خبرهای داغ سیاسی
- نکته شاید خندهدار درباره پسر وزیر کشور این است که این فرزند بسیار جوان او، مثل دیگر خانوادههای مافیایی جمهوری اسلامی که نام خانوادگی دو سه بخشی دارند، نه با نام فامیل کامل بلکه با نام ناقص «هادى رحمانى» به عنوان مشاور وزیر اقتصاد استخدام شده است.
چند سال پیش مجتبی
پسر بزرگ على خامنهاى، که او نیز مانند پدر و برادرانش آخوند است با دختر حداد
عادل ازدواج کرد. حداد عادل در مورد چگونگى این وصلت گفت: روزى خانمىبه منزل ما
تلفن کرد و گفت من همسر ولى فقیه هستم و مىخواستم از دختر شما براى مجتبى پسرم
خواستگارى کنم. خانمم به ایشان گفت باید با دخترمان صحبت کنم. البته اگر
تلفنکننده همسر خمینى یا هر کس دیگرى به عنوان ولى فقیه و صاحب مملکت بود
حداد عادل و همسرش نمىتوانستند به او نه بگویند.
آنها یک مدرسه خصوصى
دارند که شهریه بالایى از دانشآموزان مىگیرد. او پیش از انقلاب کراوات مىزد و
از ارادتمندان دکتر ولىالله نصر رئیس دانشگاه آریامهر و رئیس دفتر علیاحضرت
شهبانو فرح بود و به گفته حداد عادل، آنها همچنان با یکدیگر در تماس هستند.
چندى بعد یکى از
روزنامهها نوشت، داماد حداد عادل آمریکایى است. رئیس سابق مجلس شوراى اسلامى در
پاسخ خبرنگارى که در مورد چگونگى ازدواج دخترش با یک آمریکایى سوال کرده بود،
توضیح داد، این پسر عاشق دخترم شد، فارسى یاد گرفت و مسلمان شد ضمن آنکه فرزند
شهید هم هست. وى البته نگفت خانواده داماد اهل کجا هستند و پدر او چگونه و در چه
راهی شهید شده است!
حدود یک سال بعد
خبرنگار دیگرى از حداد عادل پرسید شنیدهایم یکى از دختران شما در آمریکا تحصیل
مىکند. با توجه به نظرات بسیار منفى که معمولا درباره آمریکا ابراز مىکنید،
چگونه دخترتان سر از ایالات متحده درآورده است؟
حداد باز مجبور به
آوردن عذر و بهانه شد و گفت: دخترم و همسرش مدتها در ژاپن سرگرم تحصیل و تحقیق
بودند و به دلیل نیاز به مطالعات بیشتر در رشته تخصصى خود با استفاده از بورس
تحصیلى به آمریکا رفتند و حالا به ایران برگشته و خانهنشین است.
حداد عادل هیچوقت از
پسر خود صحبت نمىکرد. تنها یک بار گفت، خوشبختانه پسرم از نظر اعتقاد و ایمان
شباهتهاى زیادى به پدرش دارد و من اصلا نگران نیستم که غربزده شود. تا آنکه چند
روز پیش معلوم شد آقازادهاى که اسلامى باقى مانده و غربزده نشده به عنوان معاون
یکى از مدیران صدا و سیماى جمهورى اسلامى مشغول به کار شده است.
اینبار حداد که گفته
مىشود نزدیک به پنجاه شغل و سمت کارشناس و مشاور، عضویت درهیئتهاى علمى، هیئت
مدیره موسسات علمىآموزشى، هیئتهاى امنا و سازمانها ، مساجد و بنیادهاى گوناگون
را یدک مىکشد باز به روش همیشگى توپ را به زمین طرف دیگر انداخت و گفت: پسرش را
به خاطر بهرهمندى از توانایىهاى استثنایى براى همکارى با صدا و سیماى جمهورى
اسلامىدعوت کردهاند تا در پست معاونت یکى از مدیران آن سازمان انجام وظیفه کند.
و اما این هفته نوبت
رحمان فضلى وزیر کشور کابینه روحانى بود که شهرت دارد به اینکه میان اصلاحطلبان،
اصولگرایان و حتى شاخه تندرو آنها دودوزه بازى مىکند و در واقع هم از
توبره مىخورد و هم از آخور.
رحمانى فضلى هم مانند
مسئولان دیگر رژیم از سوال خبرنگاران در رابطه با محل اشتغال فرزندانش در امان
نماند. مشکل وزیر کشور ولى این بود که پیش از این گفته بود فرزندانش با وجود داشتن
تحصیلات عالى درجه فوق لیسانس بیکار در خانه نشستهاند.
او این هفته در واکنش
به سوال خبرنگارى که از او پرسید شما جملهاى گفته بودید که درک آن براى خیلىها
سخت بود و آن این بود که من سه بیکار فوق لیسانس در منزل دارم. آیا هنوز آنها
بیکارند؟ فرزندان بیکارتان پسر هستند یا دختر؟ پاسخ رحمانى فضلى به خبرنگار این
بود که دختر هستند و کار ندارند اما پسرم شاغل است.
او بعدا گفت: پس از
آنکه گفتم فرزندانم بیکارند، چند نفر تماس گرفتند و پیشنهاد کردند که حاضریم آنها
را استخدام کنیم. به آنها گفتم اگر حاضرید به فرزندان من پیشنهاد کار بدهید،
بچههاى بیکار دیگران را سر کار بگذارید.
به هر حال معلوم شد
پسر وزیر کشور به عنوان مشاور یکى از وزرا سرگرم کار شده و داماد او نیز رئیس
دانشگاه آزاد شعبه آکسفورد انگلستان است. برادران همسر آقاى وزیر نیز در وزارت
کشور مشغولند.
نکته شاید خندهدار
درباره پسر وزیر کشور این است که این فرزند بسیار جوان او، مثل دیگر خانوادههای
مافیایی جمهوری اسلامی که نام خانوادگی دو سه بخشی دارند، نه با نام فامیل کامل
بلکه با نام ناقص «هادى رحمانى» به عنوان مشاور وزیر اقتصاد استخدام شده است. با
انتشار این ماجرا در برخى نشریات، فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد و دارایى توضیحاتى داد
به این صورت که در اینکه هادى رحمانى فضلى مشاور من، پسر وزیر کشور است تردیدى
نیست. اما علت انتخاب او به عنوان مشاور وزیر به خاطر پدرش نیست! بلکه آشنایى من
با توانایىهاى اوست. چون او از دوره لیسانس در دانشگاه ملى (شهید بهشتى) دانشجوى
من بود.
از نمونههاى عجیب
دیگر، گماردن یکى از بستگانش بود که مدتى ریاست شوراى شهر فاروج را به عهده داشت؛
سمتى نه چندان مهم و قابل بحث، به عنوان قائم مقام و سخنگوى وزارت کشور در امور
حقوقى و پارلمانى!
رحمانى فضلى در مورد
هدیه موقعیتهاى بالا در وزارت کشور به برادران همسرش نیز توضیح داده، یکى از
برادران خانم، استاد دانشگاه مشهد در رشته برق و الکترونیک است و از آنجا که در
وزارت کشور به شخصى مطمئن براى نظارت بر روند انتخابات الکترونیک داشتم از او
خواهش کردم که مسئولیت این کار را قبول کند. برادر دیگر همسرم در مشهد و شهرهاى
دیگر شهردار بوده؛ آقاى خندان، معاون سابق وزارت کشور ایشان را براى کمک به پیشرفت
کارها استخدام کرده بوده است.
و اما على مطهرى نایب
رئیس مجلس شوراى اسلامى تنها کسى در میان سلبریتىهاى حکومت است که به اعتبار
پدرش آیتالله مرتضى مطهرى، همکار مجله «زن روز» پیش از انقلاب، غالبا با ذکر
اینکه حتى ولى فقیه نیز قابل انتقاد است از خط قرمز عبور مىکند و مىگوید، در هیچ
کجاى قانون اساسى تاکید نشده رهبر جمهورى اسلامى از انتقاد مصون است.
پسر على مطهرى هم که
در رشته معمارى تحصیل کرده تا همین اخیرا معاون شهردارى منطقه ١٧ تهران بود. اما
سعى داشت با استفاده از نفوذ پدرش شهردار منطقه شود. ولى این ترفیع مخالف سرسختى
داشت که على مطهرى همیشه از منتقدین این چهره با نفوذ بود و او نیز به تلافى نگاه
منفى مطهرى به خود، مانع از رسیدن فرزندش به ریاست شهردارى ناحیه ١٧ مىشد اما
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی صلاح را در این مىبیند که دست از انتقاد آن چهره با
نفوذ بردارد و آن شخص نیز متقابلا راه را براى ریاست پسر على مطهرى باز گذارد
کیهان لندن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر