۱۳۹۳ مرداد ۲۸, سه‌شنبه

روضه خوان مشهدی، تنها در اندیشه مفتخوران تازی صفت است و نه ایرانیان خدمتگذار

مهاجرانی که به ایران آمدند

کشور، کشور ایران است. سرزمینی که دوران چند هزار ساله تاریخ را با همه ناهمواری و فراز و نشیب ها پشت سر گذاشته است. در این پهنه تاریخ، بیگانگانی چون اسکندر، مغول، تاتار، ترکان آن سوی دریاها، بر این کشور تاختند، و هرکدام چند صباحی به فرماندهی و دیکتاتوری پرداختند. ولی سرانجام در فرهنگ، آداب، رسوم، و آیین ایران ذوب شدند و هرکدام، خود نیزسالیانی به خدمتگذاری و ایران دوستی پرداختند.
خدمات درخشان شاه عباس بزرگ، و نادرشاه افشار، و حتی جانشینان چنگیزخان مغول که عمومن از مهاجران به این کشور بودند را نمی توان نادیده گرفت. اسکندر مقدونی نیز پس از گشایش و تصرف ایران، در عمر کوتاه خود خدماتی به این کشور انجام داد. هیچکدام از این گروه، و یا گروههای دیگر که به تدریج ایرانی شدند، به زبان، فرهنگ، آداب، رسوم، و تاریخ ما آسیبی وارد نساخنتد و می توان گفت که از آن نکاهیدند، بلکه برآن افزودند.
زنده یاد مهندس همایون خرم چهره تابناک هنر آهنگ و موزیک ایران، کسی که بیش از ۶۰ سال به کشورمان خدمت کرد، و آثار او زینت بخش هنر و موسیقی ایران است. اما، رژیم  تازی نژاد حاکم بر ایران، هرگز به این فرزندان نکونام ایران ارج ننهاده، و نامی از آنان نبرده است. به راستی نفرین بر این رژیم ضد ایرانی باد.

تازیان با ما چه کردند؟!.

همانگونه که می دانیم تازیان، در درازای ۶ سده خاک ایران بزرگ آن روز را به توبره کشاندند. بر همه چیز و همه جا دست یافتند، به زنان تجاوز کردند و مملکت را به غارت بردند. تازیان جنایتکار، نه تنها یک خشت روی خشت نگذاشتند، بلکه ساختمان ها راحتی دیوارها و کاخ با شکوه تیسفون را نیز ویران نمودند. تا آن که سرانجام هلاکوخان مغول با کشتن آخرین خلیفه عباسی، به شر چپاولگری و استثمار غیر انسانی تازیان پایان بخشید و کشورمان را به میزان زیادی از زیر سلطه آن بی خدایان و جانوران بی انصاف نجات داد.
خدمات  فرهنگی و میهن دوستی زنده یاد محمود عنایت را از زبان بهرام مشیری بشنوید.

سیاست کثیف رژیم تازی نژاد

رژیم اسلامی ویا بازمانده و تفاله همان تازیان متجاوز، در این سه دهه تا توانسته بر هرچه ایران و ایرانی است پا گذاشته، و بر همه آداب، رسوم، تاریخ، و فرهنگ ما را خط بطلان کشیده است. در رسانه های کشور که همگی در اختیار آخوند و مزدوران رژیمند، کمتر سخنی از ایران و ایرانی زده، و یا دیده می شود.
خاطره ها، نوشته ها، کتاب ها، یادبودها، زایش، مرگ، مراسم، جشن ها، سوگواری ها، و به طور کلی هرسخن در هرجا و در هرزمان، تنها از فرومایگان تازی و مردگان مفتخور آنهاست که در گذشته و در زند خود وبال گردن نیاکان ما بودند، حالا نیز خاطره مرگ آنان برای ما مصیبت، و برای رژیم منشاء خیر و برکت و دکان رزق و روزی است.
با نمونه ای از هنر جاودانه زنده یاد مهندس همایون خرم آشنا شوید.

تشییع پیکر آیت‌الله مجتبی تهرانی

به مناسبت در گذشت آخوند مفتخوری که همه عمر خود را به بطالت و چرند گویی گذرانده بود، در تاریخ ۱۴ دیماه ۱۳۹۱نیمی ازقدرت فعال و کارآمد کشورمان از کار افتاد. چند میلیون مردم، دست از کار کشیدند، یا در خاک سپاری این ملا شرکت نمودند، و یا در مسجد و حسینیه ها به وراجی و چرندگویی آخوندهای ضد ایرانی دیگر گوش فرادادند. میزان تلف شدن وقت، بودجه و نیروی کشور، و شرکت روضه خوان مشهدی در نماز دادن به این آخوند، بی شمار و ناگفتنی است.
آیا خجالت آور و موجب شرمساری نیست که برای درگذشت یک آخوند پیزری و فرومایه که عمری را به مفتخوری پرداخته و از مردم ایران سواری گرفته است، این چنین امت خردباخته و گوسفند صفت شهر و کشور راتعطیل  کرده و به تشییع پیکر پوسیده او پردازد؟!. آیا برای خدمت گذاران به میهن مانند زنده یاد مهندس همایون خرم، چه تشییع جنازه ای از سوی رژیم ضد ایرانی صورت گرفته است؟!. به راستی شرم بر ما باد که اینچنین بی خردمانده ایم!.

رهبر معظم انقلاب درگذشت حاج محمد علی اوحدی را تسلیت گفتند

روزنامه همشهری در شماره ۳۰ دیماه خود از در گذشت آخوند مفتخور دیگری به نام حاج محمد علی اوحدی خبر می دهد. رهبر بی باره و بیکاره انقلاب نیز که عقل و خردش به گدایان عرب متصل بوده، و فراموش می کند که بر سر سفره ملت بزرگوار ایران نشسته است، در گذشت این آخوند قرآن خوان را تسلیت گفت.
شگفتی اینجاست که این ملاهای نسل تازی که عمری را به بی خبری و بی غیرتی می گذرانند، تا ۸۰-۹۰ سالگی همچنان سربار ملت بخت برگشته ایرانند.
در این سه دهه نیز هر عیب و علتی پیدا کنند، از سوزاک و باد فتق گرفته تا یبوست و هر درد بی درمان دیگر، بی درنگ با بلیت درجه یک به کشورهای اروپایی مانند انگلیس، آلمان، و فرانسه پرواز می کنند، و به بهترین بیمارستان های خصوصی انتقال می یابند. ضعیفه ها و پادوهای سفارت خانه ها نیز در خدمت آنان، با دستمال یزدی، به کرنش و چاپلوسی می پردازند.
این هم  تشییع پیکر خدای آهنگ و ترانه ایران، فرزند نیکو سرشت ایران،  زنده یاد مهندس همایون خرم که در میان اندوه  دوستان، آشنایان،  و شماری مردم خردمند و هنردوست برگزار شد. نه رهبر کویر انقلابی  بود که نماز گزارد، نه شهر و کشور تعطیل شد، نه خیابانی  بند آمد، و نه آخوندهای جنایتکار روی منبر به عربده کشی پرداختند. فرزند نیک سرشت میهن، پس از عمری خدمت و ابداع صدها اثر هنر ی و جاودانی، بی سر و صدا سر به درون خاک برد. یادش گرامی، و راهش ادامه باد.

و اما، از درگذشت خدمتگزاران، و خردمندان کشورمان:

۱- درگذشت مهندس همایون خرم

مهندس همایون خرم، مرد هنرمند و فعال کشورمان سه روز پیش در تاریخ ۲۸ دیماه در تهران در گذشت. هرچند که از این مرد بزرگ، ستاره درخشان موزیک و هنر ایران گفته شود، کم است. همایون خرم، فرا گرفتن موسیقی را از سن ۱۱ سالگی آغاز کرد، و از ۱۴ سالگی، نوازندگی را در رادیو ایران آغاز کرد. بزرگترین کار شگرف و ماندنی مهنس همایون خرم ساختن آهنگ‌ها، سولیست ویولن، رهبر ارکستر بودن، و ارائه آثاری ارزشمند در برنامه گل ها بود. مهندس همایون خرم ، با تواناترین و بهترین خوانندگان دو دهه درخشان موسیقی ایران با خوانندگانی چون؛ الهه، مرضیه، دلکش ، شجریان ، گلپایگانی و ایرج همکاری نزدیک داشته است. برای بیش از ۶۰ سال خدمات و کارهای ارزنده این مرد بزرگ، می توان کتابی نوشت.
هنر و مهارت همایون خرم، استاد برجسته آهنگ و موزیک ایران در این ویدیو به خوبی آشکار است. شکوه و جلالی که بر تارک تاریخ کشورمان، و درون سینه مردم جاودانی خواهد ماند. یادش گرامی باد.
افرادی چنین هنرمند و پرسابقه مانند مهندس همایون خرم، در کشورهای باختری بر روی دست و سر مردم قرار دارند. آنان بهترین جایزه ها را دریافت می کنند. بهترین امکانات برایشان فراهم است، و پس از مرگ، با عزت و احترام و تجلیل همگانی به خاک سپرده می شوند، آثارشان، زینت بخش کتابخانه ها و موزه ها شده، و تندیس هایی از آنان ساخته و در جاهایی برپا می گردد. آیا رژیم جهل و جنایت ضد ایرانی، از درگذشت، و خاکسپاری این مرد بزرگ چه واکنشی نشان داد؟!، چه مراسم یادبود، و پرسه ای برپا کرد؟!، و کجا از او تجلیل و گرامیداشت برگزار شد؟!. بدیهی است از رژیم تازی صفت اشغالگر کشورمان، امیدهایی نمی توان داشت!.

۲- درگذشت محمود عنایت

دکتر محمود عنایت، یکی از برجسته ترین روزنامه ‌نگاران ایران و مدیر مجله نگین بود. این مرد بزرگوار، به دلیل جور و ستم رژیم، با میهنی که بدان دلبستگی داشت و سالیانی را در خدمت ادب و فرهنگ کشور گذرانده بود، به ناچار خداحافظی کرد ودر هشتاد سالگی، سه روز پیش، ۲۸ دیماه، در غریبی، در کالیفرنیا در گذشت. یادش گرامی، و راهش ادامه باد.
نوشته ها، برگردان، و مقاله های گوناگون این مرد خردمند نیز موضوع کتاب و سخنرانی های جداگانه است.
زنده یاد دکتر محمود عنایت نویسنده، مترجم، روزنامه نگار، و ستاره درخشان ادب و فرهنگ ایران، پس از عمری خدمت به فرهنگ کشورمان، در غریبی به یاد وطن ازدست رفته و آخوند زده، درگذشت. یادش گرامی، و راهش ادامه باد.
در سوگ این مرد بزرگ نیز در کشور ماتم زده ما، نه اشکی ریخته شد، و نه نشست یادبودی برپا گردید. زیرا ادبیات و نوشته آخوند، از قبر، مردن، زاری خوانی، به سر زدن، و قبر مزدوران تازی بوسیدن است. این فرهنگ، با فرهنگ ایرانی تفاوت دارد. فرهنگ آخوند، فرهنگ اسلامی است و با فرهنگ انسانی بیگانه است. از این روی، انتظاری نمی رفت و نمی رود که ملای مشهدی و یا دیگر مفتخوران جامعه ایران، یادی از این عزیزان کشورمان کنند.

 منبع:فوضول محله

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر