سرآغاز بشریت و میراث گذشتگان
تاریخ زندگی بشر سرشار از تجربیات تلخ و شیرینی است که به انسان های کنونی راه و روش بهتر در کنار هم زیستن و رعایت حقوق همدیگر را آموخته است. از زندگی غار نشینی و درندگی حیوانی تا سکونت گروهی مردم به دور هم و اجرا ی نخستین قوانین اجتماعی و شهری گری، تا ایجاد شهرها و تشکلیل دولت های بزرگ راهی بود که انسان های گذشته و نیاکان ما به تدریج پیمودند و تجربه های گوناگونی از آن برای آیندگان به جای گذاشتند..نخستین قوانین اجتماعی
قوانین نخستین گردهم آیی انسان ها همراه با زورگویی، تجاوز، بهره کشی، استثمار، و آدم کشی همراه بود. این شیوه نه بر اساس حقوق بشر که بر اساس قدرت و زور بود. چه نسلها و چه فرزانگانی که در آتش ظلم و ستم و دیکتاتوری سر به نیست شدند و چیزی از آنان به جای نماند. تسلط و حکومت های دینی نیز به دنبال دیکتاتوری و ظلم بیکران شاهان و حکمرانان، گروهها و حتی نسل هایی را در کشورهای جهان به باد داد و سدی در راه پیشرفت و شکوفایی بشر گردید. تا آنجا که مردم اروپااسیر قوانین ارتجاعی و تحت اراده و فرمان خدایان کلیساها و دین فروشان زمان خود شدند.قرون وسطی و رنسانس
رنسانس یا تولدی دیگر و به خاک سپردن افکار پوسیده مذهبی و جهش و حرکت به سوی خرداندیشی، منطق و اندیشیدن درست برای نخستین بار در سال ۱۳۰۰ میلادی در ایتالیا آغاز شد و در مدت سه سده سرتاسر اروپا را فراگرفت و در نتیجه رفته رفته مردم اروپا از خواب خفته بیدار شدند و از خفقان سیاسی سر به طغیان بر افراشتند.آنان با کوتاه کردن دست رهبران مذهبی و آخوندهای زمان خود از سیاست، برای نخستین بار تخم دموکراسی و آزادمنشی را در جامعه خود کاشتند.
دیری نپایید که باردیگر سایه شوم دیکتاتوری، آنهم از نوع فاشیستی آن از آلمان آغاز و بر بخش بزرگی از اروپا سایه افکند و باردیگر سد راهی در برابر پیشرفت و گسترش آزادیخواهی و دموکراسی شد. از سوی دیگر، چهره بزک کرده و زیبانمای کمونیستی پا به پای حکومت فاشیستی هیتلری، نخست در شوروی و سپس در چند کشور اروپایی و چین خودنمایی کرد و جنگ ها و زد و خوردهای بزرگی را به دنبال خود آورد و میلیون ها مردم بیگناه و بی دفاع جهان را به خاک و خون کشانید.
چهره نازیبای حکومت مذهبی
هنوز افکار جهان اسیر و در گرو فاشیست های نژاد پرست هیتلری و خودکامگان کمونیست بود و تلاش می نمود تا از چنگال زهر آگین این دوهیولای قرن رهایی یابد که قیافه زشت و نازیبای فاشیست مذهبی از جارسید و این بار قرعه فال آن به نام ملت ستمدیده و زجر کشیده ایران خورد. از سه دهه گذشته تا کنون نه تنها کشورما ، بلکه شمار زیادی از کشورهای جهان شاهد و حتی قربانی جنایت های بیکران این رژیم و اعمال تروریستی آن بوده اند. حکومت بر پایه ایدئولژی بسیار خطرناک است و جای هرگونه انتقاد و رسانه های خبری برای ساختن رژیمی آزاد و متکامل را می بندد.چند قوم بنام یک ملت
تجربیات چند هزار ساله تاریخی به ویژه تجربیات سده گذشته به ما آموخته که نیازهای کشورمان را این چنین پیش بینی کنیم:۱ -ملت ایران را از قوم های گوناگونی برگرفته که هرکدام دارای آداب، رسوم، زبان، باورهای دینی، و فرهنگ ویژه ای جدا از یکدگیر می باشند. اینها مانند گل ها و غنچه های گوناگونی هستند که در یک باغ پرورش یافته اند.
این قوم ها و نژادها همگی از نظر قانون کشوری یکسانند و هیچگونه امتیاز و برتری برای نژاد و قوم ویژه ای میان آنان نخواهد بود. بنابراین، باید از تکیه به نژاد آریایی بودن، عنوان آریامهر که نشان داد “عاری از مهر” بوده است، و یا ترک بودن، و پان عربیسم رژیم اسلامی دوری جست و در هیچ گفتار و نوشته ای روی آنان تکیه ننمود.
۲- هرگروه در ایران می تواند و باید زبان، آداب، فرهنگ، و سیاست منطقه خود را آزادانه به اجراء درآورد.
۳- زبان ملی و رسمی کشور فارسی، پول رایج ریال بوده، و تصمیمات کلی و کشوری از نظر سیاسی و نظامی با تصویب در خانه ملت (مجلس) قابل اجراء است.
۴- در ایران فردای ما واژه پوچ و استثمار گر و فاشیستی اقلیت و اکثریت قومی و مذهبی وجود نخواهد داشت. آنان که در میان مرزهای کشورمان پای به جهان گذاشته، به میهن و وابستگی های آن وفادار و پای بندند، ایرانی بوده و زن و مرد از هرنظر در دیدگاه قانون و قوانین آن با یکدیگر با هم برابرند. بنابراین، تفاوتی میان یک ارمنی، با مسلمان، زردشتی، یا بهایی، و یا میان آذری، کرد، بلوچ و فارس نخواهد بود. یک زن و یا مرد از هر قوم یاگروه، با هرباور مذهبی می تواند هر شغل و مقام اجتماعی و سیاسی را به دست آورد و به بالاترین پست ها یعنی ریاست جمهوری کشور برسد.
۵- هیچگونه تبلیغ خاص مذهبی و دینی در هیچ رسانه ای و در در هیچ نوشته ای آزاد نخواهد بود مگر آن که همزمان به ادیان دیگر نیز اجازه همان کار داده شود. مراسم مذهبی هر گروه و هرفرد باید در پشت درهای بسته بدون سر و صدا و هیچ تبلیغی برگزار شود. بنابراین، کشورما کشوری با اقوام و باورهای دینی متفاوت خواهد بود و ما با واژه اقلیت و اکثریت مذهبی کوچکترین رابطه ای نخواهیم داشت و با آن کاملن بیگانه ایم.
۶- درآمدهای ملی مانند نفت و دیگر کانهای زیر زمینی و سود کارخانه ها، باید بر اساس وسعت و بزرگی و عقب ماندگی استان ها و بخش های ایران توزیع شود و روش توزیع استانی آن نیز با تصویب و قوانین داخلی و محلی خواهد بود.
۷- گزینش کارگزاران سیاسی، از استاندار تا دهدار، سرپرست و رؤسای ادارات و دوایر، از هرطبقه و هرگروه با تصویب و نظارت مجلس و انجمن منطقه ای انجام خواهد شد و ارتباطی با پایتخت نخواهد داشت.
۸- از آن جا که زنان و دختران میهنمان بیشترین شایستگی را در تحصیل و رفتن به دانشگاهها و آموزش عالی و همچنین در همه ابعاد زندگی از خود نشان داده اند و برتری خود را همواره نسبت به مردان به اثبات رساندند، بی تردید در رژیم آینده مردمی ایران دست کم نیمی از برنامه سازان، کارگزاران، و مسئولین در سرتاسر کشور از بانوان خواهد بود. تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران از سوی قالیباف مردک زن ستیز و ضد ایرانی مورد نفرت هر ایرانی خردمند است. ما بر این موضوع و استعدا د بیکران بانوان کشورمان باور و ایمان زیادی داریم و در راه رسیدن بدان نیز از هیچ کوششی فروگزار نخواهیم نمود.
۹- کسانی که در این سه دهه با رژیم ضد انسانی و فاشیستی ولایت فقیه همکاری کرده اند و در پست هایی به کار پرداختند اگر تا قیام مردمی و سرنگونی این رژیم به خود آمده و راه خود را جدا کنند چنانچه جنایتی مرتکب نشده باشند مورد لطف و عنایت ملت ایران قرار خواهند گرفت. وگرنه پاسخگوی جنایت ها و سوء استفاده و خیانت های خود خواهند بود.
۱۰- رژیم آینده مردمی ایران با همه ملت ها و دولت های جهان روابط دوستانه براساس احترام متقابل خواهد داشت. بدیهی است دوستی و همکاری با کشورهای همسایه و آنهایی که با ما دارای بافت فرهنگ و تاریخ مشترک می باشند، آسانتر و بهتر خواهد بود. ارتباط فرهنگی با آنان بیشتر، و روابط سیاسی ساده و آسانتر خواهد بود.
۱۱- تاریخ کهن ایران از چند هزار سال پیش تاکنون، شناسنامه و هویت هرفرد ایرانی است. بنابراین، در حفظ و نگهداری همه آثار، نوشته ها و بازمانده های گذشتگان این سرزمین باید تلاش فراوان نمود و این را وظیفه ملی و مردمی همگان دانست. کسانی که به نحوی و به روشی به آثار ملی زیان و صدمه واردساختند و یا پاره ای از یادگارهای میهنمان را غارت کرده به فروش رساندند شناسایی و مورد بازخواست، جریمه و زندانی شدن قرار خواهند گرفت.
ارتش و پرچم مهم ترین نقطه اشتراک
شاید وجود ارتش و پرچم مشترک برای ایجاد یک ملت بزرگترین رل را داشته باشد. به همین دلیل است که اتحادیه اروپا سالهاست پرچم مشترک را تهیه دیده است و در صورت ایجاد ارتش اروپایی ، عملا اتحادیه اروپا به عنوان “ملت اروپا ” نامیده خواهد شد.نکته پایانی:
ای کاش ملتهای همزبان منطقه مانند افغانستان و تاجیکستان و ایران بجای تفرقه و خود برتر بینی از کشورهای اروپایی اتحاد را فرا می گرفتند. ایران درگیر رژیمی فاسد و مثلا شیعه گرا شده است که آبرو برای ایرانیان نگذاشته است.فقر و مواد مخدر افغانستان را از ایران دور کرده است و تاجیکستان هم بوسیله ازبکستان تکه تکه شده و بسیار در انزوا افتاده است.امیدواریم در آینده با تغییر رژیم ایران ،سنگینی فرهنگ این سه کشور به ایجاد اتحادیه مابین آنها کمک کند.اتحادیه ای نه برای قدرت بلکه برای کمک به پیشرفت فرهنگ و زبان مشترک. تساوی همه ی ادیان باید مهم ترین شعار این اتحادیه باشد. سه کشور ایران و افغانستان و تاجیکستان می توانند با ایجاد امنیت و ثبات، مرزهای فیزیکی خود را بردارند و اجازه دهند خانواده ها و اقوام نزدیک بدون مانع و سیم خاردار در کنار هم زندگی کنند.
فضول محله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر