌کند.»

مسئولان جمهوری اسلامی ایران در شرایطی اخبار کشته شدن کودکان و نوجوانان بر اثر برخورد نیروهای امنیتی را تکذیب می‌کنند که طبق آخرین گزارش سازمان حقوق بشر ایران که روز ۲۰ مهر منتشر شد، نیروهای سرکوبگر دست‌کم ۲۳ کودک را از ابتدای خیزش سراسری علیه نظام جمهوری اسلامی کشته‌اند.

از روزهای اول اعتراض‌ها، علاوه بر دانشجویان، کارگران و اقشار مختلف جامعه، دانش‌آموزان هم به این خیزش پیوسته‌اند و در مدرسه‌ها و در راه بازگشت به خانه‌، شعارهایی علیه نظام جمهوری اسلامی سر می‌دهند. واکنش‌ نهادهای امنیتی به این اعتراض‌ها، حمله مسلحانه به دانش‌آموزان، پرتاب گاز اشک‌آور به داخل مدارس، و بازداشت‌ گسترده دانش‌آموزان بوده است.

یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، در روزهای گذشته بازداشت تعدادی از دانش‌آموزان را تایید کرد. با این حال، پس از انتقادهای گسترده داخلی و بین‌المللی، او روز یکشنبه در گفت‌وگویی ادعا کرد که «دانش‌آموز بازداشتی و دستگیرشده نداریم»

با وجود تصاویر متعدد از برخوردهای خشونت‌آمیز با دانش‌آموزان در مدارس، یوسف نوری مدعی شد که «ما از گل نازک‌تر با دانش‌آموزان حرف نمی‌زنیم»، و افزود: «دانش‌آموزان اگر موردی داشته باشند، در مراکز مشاوره مدرسه راهنمایی می‌شوند. بنابراین چنین برداشتی که دانش‌آموزان به مراکز کانون اصلاح و تربیت منتقل می‌شوند، تعبیر مناسبی نبوده است»

ایندیپندت فارسی

۱۴۰۱ مهر ۲۱, پنجشنبه

نوه‌های حکام ایران در مهمانی‌های لس‌آنجلس شامپاین می‌نوشند و می‌رقصند

خبرهای داغ سیاسی

  • نازنین افشین جم، هنرمند و همسر وزیر سابق امور خارجه کانادا از ضمن پشتیبانی از اعتراضات در ایران از «جامعه جهانی» خواست تا به مردم ایران یاری برساند.

این خواننده و آهنگساز ایرانی‌-کانادایی که پیش‌تر به‌عنوان دختر شایسته کانادا نیز انتخاب شده، در مقاله‌ای در نشریه نشنال‌پست خطاب به کشورهای دنیا می‌گوید: «ضروری است جامعه جهانی به کمک ایرانیان بشتابد.»

نازنین با یادآوری «کشته‌شدن مهسا امینی به‌دست گشت ارشاد» به آزادی فرزندان سران حکومت که در آمریکا زندگی می‌کنند، اشاره می‌کند.

این نویسنده ایرانی‌تبار، خبر داده که «دختران و نوه‌های روحانیون حاکم بر ایران» در مهمانی‌ها در لس‌آنجلس دیده می‌شوند.

او می‌گوید که اعضای خانواده‌های حاکمانی که بدن و لباس زنان در ایران را کنترل می‌کنند، با «لباس‌های کوتاه، کفش‌های پاشنه بلند، گیسوان رها و در حالی‌که شامپاین می‌نوشند» در این مهمانی‌ها حضور می‌یابند.

خانم افشین جم که خود همسر یکی از سیاستمداران کانادایی است، خطاب به مقامات این کشور می‌گوید: «آن‌ها باید بدانند که رژیم حاکم بر ایران، تهدیدی مستقیم برای امنیت‌شان است.»

این نویسنده که از دوران کودکی به‌ناگزیر ایران را ترک کرده، اظهار داشته که کانادا ماموران رژیم ایران را در داخل مرزهایش پناه می‌دهد. او می‌گوید که این کشور، یکی از «پناهگاه‌های اصلی پول‌شویی رژیم، از طریق خرید دارایی و شرکت‌ها» بوده‌است.

نازنین افشین جم، با اشاره به این‌که عوامل رژیم ایران، مستقیما در «آزار ایرانیان کانادا و جاسوسی از آن‌ها» نقش داشته‌اند، می‌گوید که آن‌ها حتی «گروه مبارز ملل اول» را برای مذاکره به تهران دعوت کرده‌اند.

این هنرمند ایرانی‌ کانادایی افزوده: «فرزندان آخوندها در بلوار هالیوود با لامبورگینی‌هایشان رژه می‌روند». او می‌گوید:« اما در همین حال، مردمانی که در ایران «غل‌ و زنجیر شده‌اند» فقط به‌هدف این‌که زندگی خود را بگذرانند، سه‌شغله‌ شده‌اند.»

این نویسنده جوان همچنین گفته که مردم ایران در فقر فرو می‌روند و کودکان خیابانی در جعبه‌های مقوایی زندگی می‌کنند. او اما باور دارد که «این اعتراضات، آغاز پایانی برای نظام» جمهوری اسلامی ایران است.

نازنین افشین جم مک کی که علاوه بر نویسندگی و آهنگ‌سازی در زمینه‌های حقوق‌بشری نیز فعالیت دارد، متولد ایران است.

خانم افشین جم در تلاش‌هایش با استناد به این‌که حاکمیت ایران «اعلاميه حقوق بشر و معاهده حفظ حقوق کودکان و نوجوانان» را امضا کرده‌است، کوشیده تا مانع اعدام افرادی شود که در دوران کودکی مرتکب جنایت شده‌اند.

۱۴۰۱ مهر ۱۰, یکشنبه

یک قدم تا سقوط جمهوری اسلامی

خبرهای داغ سیاسی

  • خیابان‌های ایران این روزها حوادثی تاریخی را شاهدند که نه‌تنها حاکمان و تحلیلگران که مردم جهان را متحیر کرده؛ جنبشی که به گفته جامعه‌شناسان، نه فقط برای ایران که برای دیگر جوامع نیز الهام‌بخش شده است.

با ورود به چهاردهمین روز اعتراض‌ها در ایران، حالا دیگر این حضور تجمعی چندروزه و موقت نیست و به جنبشی فراگیر تبدیل شده و اگرچه شلیک ماموران امنیتی و انتظامی، بسیاری از معترضان را غرق خون کرده است، صدای فریاد مردم همچنان هر روز در خیابان‌های سراسر ایران، می‌پیچد.

تداوم دوهفته‌ای خیزش شهریور و مهر ۱۴۰۱ برای بسیاری این پرسش را پیش آورد که دلیل استمرار حضور مردم در خیابان چیست؟ جمهوری اسلامی هم در تلاش است در کنار سرکوب و دستگیری‌های خشونت‌بار، با برگزاری برنامه‌ها و نشست‌های مختلف، برای این سوال پاسخی قانع‌کننده پیدا کند.

ایده‌ها و نظرهای متفاوت تحلیلگران مختلف درباره دلایل استمرار اعتراض‌ها در بخش‌هایی، مشترک‌اند.

اول آنکه برخلاف تجربه‌های پیشین، جنبش اعتراضی فعلی هم در جامعه هدفی فراگیر دارد و هم برای اقشار مختلف با گرایش‌ها و دغدغه‌های گوناگون امکان ایجاد نماد مشترک و همدلی و هم‌زمانی گسترده را پدید آورده است.

مسئله حقوق شهروندی با تکیه‌ بر ظلم ۴۰ ساله بر زنان مسئله‌ای مثل مشکلات معیشتی نیست که بخشی از جامعه را درگیر کرده باشد. همه مردم ایران مسئله محدودیت برای زنان را از نزدیک لمس کرده‌اند و همین مسئله سبب شده است در این اعتراض‌ها، آنچه نیاز هر خیزش است، یعنی منافع و تعریف جمعی، شکل بگیرد.

امر دیگری که به نظر می‌رسد باید از آن به‌عنوان یکی از عناصر تداوم اعتراض‌ها در ایران یاد کرد، مسئله پایان یافتن رویای اصلاح‌پذیری امور و تغییر از درون است. اگر روزگاری، بخشی از جامعه بر این باور بود که می‌توان بدون اعتراض کف خیابان و از طریق صندوق رای این سیستم را اصلاح کرد، جمهوری اسلامی در یک دهه اخیر، با تلاش برای یکدست کردن ساختار نظام و خارج‌ کردن حتی خودی‌ها از چرخه سیاست به دلیل کوچک‌ترین انتقادها، باور به اصلاح از درون را کلا ناکام گذاشت.

در کنار این مسائل، آنچه در اعتراض‌های شهریور و مهرماه ۱۴۰۱ بیش از هر چیز به چشم آمد، قدرت و جسارتی بود که نسل جوان از خود نشان داد. در دو هفته گذشته، متولدان دهه ۷۰ و ۸۰ تمامی پیش‌بینی‌ها را به هم زدند و با شجاعتی تصورناپذیر نه‌تنها برای اعتراض، سازوکاری تازه ایجاد کردند، بلکه به نظر می‌رسد برخلاف نسل‌های قبل، با وجود گسترش موج سرکوب‌ها، مایوس و سرخورده هم نمی‌شوند.

طی چهار دهه گذشته، هر بار تحلیلگران دلایل شکست جنبش‌های اعتراضی در ایران را مطرح می‌کردند، فقدان ساختار رهبری میان مخالفان را از اصلی‌ترین عوامل می‌دانستند؛ اما این بار نسل جوان ایران نشان داد برای شکل‌ دادن به جنبش خود به‌جای الگوی رهبری واحد، از ساختار حلقه‌های شکل‌دهنده متکثر استفاده می‌کند. مسئله‌ای که اصلی‌ترین عامل شکل‌ گرفتنش فاصله‌ گرفتن از اختلاف‌ نظرها و تاکید بر اشتراک نظرها است.

رکورد تاریخی تعداد هشتگ مهسا_امینی هم به‌خوبی روشن کرد که نسل جدید معترضان ایرانی با پافشاری بر نقاط اشتراک خود، فریب‌ بازی‌های سایبری و رسانه‌ای حاکمیت را نمی‌خورند و اجازه نمی‌دهد آنچه نماد خیزش عمومی شده است، به حاشیه فرستاده شود.

همه این‌ها در کنار انباشت دردها و مشکلات جامعه ایران، راه را برای متوقف نشدن و تداوم اعتراض‌ها باز کرد. محمد فاضلی، از استادان اخراجی، در مناظره‌ای تلویزیونی در این مورد می‌گوید: «چالش‌ها و مسائل حل‌نشده جامعه ایرانی طی ۴۰ سال انباشته شده است؛ بدون آنکه از سوی حاکمیت پاسخی دریافت کرده باشد.»

سعید شریعتی نیز در یک مناظره تلویزیونی، دخالت حکومت در زندگی مردم را از عوامل خشم شکل‌گرفته دانست و گفت: «حکومت مطلقه به خودش اجازه می‌دهد یک سبک زندگی واحد را به تمام مردم تحمیل کند. حتی اتاق‌خواب مردم را هم حیطه خود می‌دانند و می‌گویند ما تعیین می‌کنیم چند بچه داشته باشید.»

در این میان، نباید فراموش کرد که یک دهه بحران اقتصادی فزاینده هم در رنگ باختن «امید به آینده» نسل جوان ایران بسیار تاثیرگذار بوده است. این نسل با درک شرایط اقتصادی ایران دریافت که این روند فاسد و رانت‌خوار ظرفیت بهبود ندارد. از سویی، عبور این نسل از باورهای ایدئولوژیک کمک کرد تا به جای آرمان‌های انتزاعی، بر مسائلی که هرکدام جزو بدیهیات زندگی انسانی‌اند، تکیه کند و با ترکیب این دو، دریابد که تنها راه یافتن کورسوی امید به آینده مطالبه تغییر اساسی است.

نسل جدید قوانین وضع‌شده را نمی‌پذیرد. در صحبت بیشتر تحلیلگران شرایط موجود، این تاکید وجود دارد که حکومت نمی‌تواند بر اجرای قوانینی اصرار داشته باشد که اکثریت جامعه به‌ویژه نسل جوان جامعه اساسا حاضر نیستند زیر بار آن‌ها بروند؛ هرچند به نظر می‌رسد هنوز نخبگان نظام این حقیقت را درک نکرده‌اند که جنبش اخیر دیگر از خواسته حذف گشت ارشاد فراتر رفته و، به‌جای اصلاح قانون گشت ارشاد، هوشمندانه کل حقوق شهروندی پایمال‌شده خود را مطالبه می‌کند.

جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته، با درک نکردن نیازهای اجتماعی این نسل تلاش کرد باورهای عقیدتی خود را به آن‌ها بقبولاند. اینکه جوانان حاضر در خیابان همگی در سال‌های حکومت همین نظام متولد شده‌اند، نشان می‌دهد پروژه ولایت‌باور کردن جوانان و سوءاستفاده از اعتقادات دینی آنان طی ۴۰ سال تبلیغ و آموزش جمهوری اسلامی با صرف هزاران میلیارد تومان بودجه، دستاوردی نداشته است. جوانانی که نه به باورهای نظام اعتقاد دارند و نه حاضرند بر فساد و ظلم گسترده چشم ببندند، در شعارهایشان به‌روشنی نشان دادند علیه حکومتی به خیابان آمده‌اند که برای نسل آن‌ها، جز نابرابری و بی‌عدالتی چیزی نداشته است.

جوانانی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» به خیابان آمده‌اند، نه طمع قدرت دارند، نه دنبال دستاوردهای کوتاه‌مدت اقتصادی‌اند که بتوان با وعده‌ووعید آن‌ها را به خانه بازگرداند. انتخاب شعارهایشان نشان می‌دهد آن‌ها ایرانی متفاوت از نظر فرهنگی، اقتصادی، سیاسی می‌خواهند؛ از طرفی این سه واژه هر کدام نقاطی طلایی‌‌اند که هیچ انسان آزاده‌ای نمی‌تواند با آن‌ها مخالف باشد.

خیابان‌های ایران این روزها حوادثی تاریخی را شاهدند که نه‌تنها حاکمان و تحلیلگران که مردم جهان را متحیر کرده؛ جنبشی که به گفته جامعه‌شناسان، نه فقط برای ایران که برای دیگر جوامع نیز الهام‌بخش شده است.
ایندیپندنت فارسی