۱۳۹۳ مرداد ۷, سه‌شنبه

مناطق نفت خیز ایران و ساخت یک امیرنشین عربی در جنوب و جنوب-غربی ایران توسط بیگانگان!










گروههای تروریستی عرب مدعی هستند که کشوری بنام "امیرنشین عربی الاحواز" وجود داشته است، که در سال ۶۳۷ میلادی بپا گشته و تا سال ۱۳۲۵ به حیات خود ادامه داده تا آنکه رضاشاه آنرا اشغال و جزیی از خاک ایران میسازد! این گروهها در تاریخسازی خود فراتر رفته و مدعی میشوند که ایرانیان برای نابودی و از میان بردن هرگونه اثری از آن امیرنشین عربی، سرزمینشان را به "خوزستان" تغییر نام داده اند! در این میان برای خود نقشه ایی از امیرنشین خیالی عربی الاحواز آماده کرده که امروز سمبلی برای آنان گشته است!

باری، ادعاهای تاریخی این گروهها آنچنان بی اساس و کودکانه است که ارزش پاسخ دادن ندارد، ولی نمیتوان از نقشه ی نامبرده که در هر نشستی با سیاستمدران غربی به آنان نشان داده میشود و اشک تمساح جاری میکنند که "ایرانیان چه بلایی برسر ما آورده اند"، بدین آسانی گذشت!

اگر به نقشه آنان بدقت بنگریم روشن میشود این گروهها که در نهایت کشورهای غربی هستند، نه تنها چشم طمع به خوزستان، بلکه بخش بزرگی از ایران دوخته اند، که استانهای خوزستان، بوشهر، لرستان، ایلام و کهگیلویه و بویر احمد و همچنین بخشهایی از استانهای کرمانشاه، کردستان، همدان، مرکزی، قم، اصفهان، چارمحال بختیاری، فارس، و هرمزگان را در بر می گیرد![۱] شگفت انگیز نیست که نقشه خیالی این گروهها، گونه ایی کشیده شده است که همه ی مناطق نفت خیز ایران را در بر میگیرد.

تاریخسازی + ملت سازی = کشورسازی!
امروز جمعیت ایرانیان عربزبان (بجز معاودین) نزدیک به هفتصد هزار تن برآورد شده است که بیشترشان غیر-بومی و در سالهای پایانی سلطنت قاجاریه از عراق به ایران مهاجرت نموده اند.[۲] اکثریت نزدیک به کُل این جمعیت امروز در استان خوزستان زندگی کرده و یک-ششم از کل جمعیت ۴.۵ میلیونی آن استان را تشکیل میدهند.

سرپرست این گروههای تروریست که یک انگلیسی بنام ........ [۳] میباشد، با همیاری نوچه هایش همچون . . . . . [۳] و نیز تنی چند که در زمینه "دفاع از حقوق بشر" نامی بهم زده بودند و امروز رسوای جهان گشته اند، همچون خانم . . . . [۳]، جمعیت را به ۷ و حتی به ۹ میلیون تن افزایش میدهند. این افزایش ده تا دوازده برابری به چندین دلیل میباشد:

۱. بومی جازدن ایرانیان عربزبان: اگر این گروهها سرشماری درست ۷۰۰ هزار تن را اعلام کنند، مشخص میشود که مهاجر بوده و بومی نیستند، ولی با اعلام سرشماری تک جمعیت چندین میلیونی، دیگر از حالت مهاجر برون رفته و بومی بشمار خواهند رفت!

۲. ملت سازی: ادعا کنند که یک قوم (بگفته این گروهها "ملت") میباشند و بایستی براساس قانون اساسی کشور حقوق قومی به آنان تعلق گیرد؛

۳. گسترده تر ساختن سرزمین های محل زندگی: با اعلام یک جمعیت ۷ تا ۹ میلیونی، دقیقا جمعیت جنوب و جنوب غربی ایران را در برمیگیرد و مدعی میشوند که همه عربزبان بوده، یا بگفته ایی دیگر "مناطق نفت خیز ایران" عرب نشین میباشند.

نیاز به یادآوریست که اکثریت اعضای این گروهها عرب مصری، قطری، سعودی، اماراتی و کویتی میباشند که بدروغ خود را ایرانی عربزبان جلوه معرفی میکنند و نبایستی با هم میهنان عربزبانمان اشتباه گرفته شوند.

در پایان، این روشنست که در صورت بروز خطری در آینده، از جمله درگیری ایران با کشورهای غربی بسرکردگی آمریکا همه ی ملت شریف و آزاده ایران یکپارچه برای دفع دشمن بپا خواهند خاست، ولی ما بایستی از امروز در اندیشه و پیدا کردن راه و چاره ایی برای دفع این خطر باشیم - که کار امروز را به فردا انداختن، ممکن است نوشدارو و پس از مرگ سهراب شود.


شاپور سورنپهلو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر