۱۳۹۳ شهریور ۲۲, شنبه

آماده کردن ملت شهید پرور برای خبر مرگ خامنه ای در آینده نزدیک!

شایعات سالهای گذشته

از سال ۱۳۷۷ به این طرف یعنی بیش از ۱۵ سال است که شایعاتی درباره سرطان پروستات آقا رفت و آمد می کند! این شایعات از جامعه اسلامی دانشگاهها (که ارگان بیت رهبر در دانشگاه است) آغاز شد و همین نشان داد که این موضوع در بیت رهبری هم دهان به دهان شده است… هم زمان خبرهایی از جانشینی احتمالی “شاهرودی” بجای آقای جنایتکار  شنیده می شد و حال که ۱۵ سال گذشته به نظر می رسد که بالاخره به پایان عمر نکبت بار و جنایت آمیز این نوکر روسیه و بلای خانمان سوز دو دهه گذشته نزدیک می شویم.

شیوه منسجم و برنامه ریزی شده در خبر رسانی پروستات آقا!

پس  از ۱۵ سال پنهانکاری بالاخره مشخص شد که شایعات درست بوده اند و خامنه ای مدتهاست که تحت درمان برای پروستات خود است. البته بیماری سرطان پروستات بسیار کند است و در صورت اقدام به موقع می تواند تا حد زیادی درمان شود. بطوری که شخص برای ده سال و یا بیشتر هم زنده بماند.
روشهای مختلف درمانی با هزینه های گزاف برای سالهاست که خامنه ای را زنده نگه داشته است و تفرج ایشان در هوای ییلاق سد لتیان و ساحل  زیبا کنار و دیگر نقاط مورد علاقه ایشان هرگز قطع نشده است. اما به نظر می رسد که بالاخره سایه مرگ در آینده نزدیک رهبر ایران را فرا خواهد گرفت و شیوه منسجم در اطلاع رسانی و همچنین پخش هماهنگ عکسهای خامنه ای قبل و بعد از عمل ،کاملا بر این حقیقت تاکید می کند که سران نظام قصد آماده کردن عوام برای مرگ احتمالی آقای جنایتکار را دارند.
(فرتورهای منسجم و برنامه ریزی شده برای محک زدن و آماده کردن افکار ملت گوسفند پرور ایران! آمادگی برای تعویض پالان! ولی خر همان خر است وجمهوری اسلامی همان است که بود! مردم باید با حذف خرافات و آخوند، این بی وطنان را از ذهن نسل خود و نسلهای آینده پاک کنند)
عکسهایی که کاملا بصورت کارشناسی و با هدف آمادگی ملت شهید پرور برای مرگ جانسوز (ارتحال) آقا گرفته شده است. انتشار این تصاویر توسط خبرگزاریهای وابسته به سپاه پاسداران و رسانه های خود خامنه ای ، نشان از اعلام آمادگی غیر مستقیم برای جانشینی قصاب ۸۸ دارد.

موقعیت ایران در دو دهه حاضر

ایران از لحاظ سیاسی وضعیت چندان مناسبی ندارد. خامنه ای با روشهای تهاجمی نه آبرویی بین کشورهای اسلامی و عربی برای خود گذاشت و نه بین کشورهای دیگر دنیا. تنها چند کشور مانند روسیه و چین و کره شمالی یا ونزوئلا بخاطر منافع مالی رابطه نسبتا خوبی با ایران دارند؛ هرچند رابطه ایران با روسیه و چین بیشتر “نوکر و اربابی” است و خبری از احترام متقابل نیست.
(گندی که رژیم ملایان بی وطن به اقتصاد ایران زدند بی سابقه است و روی شاهان قاجار را سفید کرد! جمعیت ایران از 1358 تنها دو برابر شده و در آمد نفت چهار برابر... ولی اوضاع مملکت بجایی رسیده و چنان شکافی در طبقات اجتماع ایجاد شده که دیگر امیدی به ایجاد طبقه متوسط نیست... رویای خانه دار شدن هرگز در خواب یک کارمند نیست و کارمندان باید این را به گور ببرند!)
از نظر اقتصاد هم وضعیت ایران بسیار تاسف بار و نگران کننده است. شکاف بزرگ طبقاتی و تفاوت درآمدها عملا طبقه متوسط را از بین برده است و طبقه متوسطی که از اوایل پهلوی به وجود آمده بود، دیگر وجود ندارد. رویای طبقه متوسط در ایران دیگر وجود خارجی ندارد.
هرگز امیدی هم نیست که طبقه متوسط بار دیگر به وجود آید. دیگر از کارمندان خانه دار و یا  از کسانی که منتظر خانه دار شدن باشند، خبری نیست. با درآمد فعلی، سیر کردن شکم گرسنه هم کار بزرگی است و هرگز کسی نخواهد توانست اندیشه ی مالک شدن را حتی در سر داشته باشد!
(رقابت و تلاقی رفسنجانی با خامنه ای از دهه 60 تا امروز ادامه دارد. خامنه ای از دهه 70 تا امروز 23 سال است که موفق میدان شده و از طریق افرادی مانند گنجی در دهه 70 و احمدی نژاد در دهه 80 بیشترین آسیب را به وجهه رفسنجانی زده است.شاید اگر رفسنجانی سید بود و ریش داشت ، رهبر ایران او می شد! ولی چه کنیم که نانوشته گفته اند رهبر ایران باید یک کیلو ریش و 5 کیلو عمامه سیاه داشته باشد! بیچاره رفسنجانی! حقش بود بره بایرن مونیخ!)
از نظر فرهنگی نه امیدی به دانشگاه است و نه به مدارس، نه سینما و نه موسیقی. آخرین نسل هنرمندان دوران پهلوی در حال پژمرده شدن هستند و با رفتن امثال بیضایی و شجریان و لطفی جانشینان مناسبی در داخل برای پرورش نیافته اند. در شعر و رمان هم وضع منسبی نداریم.
بی توجهی رسانه های دولتی به فرهنگ   بسیار زننده است. رسانه های دولت خامنه ای همواره از هنر صریح و پاک دوری کردند و بجای آن از هنرمندان خود فروخته و برنامه های سفارشی و بی ریشه استفاده کردند؛ فرهنگ در دوران ما به یک چیز خلاصه شده است: دین؛ آن هم فقط شیعه دوازده امامی!

آیا پس از خامنه ای تغییری در وضع ایران خواهیم داشت؟

یکی ازمشکلات فرهنگی مردم ایران که ناشی از خرافات دینی است، منتظر فرج شدن است! یعنی بجای تلاش برای نجات و تغییر منتظر باشیم قضا و قدر ما را با خود ببرد! اگر دستها را روی دست بگذاریم و از وضع فعلی راضی باشیم، هرگز تغییری در اوضاع و احوال ما روی نخواهد داد.
بنابر این با مرگ خامنه ای و امثال او هیچ تغییری روی نخواهد داد و این مردم هستند که باید تغییر پیدا کنند. تا زمانی که خرافات و دروغ پرستی رواج دارد، البته ملایان بر مردم حکومت خواهند کرد. خر سواری تا وقتی که خری باشد ممکن است! بدون خر، هیچ ملایی سواری نخواهد گرفت!

گزینه های احتمالی پس از خامنه ای

(با رفتن خامنه ای ، یکی کپی برابر اصل خودش می آید... با همان ریش و پشم... ما مردم ایران باید چاره ای اساسی برای حذف آخوند از دولت و سرنوشتمان بیاندیشیم)
پس از رفتن خامنه ای ،بالاخره خبرگان این فسیلهای متحرک از خواب بیدار می شوند تا کسی را بعنوان جلاد آینده و خلیفه ایران انتخاب کنند. شرم بر ایرانیان که تن به خلافت ملای دزد و دروغگو داده اند! اما به هر حال گزینه های احتمالی محدود است و نگارنده ۶ تای محتمل را آورده است:
۶- صادق لاریجانی:
کارنامه خانواده لاریجانی چندان مثبت نیست و به لحاظ اقتصادی منفور هستند ولی لابی قدرتمندی را در رژیم ایران دارند که ممکن است با وجود کله سفیدی (سید نبودن) او را تا دربار رژیم اسلامی ببرد. از نظر علمی متوسط و از نظر سنی گزینه مناسبی است. او خود از متهمان اصلی اعدامهای بی مهابای سالهای اخیر است.
۵- جوادی آملی و مکارم شیرازی:
گزینه بعیدی هستند به لحاظ سنی و شخصیتی. ولی به هر حال از طرفدارانی برخوردار هستند.
۴- ناطق نوری: به لحاظ سنی گزینه مناسب ولی به لحاظ علمی و مشکلات فساد اقتصادی از گزینه های مشکل دار است و بعید است کسی که پرونده دزدی خودش و دامادش باز است را به رهبری برسانند.
(جانشینی خامنه ای چندان مهم نیست... مهم این است که مردم ایران ملایان دغل باز و سیستم دیکاتوری ولی فقیه را برنتابند... این ملایان و آخونها جایشان مسجد است، نه محکمه و دولت)
۳-: مصباح یزدی: مرجع دیوانه و تندرو ، لابی بزرگی در خبرگان و سپاه و وزارت اطلاعات دارد اما کله سفید است! از نظر عقلی و سنی گزینه مناسبی نیست!
۲- سید حسن خمینی: از نظر پایگاه مردمی و عوام پسند بودن گزینه مناسبی است. اما اجتهاد ندارد و از لابی مناسبی هم در خبرگان برخوردار نیست. تنها ۴۲ سال دارد و در صورت انتخاب می تواند ۴۰ سال خلافت کند! کله سیاهی و نوه ی خمینی بودن از مزایای اوست!
۱- هاشمی شاهرودی(عراقی):
مناسب ترین گزینه است و از ۱۵ سال پیش هم زمزمه های جانشینی وی سر زبانهاست. اعتقادات شدید شیعی و عراقی دارد و از اعضای حزب الدعوه عراق است. فارسی را چنان سخن می گوید گویی در فارسی واژه ها همه عربیند. مدتها در ریاست قوه قضائیه بود و با افتضاح کهریزک در سال ۱۳۸۸ از کار کناره گیری کرد. کله سیاهی و دوستی با خامنه ای و همچنین سن مناسب و لابی در بین مراجع عراق از مزایای اوست .حداقل می تواند ۱۰ سالی خلافت کند. دست او از الان هم به خون بسیاری از جوانان وطن آلوده است.
(از 15 سال پیش هم زمزمه های جانشینی وی سر زبانهاست. اعتقادات شیعی و عراقی دارد و از اعضای حزب الدعوه عراق است. فارسی را چنان سخن می گوید گویی در فارسی واژه ها همه عربیند. مدتها در ریاست قوه قضائیه بود و با افتضاح کهریزک در سال 1388 از کار کناره گیری کرد. کله سیاهی و دوستی با خامنه ای و همچنین سن مناسب و لابی در بین مراجع عراق از مزایای اوست. با این سن حداقل می تواند 10 سالی خلافت کند. دست او از الان هم به خون بسیاری از جوانان وطن آلوده است.)

سخنی با مردم ایران

آینده شما و فرزندانتان در دست آخوند دروغگو و سالوس است. این آینده را بدست بگیرید. ایران مهمترین کشور منطقه است ، اما مدیریت اشتباه امثال خمینی و خامنه ای ما را به این حال و روز انداخته است.
فقر و فحشا و عصبیت در میان مردم موج می زند، خبری از لبخند و شادی بین ما نیست و هر روز مان یک خبر بد و همراه عزاداری شده است. کشورهایی مانند برزیل و ترکیه آرام آرام پله های پیشرفت را طی کردند و کشور ما پس از ۳۵ سال فقط شده است: “نوکر پوتین”
 فضول محله

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر