۱۳۹۳ مهر ۱۸, جمعه

پاسخ رضا پهلوی به سوال لوموند در باره نقش احتمالی جمهوری اسلامی در مهار بحران سوریه و عراق

(جمهوری اسلامی بخشی از مشکل است و نه راه حل. هیچ گفت و گویی با آن‌ها قابل انجام نیست)

 رضا پهلوی، پنجاه و سه ساله، فرزند ارشد شاه ایران، از ۱۹۷۹ در تبعید بوده و الان، رئيس شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد است. این شورای متشکل از مخالفان جمهوری اسلامی، از جمله هجده حزب و سازمان سیاسی اعم از سلطنت طلب، جمهوری‌خواه، سوسیال دموکرات‌ها و نمایندگان «جنبش سبز» در آوریل ۲۰۱۳ به وجود آمده است. آقای پهلوی در مورد حکومت اسلامی، موضوع هسته ای ایران و ریاست جمهوری حسن روحانی با روزنامه لوموند فرانسه به گفت و گو نشسته است.



لوموند: دولت اسلامی، عراق، سوریه و کشورهای همسایه از جمله ایران را نیز تهدید می‌کند. آیا استراتژی ائتلاف بین‌المللی بر علیه دولت اسلامی به نظر شما مناسب می‌رسد؟

ما باید منبع این بحران کنونی را بیابیم. اسلام سیاسی، افراط گرایی و بی ثباتی منطقه با به وجود آمدن رژیم اسلامی در ایران شروع شد. قبل از انقلاب ۱۹۷۹، خاورمیانه یک منطقه با ثبات بود. موضوع تقابل شیعه و سنی وجود نداشت. رادیکالیسم شیعه از رژیم ایران، که همیشه به دنبال تحمیل هژمونی منطقه‌ای خود بود، به واکنشی در بلوک سنی تبدیل شده که امروز به بدترین شکل توسط گروه‌های سنی افراطی بیان می‌شود.

اگر ما به این مشکل با یک ذره‌بین نگاه کنیم، این بحران هرگز حل و فصل نخواهد شد. این کمی شبیه جنگ با پشه‌ها است بدون خشک کردن باتلاق. ما به یک راه حل عمیق تر بر اساس دو عامل آزاد سازی دموکراتیک کشورهای منطقه و سکولاریسم نیاز داریم.

لوموند: آیا ایران به دلیل نفوذش در سوریه و عراق، نقشی در حل و فصل این بحران بازی نمی‌کند؟

جمهوری اسلامی به وضوح از رژیم بشار اسد در سرکوب شهروندان سوریه پشتیبانی کرده است. میلیاردها دلار به او کمک شده است بدون در نظر گرفتن سلاح‌ها و مهماتی که برای حمایت از او در مقابل مخالفانش در اختیارش قرار گرفته. همان کاری که در عراق انجام شد. رژیم ملاها ادعا می‌کند می‌تواند به حل این بحران کمک کند در حالی که خود او منبع این بی ثباتی است!

جمهوری اسلامی بخشی از مشکل است و نه راه حل. هیچ گفت و گویی با آن‌ها قابل انجام نیست. بقای جمهوری اسلامی به نابودی «دشمن» یعنی غرب با تمام ارزش‌های آن - حقوق بشر، آزادی‌های دموکراتیک و سکولاریسم - که برای آن مانند یک سم است - بستگی دارد. راه حل را در دست مردم این منطقه که قربانیان این رژیم هستند می‌توان یافت. آن‌ها بهترین متحدان طبیعی شما هستند اما آن‌ها تا به حال در گفت و گو گنجانده نشده‌اند.

لوموند: مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران باید در ۲۴ نوامبر به پایان برسد. آیا شما فکر می‌کنید توافق نهایی ممکن است؟

آیا شما فکر می‌کنید که رژیمی که در حال توسعه یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی باشد کشور خود را تا آستانه درگیری نظامی و تحمیل عواقب تحریم‌های اقتصادی به مردم خود خواهد کشاند؟ در مورد نیت آن‌ها عدم شفافیت وجود دارد. آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان می‌دهد که کارشناسان دسترسی به اطلاعات لازم را ندارد. به تازگی، آقای خامنه‌ای دستور داده است که تعداد سانتریفیوژها افزایش داده شود، و رژیم مراکز هسته‌ای خود در قم، نطنز و اراک را حفظ کرده است. چیزی که با گفته‌های آن‌ها تنها برای توسعه انرژی هسته‌ای غیرنظامی در تضاد است. رژیم به طور معمول برای وقت خریدن تلاش می‌کند تا قابلیت هسته‌ای نظامی خود را کامل کند. تنها راه جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای در منطقه، حمایت از آرمان‌های دموکراتیک مردم ایران است.

این از منافع حیاتی غرب است، همینطور برای روسیه و چین.

لوموند: آیا شما فکر می‌کنید که تحریم‌ها راه حلی برای اعمال فشار بر ایران است؟

این یک استراتژی بد است. اگر تحریم‌ها با امید به تغییر رفتار رژیم اعمال می‌شود، این به این معنی است که ما هنوز درک نمی‌کنیم که این رژیم نمی‌تواند تغییر کند. سیاست تحریم تنها زمانی مؤثر است که هدف آن کمک به مردم برای رسیدن به دموکراسی باشد. زیرا در نهایت، رژیم دوام می‌آورد و کی رنج می‌برد؟ مردم می‌گویند: «ما می‌توانیم کمربندمان را کمی سفت تر ببندیم اگر به ما کمک کند که از شر این رژیم خلاص شویم.»

لوموند: ارزیابی شما از ریاست جمهوری حسن روحانی یک سال و نیم پس از انتخاب او چیست؟

در سال اول ریاست جمهوری روحانی تعداد زندانیان سیاسی و اعدام ها بیشتر از سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد بود. در زمان محمد خاتمى [رئيس جمهور ایران در بین سال های ۱۹۹۷ و۲۰۰۵]، نیز همینطور بود. او که هم چنین گفت: «هیچ زندانی سیاسی وجود ندارد.» بنابراین اینکه چه کسی به نمایندگی از رژیم اسلامی - کمی بیشتر در سازمان ملل متحد لبخند می‌زند و چه کسی ناخوشایندتر است – مهم نیست. همه در خدمت دیکتاتوری مذهبی هستند.

نیت جمهوری اسلامی در ماهیت شر است و چهره ای که ارائه می‌دهد نه اراده واقعی آن‌ها را نشان می‌دهد و نه با اقدامات آن‌ها می‌خواند. در اسلام شیعه، «تقیه» (پنهان کردن) این حق را به شما می‌دهد که مقاصد خود را پنهان کنید. غرب هم همیشه در این دام می‌افتد.

لوموند: شما چه جایگزینی برای ایران ارائه می‌دهید؟

مردم ایران باید صاحب سرنوشت خود باشند. و تنها راه برای رسیدن به آن برگزاری انتخابات آزاد است. در ایران، فضای آزادی سیاسی که بتواند اراده مردم را اندازه گیری کند وجود ندارد. باید به مردم کمک کرد تا با یک جنبش نافرمانی مدنی و نه با سناریوهای نظامی یا کودتا خود را آزاد کنند. رژیمی، که توسط اختلافات داخلی تضعیف شده باشد نمی‌تواند جلوی اراده یک ملت که بر‌می‌خیزد بایستد. با استقرار دموکراسی در ایران قدرت‌های سنی منطقه به این نتیجه می‌رسند که دیگر نیازی به ایجاد قدرت معادل حکومت دینی ایرانی ندارند. و این پایان جنگ شیعه و سنی، و تبعیض نژادی خواهد بود. تهدید هسته‌ای از بین می‌رود و روند صلح اسرائیل و فلسطین هم در نهایت می‌تواند موفق شود.
برای رسیدن به این هدف، گفت و گو با کشورهای دموکراتیک ضروری است. اما این سرمایه گذاری انجام نشده است. آیا شما این را عجیب نمی‌یابید که در سی و پنج سال گفت و گوی رسمی با اپوزیسیون دموکراتیک ایران، چه در داخل و یا خارج از کشور انجام نگرفته؟ هر گاه مردم خاورمیانه در جستجوی کمک بوده‌اند، نادیده گرفته می‌شوند، و سپس در مقابل عواقب فاجعه بار آن خیلی دیر و خیلی ضعیف واکنش نشان داده می‌شود. مثال بحران سوریه و ظهور دولت اسلامی از این حکایت دارد. افسوس که کشورهای دموکراتیک هیچ چشم انداز استراتژیک واقعی در مورد این مسائل ندارند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر