ذهن کنجکاو و شکاک انسان موجب شده تا در همه چیز دنیا به دیده ی تردید بنگرد
و حتی وجود خودش را نیز انکار کند. رنه دکارت، فیلسوف بلند آوازه ی عصر رنسانس،
اندیشیدن را اثباتی بر وجود خود می داند و می گوید: "من می اندیشم پس من هستم".
سایر متفکرین جهان، بویژه متشخصین دنیای اسلام و جمهوری اسلام نیز در اثبات این
مدعی کوششهای بسیار نموده و استدلالات ارزشمندی ارائه کردند که از نظر می گذرانیم:
امام خمینی : من تو دهن همَه می زنم لکن من هستم.
خامنه ای: اگر دشمن باشد من هم هستم.
محمود: من؟؟ اندیشیدن؟؟ نه بابا بیخیال، من نیستم.
رفسنجانی: بنا به مصلحت، من بعضی وقتا نیستم بعضی وقتا هستم.
خاتمی: من یواش می رم پس من هستم.
یک بسیجی: هر جا که غذای مفت باشه، من هم هستم
الهام: من کار می کنم پس من هستم
فاطمه رجبی: الهام سر کاره، من تنها هستم ...(برسد به دست آقا)؛
تیمسار فیروز آبادی: من خودم به تنهایی 4 نفر هستم.
عایشه: درسته که زیر سنم، اما هستم.
محمد: من الان ترتیب یه بچه رو دادم، پس من پستم.
خواهر عایشه: من به محض تولد زنده به گور شدم پس من نیستم.
حضرت علی اصغر: من سوراخم، پس من هستم.
جعفر طیار: من پرواز می کنم پس من هستم.
بلال حبشی: من عر میزنم، پس من هستم.
اصحاب کهف: ما می خوابیم پس ما هستیم.
عمر: من لگد میزنم پس من هستم.
فاطمه زهرا: من زاییدم، بس من هستم.
علی: من گردن میزنم پس من هست.
م حسن: من زن میبرم پس من هستم.
حسین: من آب میخورم پس من هستم.
امام زین العابدین: من بدون دواهام هیچ هم نیستم.
امام محمد باقر: من علم سوراخ می کنم پس من هستم.
امام جعفر صادق: به انشتین بگید بره، من هستم؛
امام موسی کاظم: من 37تا بچه دارم، پس من هستم.
امام رضا: من انگور خوردم پس من مستم.
امام جواد: من تیپ می زنم پس من هستم؛
امام هادی: من جریان 60 آمپری هدایت می کنم پس من هستم.
امام حسن عسگری: البته ما رو که کشتند، پس من نیستم
امام زمان: من نیستم پس من هستم!
خدا: من هستم؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر