خبرهای س کوتاه
۱۳۹۷ آبان ۹, چهارشنبه
۱۳۹۷ آبان ۸, سهشنبه
بازداشت یک ایرانیتبار در دانمارک به ظن همکاری با وزارت اطلاعات و طراحی حمله
خبرهای داغ سیاسی
- جمهوری اسلامی ایران پیشتر نسبت به حضور اعضای گروه موسوم به «جنبش الاحواز» در خاک دانمارک پس از حمله به یک رژه نظامی در اهواز اعتراض کرده بود.
آوای آزادگان-سرویس امنیتی دانمارک
میگوید که پلیس این کشور یک فرد ایرانیتبار را به ظن همکاری با سرویسهای امنیتی
ایران و تلاش برای حمله بازداشت کرده است.
فین بورخ آندرسون،
رئیس سرویس امنیتی دانمارک، روز سهشنبه هشتم آبان اعلام کرد این فرد که گذرنامه
نروژی دارد مظنون به تلاش برای حمله به یکی از سران «جنبش الاحواز» در دانمارک
است.
او در یک کنفرانس
خبری گفت: «ما با یک طرح سرویس امنیتی ایران برای انجام حمله در خاک دانمارک روبرو
هستیم. واضح است که این کار پذیرفتنی نیست».
خبرگزاری رویترز در
گزارش خود در این باره یادآور شده که مقامهای وزارت خارجه ایران به دلیل روز
تعطیل رسمی در دسترس نبودند تا در این زمینه اظهارنظر کنند.
آندرسون میگوید پلیس
دانمارک روز ۲۱ اکتبر این شهروند نروژی ایرانیتبار را بازداشت کرده و متهم در
جلسه دادگاه گفته که هیچ خطایی از او سر نزده است.
سرویس امنیتی نروژ
نیز گفته که با پلیس دانمارک در این زمینه همکاری میکند.
جمهوری اسلامی ایران
پیشتر نسبت به حضور اعضای گروه موسوم به «جنبش الاحواز» در خاک دانمارک پس از حمله
به یک رژه نظامی در اهواز اعتراض کرده بود.
در جریان حمله به رژه
نظامی روز ۳۱ شهریور شهر اهواز دستکم ۲۴ نفر کشته و بیش از ۶۰ نفر زخمی شدند. در
حالی که گروه داعش رسما مسئولیت این حمله را به عهده گرفت ولی مقامهای ایران
انگشت اتهام در این زمینه را به سوی گروه «جنبش الاحواز» نشانه رفتند.
در همین حال، «یعقوب
حُر التستری» که خود را سخنگوی «جنبش عربی آزادیبخش الاحواز» معرفی میکرد، در
گفتوگو با رادیوفردا، این حمله مسلحانه را به گروهی موسوم به «مقاومت ملی
الاحواز» نسبت داد.
ولی سپاه پاسداران که
گفته بود انتقام حمله یاد شده را خواهد گرفت در نهایت ادعای داعش را پذیرفت و چند
موشک به مقر ادعایی این گروه در خاک سوریه پرتاب کرد.
ایرانیان انگلستان
۱۳۹۷ آبان ۷, دوشنبه
پست کوتاه:دزدی از امامزاده ای در دزفول
خبرهای س کوتاه
- عقایدی که برای مردم نون آب نمیشود به چه دردی میخورد؟
ببینید چه بر سر مردم آوردید؟!
با وعده ی بهشت دادن به مردم و
سفره مردم را خالی کردن و یک مشت دروغ و خرافات بار مردم کردن آخر و عاقبتش این
میشود که در این ویدیو میبینید,شکم گشنه بیکاری فقر و فساد دیگر بهشت و نماز و
روزه و امامزاده نمیشناسد
وقتی که مردم را به فلاکت و
بدبختی کشاندید و به آنها همش وعده دروغ دادید و سرمایه مردم را به تاراج برده و
یا به سوریه و عراق فرستادید آخر و عاقبتش همین میشود که دیگر هیچ کسی برای عقاید
شما احترام قائل نمیشود
عقایدی که برای مردم نون آب
نمیشود به چه دردی میخورد؟کجا زمان شاه شاهد اینگونه رفتارها بودیم؟همین عقاید شما
اون زمان عزت و احترام داشت کسی به دین بی احترامی نمیکرد,ولی شما با رفتارتان
کاری کردید که حتی اونهایی هم که به عقاید و دین شما احترام میگذاشتند با این
وضعیت دیگر پشیزی برای آن ارزش قائل نشده و به آن احترام نگذارند.
29/10/2018
۱۳۹۷ آبان ۶, یکشنبه
جزییات «حمله» به منزل مسئول اصفهان نهضت آزادی ایران
خبرهای داغ سیاسی
- همزمان با این بازرسی منزل دوستان و اقوام آقای غروی نیز مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت و در نهایت چند تن از اطرافیان وی که در خانه او حضور داشتند یا در حین بازرسی آمدند بازداشت شدند.
در پی این اتفاقها محمود صادقی، نماینده مجلس شورای اسلامی و تعداد
دیگری از نمایندگان مجلس به وزرای اطلاعات و کشور تذکر کتبی دادند. در این تذکر از
وزیران اطلاعات و کشور خواسته شده تا در خصوص هویت این مهاجمان، مجوزهای ضروری
برای جستجوی خانه و همین طور مجوز خروج برخی کتب و لوازم وی توضیح داده شود.
همه بازداشتشدگان به جز یک نفر با قید وثیقه آزاد شدهاند. تنها
بازداشتی باقیمانده الهام فردوسیزاده، دختر عموی طاهره علیزاده همسر آقای غروی
است. دختر آقای غروی نیز حدود ۳۰ ساعت بازداشت شده بود و به گفته خانواده وی به
دنبال فشار عصبی بیمارستان منتقل شد و پس از عمل جراحی دوره نقاهت خود را
میگذارد.
آقای غروی در مصاحبه اختصاصی با یورونیوز درباره محل صدور دستور این
حمله گفت: «هرچند برخی از مهاجمان از سوی بسیج مناطق و مساجد اعزام شده بودند، اما
ما از لحظه اول متوجه شدیم که این افراد از اعضای اداره اطلاعات اصفهان بودند. در
برگههایی که برای آزادی موقت و به قید وثیقه برای مهمانان و بستگان من صادر شده
بود، برای ما محرز شد که دستور حمله از اداره اطلاعات اصفهان صادر شد و اتهام
اقدام و تبانی علیه امنیت ملی به آنان تفهیم شد.»
این عضو نهضت آزادی اتهام «اقدام و تبانی علیه امنیت ملی» را اتهامی
خواند که سازمانهای اطلاعاتی به «خبرنگاران، پژوهشگران، اسلامشناسان و امثال
اینها» نسبت میدهند. آقای غروی تاکید دارد که هیچیک بازدداشتشدگان «فعالیت
سیاسی نداشته و فرد مطلعی نبودند» و معتقد است بازداشت خانم فردوسیزاده «با هدف
آزار دادن» خانواده غروی طولانیتر شده است.
حدود دو ماه است که دوربینی روی دیوار مقابل درب ورودی آپارتمان نصب کردهاند تا همه رفتوآمدهای ما را تحت کنترل داشته باشند.
این اسلامشناس با ارجاع به فعالیتهای تبلیغی اسلامی پدرش، محمد
جواد غروی (۱۲۸۲–۱۳۸۴) برای «ترویج مبانی خرافهزدایی» از سال ۱۳۱۸ خورشیدی
یادآوری میکند که پدرش نیز حامی سیاسی نداشته و حتی سالهای پس از انقلاب هم
برخوردهای امنیتی را تجربه کرده بود.
وی در نامه خود به محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور به «سلب حقوق
شهروندی» خود اشاره کرد و رونوشت آن نامه را به شهیندخت مولاوردی، معاون
رئیسجمهوری در امور حقوق شهروندی فرستاد. آقای غروی در تشریح نقض حقوق شهروندی
خود گفت: «من معتقدم همه بندهای حقوق شهروندی من نقض شده است. سالها است که حق
برگزاری نماز جمعه و نشستهای پژوهشی در باب تفسیر قرآن در منزل خود را هم نداشته
و ندارم و بارها به این نمازها و نشستها هجوم آوردهاند.»
منشور حقوق شهروندی ایران در سال ۱۳۹۲ تنظیم و در سال ۱۳۹۵ تصویب شد
و به امضای رئیس جمهوری رسید. «حق آزادی و امنیت شهروندی»، «حق آزادی اندیشه و
بیان»، «حق حریم خصوصی»، «حق تشکل، تجمع و راهپیمایی»، «حق برخورداری از دادخواهی
عادلانه» و «حق آموزش و پژوهش» از جمله بندهای این منشور است.
آقای غروی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به «تجاوز به حریم خصوصی
منزل» خود گفت: «روز حمله به منزل ما خانمی با روسری سبز و چادر سیاه خود را مامور
پست معرفی کرد و من، با این منطق که در سراسر ایران مامور پست زن وجود ندارد، از
باز کردن در برای او امتناع کردم. پس از آن او با دست اشارهای کرد و گروه چند
نفرهای با دیلم و چکش به درهای چوبی آپارتمانها حمله کردند. ما را در یکی از
واحدها حبس کردند و خودشان به واحدهای مسکونی و فرهنگی دیگر ما حمله کردند. حدود
دو ماه است که دوربینی روی دیوار مقابل درب ورودی آپارتمان نصب کردهاند تا همه
رفتوآمدهای ما را تحت کنترل داشته باشند. ایجاد چنین رعب و وحشتی از سوی وزارت
اطلاعات برای ما نقض آشکار حقوق شهروندی ما است.»
آقای غروی خسارت معنوی و مالی این «حمله» را دست کم دو میلیارد تومان
برآورد کرد و غیر از لپتاپها و کیسهای کامپوتر، هرگونه خسارت به دستنوشتههای
خطی پدرش که به لحاظ تاریخی ارزشمند بودند و نتیجه ۴۰ سال پژوهشهای دینی خود که
حاصل پژوهشهای گروهی بودند و به طور کلی خسارتهای معنوی را غیرقابل جبران خواند.
یورو نیوز
پست کوتاه:با افزایش بهای سوخت چین مردم خودروها را درخیابان رها کرده پیاده به منازل خود بازگشتند
خبرهای س کوتاه
- یک میلیون خودرو مسیرهای شهر و خارج از شهر را مسدود کرد
با افزایش بهای سوخت
چین مردم خودروها را درخیابان رها کرده پیاده به منازل خود بازگشتندیک میلیون خودرو
مسیرهای شهر و خارج از شهر را مسدود کرد
*۳ساعت بعد قیمت سوخت
به شرایط قبلی بازگشت*
درست برعکس کشور ما که وقتی
بنزین گران میشود مردم به جای اعتراض به گران شدن بنزین مثل زامبی ها به پمپ
بنزینها حجوم آورده تا با قیمت قبلی بنزین باک ماشین خود را برای یک روز پُر
بکنند!!
اگر مردم ما هم مثل مردم چین و
دیگر کشورها به گران شدن قیمت بنزین و گرانی دیگر اجناس اعتراض خود را به خیابان
ها کشانده و اقتصاد کشور را فلج میکردند مطمعنن نه بنزین گران میشد و نه دلار به
مرز بیست هزار تومان میرسید و نه حکومت دیکتاتوری آخوندی میتوانست به مردم زور
بگوید
ولی متاسفانه مردم ما در طول
چهل سال حکومت آخوندی انقدر در جهل و خرافات احاطه شده اند و حکومت انقدر آنها را
به نان شب محتاج کرده است که دیگر علاقه ای به اعتراض در مقابل این حکومت از خود
نشان نداده و با هر ساز این حکومت میرقصد و به جای تغییر سعی میکنند خود را با
شرایط موجود وقف دهند.
ع ل ی ذ ا ک ر ی
28/10/2018
۱۳۹۷ آبان ۵, شنبه
شعارهای کاذب انقلابی و تشدید فضای امنیتی برای مقابله با گسترش اعتراضات اجتماعی
خبرهای داغ سیاسی
- موج جدید برخورد با فعالان مدنی، حتی فعالان محیط زیست را هم بینصیب نگذاشته و دهها فعال محیط زیست در بازداشت بسر میبرند و تعدادی از آنها با اتهام سنگین «افساد فیالارض» روبرو هستند؛ اتهامی که میتواند صدور حکم اعدام برای آنها در پی داشته باشد.
تحریمهای یک جانبه
آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در حالی از ۱۰ روز دیگر اجرایی میشود که بسیاری
از تحلیلگران معتقدند تازه پس از اجرای آن است که آثار واقعی آن بر اقتصاد ایران
نمود یافته و در پی افزایش گرانی و تورم و رکود، اعتراضات اجتماعی نیز شدت پیدا خواهد
کرد.
مقامات نهادهای مختلف
کشور با آرایشی هماهنگ از چند ماه پیش که دونالد ترامپ دستور خروج ایالات متحده از
برجام را صادر کرد، نظام را در جنگ اقتصادی ارزیابی کردهاند اما بجای اینکه با
مدیریت بحران و ارائه برنامه و استراتژی مشخص و کارآمد در جهت کنترل شرایط کشور
بکوشند تا شاید از حجم نارضایتیها بکاهند، دو تاکتیک بیفایده در پیش گرفتهاند.
نخست آنکه تلاش
میکنند با شعارهای انقلابی و کپیبرداری از فضای جنگ ایران و عراق مردم را در
مسیر هیجانات کاذب قرار داده و آنها را برای مقاومت در این شرایط تحریک کنند. دیگر
اینکه تلاش دارند با تشدید فضای امنیتی و فشار بر فعالان صنفی، سیاسی و مدنی مانع
بروز اعتراضات، اعتصابات و برگزاری احتمالیِ تظاهرات سراسری، مانند دیماه ۹۶
بشوند.
در این میان
نارضایتیهای عمومی از اواخر زمستان سال گذشته به صورت اعتصابها و اعتراضات صنفی
نمود و ادامه یافته و از آن زمان تا کنون اصناف مختلف بیش از هزار تجمع اعتراضی
برگزار کردهاند.
با پایان تعطیلات
نوروز ۹۷ و خیز بلند تورم و گرانی، اعتراضات صنفی بسیار گستردهتر و با شعارهایی
ساختارشکنانهتر از پیش ادامه پیدا کرد. ایران در ماههای گذشته شاهد اعتصاب
کامیونداران، بازاریان و آموزگاران بود که تکرار و تداوم اعتصاب هر کدام از این
اصناف میتوان به گسترش اعتراضهای سراسری در کشور منجر شود. همراهی و حمایت اصناف
از یکدیگر نیز نشانه زمینهی مساعد برای سراسری شدن اعتصاب و اعتراضات در ایران
است.
این در حالیست که در
هفتههای گذشته تعداد احضارها، بازداشتها و صدور احکام قضایی نیز افزایش پیدا
کرده است. برخی از فعالان مدنی یا معترضان اعتراضات سراسری که در بازداشت موقت
بودند با صدور حکم زندان، در حبس ماندگار شدند و برخی نیز که پیشتر حکم زندان آنها
صادر شده بود، برای اجرا فراخوانده شدند.
از جمله این موارد
میتوان به نسرین ستوده وکیل دادگستری اشاره کرد که خردادماه جاری توسط مأموران
وزرات اطلاعات بازداشت و راهی زندان اوین شد. بعد از مدتی اعلام شد او باید حکم ۵
سال زندانی که مهرماه ۹۵ برایش صادر شده را سپری کند. ستوده در امرداد سال
جاری در نامهای خطاب به مردم ایران نوشت اکنون زمان تحقق رویاهایمان است.
قاسم شعلهسعدی و آرش
کیخسروی دو وکیل دادگستری نمونههای دیگری هستند که ۲۷ امرداد در پی تجمع
اعتراضی در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت شدند و قرار بازداشت موقت آنها تا
کنون دو بار تمدید شده و در زندان بسر میبرند. پیام درفشان و فرخ فروزان
نیز شهریورماه جاری بازداشت و با سپردن وثیقه بطور موقت آزاد شدند.
همچنین در ماههای
گذشته چند فعال صنفی آموزگاران بازداشت شدهاند. آموزگاران در اردیبهشت ۹۷ و به
مناسبت روز معلم در ایران تجمع گستردهای در تهران برگزار کرده بودند. این تجمع با
حملهی نیروهای ضد شورش و یگان ویژه به خشونت کشیده شد و تعدادی از معلمان معترض بازداشت
شدند. محمد حبیبی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران که در این تجمع
بازداشت شده بود به ۱۰ سال و نیم زندان، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال ممنوعیت از فعالیت در
احزاب، گروهها و دستههای سیاسی و اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور به عنوان
مجازات تکمیلی محکوم شده است.
عالیه اقدامدوست،
رسول بداقی، جواد ذوالنوری، محمد عابدی، حسین غلامی و اسماعیل گرامی از جمله
آموزگاران دیگری هستند که در تجمع اردیبهشت ماه آموزگاران بازداشت شده و هر کدام
به تحمل ۹ ماه حبس تعزیری و پرداخت جریمه نقدی بجای ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند.
همچنین همزمان با
برگزاری اعتصاب سراسری آموزگاران در ۲۲ و ۲۳ مهرماه محمدرضا رمضانزاده رئیس شورای
هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان و دبیر کانون صنفی معلمان خراسان شمالی بازداشت
شده و چندین آموزگار نیز احضار شدهاند.
دراویش گنابادی از
جمله دیگر گروههایی هستند که در ماههای گذشته با بازداشت گسترده و صدور احکام
سنگین روبرو شدهاند از جمله ۹ نفر از دراویش همکار با وبسایت مجذوبان نور، پایگاه
خبری دراویش گنابادی، در مجموع به ۸۶ سال زندان و ۴۴۴ ضربه شلاق محکوم شدند.
در ماههای گذشته
همچنین دهها فعال کارگری در شهرهای مختلف به ستاد خبری وزارت اطلاعات احضار شده و
برای برخی پروندههای قضایی تشکیل شد. همچنین از هفتههای گذشته تعداد زیادی از
فعالان صنفی کارگری زیر فشارهای امنیتی قرار دارند و تهدید شدهاند که حق مصاحبه
با رسانهها به ویژه رسانههای خارج از کشور را ندارند.
تعداد زیادی از
رانندگان کامیون که در اعتصاب سراسری کامیونداران شرکت کردند بازداشت شده و برخی
مقامات قضایی آنها را تهدید به طرح اتهام «محاربه» در کیفرخواست و احتمال صدور حکم
«اعدام» علیه آنها کردهاند!
موج جدید برخورد با
فعالان مدنی، حتی فعالان محیط زیست را هم بینصیب نگذاشته و دهها فعال محیط زیست
در بازداشت بسر میبرند و تعدادی از آنها با اتهام سنگین «افساد فیالارض» روبرو
هستند؛ اتهامی که میتواند صدور حکم اعدام برای آنها در پی داشته باشد.
فعالان سیاسی و
روزنامهنگاران و دانشجویان نیز مانند همیشه زیر ذرهبین نهادهای امنیتی قرار
دارند و بر اساس گزارشها تهدید، احضار و بازداشت آنها ادامه دارد.
همچنین اتفاقات
مشکوکی چون مرگ فرشید هکی حقوقدان و فعال محیط زیست به این نگرانی دامن زده که
ممکن است حکومت دوباره به قتلهای سازماندهیشده و زنجیرهای فعالان مدنی و سیاسی
روی بیاورد.
جدا از فعالان صنفی،
مدنی و سیاسی، یکی از اقدامات مقامات جمهوری اسلامی زیر فشار قرار دادن افرادی است
که سابقهای در فعالیتهای سیاسی یا مدنی دارند.
پنج دختر جوان از
بازداشتشدگان اعتراضات علیه گرانی هفته گذشته در پی صدور احکام شش ماه و یک سال
حبس از زندان قرچک به زندان اوین منتقل شدند.
جمهوری اسلامی که
پیشتر برای مقابله با فعالیت مدنی و سیاسی، استراتژی بازداشت مسئولان و یا
حقلههای اتصال میان گروههای مدنی و سیاسی را در پیش گرفته بود، اکنون بازداشت و
زندان افرادی را آغاز کرده که چندان فعالیت سیاسی و مدنی نداشتهاند. این اقدام در
سطح عمومی جامعه با هدف ایجاد رعب و وحشت صورت میگیرد تا مردم عادی نیز احساس
کنند که شرکت در تجمعات و اعتراضات مسالمتآمیز برای آنها میتواند هزینه سنگینی
داشته باشد.
اما آیا نظام با این
اقدامات میتواند از شرایط پیش روی کشور به سلامت عبور کند؟ به نظر نمیرسد
با استراتژی دولت کنونی آمریکا که حلقهی محاصره اقتصادی را به دور رژیم بیش از
پیش تنگ میکند، بتوان روی راههایی برای دور زدن تحریمها حساب کرد که بسیاری از
آنها لو رفته و مسدود شده است. این شرایط، حکومت را بیش از پیش در برابر مردم و
مطالبات آنها قرار میدهد و کسب رضایت عمومی به جدیترین مشکل نظام تبدیل شده است
چرا که خود نیز میداند در عمل هیچ استراتژی مشخصی برای مهار اوضاع ندارد.
این روزها رابطه مردم
و حکومت به بدترین وضعیت ممکن رسیده است و تنش در دو سطحِ «مردم و نظام» و
«جریانهای مختلف حکومتی» به شدت افزایش یافته است. مردم حکومت را دروغگو و دزد
میبینند و جناحهای مختلف حکومت، تقابل با هم را علنی کردهاند.
در چنین شرایطی،
نارضایتی و تلاش عمومی برای رهایی از وضعیت موجود، پتانسیلی را در میان مردم ایجاد
کرده که بعید است موج شدید بازداشتها، صدور احکام و زیر فشار قرار دادن فعالان
سیاسی و مدنی و همچنین شهروندان عادی بتواند نارضایتی روزافزون علیه نظام را خنثی
کند. دیر یا زود، ارادهی مردم برای تغییر، در برابر ضرب و زور حکومت قرار
میگیرد.
کیهان لندن
۱۳۹۷ آبان ۴, جمعه
هاآرتص: شرکت اطلاعاتی اسرائیلی برای ردگیری داراییهای ایران از مقامهای دولت اوباما جاسوسی میکرد
خبرهای داغ سیاسی
- هاآرتص نوشته است که تامین مالی عملیات مکعب سیاه برای ردگیری داراییهای ایران از طرف مالک تایوانی یک شرکت بزرگ کشتیرانی انجام شده است.
روزنامه اسرائیلی
هاآرتص میگوید شرکت اطلاعات تجاری "مکعب سیاه" در اسرائیل، برای ردگیری
داراییهای متعلق به حکومت ایران، از مقامهای دولت باراک اوباما، رئیس جمهور سابق
آمریکا، جاسوسی میکرده است.
هاآرتص اظهارات
کارکنان سابق و فعلی شرکت خصوصی "مکعب سیاه" و همچنین مکاتبات داخلی آن
شرکت را مبنای گزارش خود عنوان کرده است.
پنج ماه پیش چند
رسانه غربی گزارشهایی از جاسوسی این شرکت از مقامهای آمریکایی منتشر کردند و
نوشتند که هدف آن تضعیف توافق هستهای با ایران بوده است.
حال هاآرتص میگوید
هدف مکعب سیاه آن بوده است که داراییهای حکومت ایران را به منظور ضبط شناسایی کند
و همچنین در صورتی که بانک یا مقامی به ایران برای پنهان کردن داراییهایش کمک
کرده بود، علیه آنها نیز پروندهای راه بیندازد.
این شرکت در پاسخ به
گزارش هاآرتص گفته است که مطابق سیاست خود، حاضر به تایید یا تکذیب ادعاهای مطرح
شده نیست.
سیاست باراک اوباما
در زمینه برنامه هستهای ایران، در کنار برخی مسائل دیگر، به اختلاف نظر قابل
توجهی میان دولتهای آمریکا و اسرائیل انجامید و دولت بنیامین نتانیاهو تلاشهای
بسیاری برای تضعیف مذاکرات هستهای انجام داد، اما بنا به گزارش هاآرتص شرکت مکعب
سیاه ورای انگیزههای سیاسی و به واسطه انگیزههای اقتصادی از مقامهای آمریکایی
جاسوسی میکرد.
هاآرتص نوشته است که
تامین مالی عملیات مکعب سیاه برای ردگیری داراییهای ایران از طرف مالک تایوانی یک
شرکت بزرگ کشتیرانی انجام شده است.
این گزارش میگوید
تمرکز مکعب سیاه بر یک حساب ایران در بانک مسقط، در عمان بوده است؛ حسابی که
هاآرتص میگوید درآمدهای نفتی ایران، به ریال عمانی، به آن واریز میشده و در سال
۲۰۱۵ معادل ۵.۷ میلیارد دلار در آن بوده است.
سنای آمریکا چند ماه
پیش گزارش داد که دولت باراک اوباما "مخفیانه" به ایران مجوز داده بود
تا مبالغ موجود در این حساب را از ریال عمانی به به دلار آمریکا تبدیل کنند.
بنا به گزارش هاآرتص،
شرکت مکعب سیاه در پی ارتباط گرفتن با مدیران و کارکنان بانک مسقط بود، هرچند به
نتیجه نرسید.
هاآرتص در گزارش خود
شرکت مکعب سیاه را همچون یک "موساد بخش خصوصی" توصیف کرده است.
ایرانیان انگلستان
تأملات بهنگام؛ در باب خشونت ذاتی اسلام
خبرهای داغ سیاسی
- طمع و خشونت و زورگوییِ ذاتیِ اسلام، با جان و سرشت هر مسلمان واقعی چنان عجین است که تنها با قدرت قانون و نیروهای مسلح میشود از آزار آنها علیه دگراندیشان و دگرباشان جلوگیری کرد. مسلمان واقعی خویی متجاوز و تمامیتخواه دارد. دنیا از چشمانداز او همان است که در عهد رسولالله بوده و توسط او خطکشی شده است.
در میان ادیان فراگیر
تاریخ، اسلام تنها دینی است که از همان آغاز پیدایشاش بنا را بر خشونت و حذف
هویتهای دیگر گذاشت و بنیانگذار آن و خلفای صالحش از هر نوع خشونتی برای گسترش
قدرت خود و نابودی غیرِ خود بهره بردند. دامنهی این خشونتها از خشونت کلامی و
آزار روانی (هتاکی، تهمت، شایعه و…) شروع شد، تا شبیخون و غارت اموال و حذف فیزیکی
رقبا و مخالفین (غزوه، سَریّه، ترور و…) ادامه یافت و در نهایت به کشورگشایی و
اشغال سرزمینهای دیگر، ختم شد.
پیامبر اسلام از همان
روزهای نخست رسالتش، بخصوص از زمانی که برخورد سرد اشراف مکه را در برابر دعوت به
اسلام دید، خشونت کلامی علیه آنها و اعتقاداتشان آغاز کرد و بیوقفه به توهین و
تحقیر مسلک، آداب و خدایان آنها پرداخت. در بسیاری از سورههای کوتاه مکی قرآن، نیش
و کنایه و زخم زبان به عقاید مسلط اعراب نامسلمان، فراوان به چشم میخورد. دامنهی
این بینزاکتی و خشونت کلامی نسبت به بزرگان مکه و عقاید آنها حتی به نزدیکان و
اقارب خونی پیامبر اسلام هم رسید و ایشان عمو و عمهی خود را هم از نعمت دریافت
فحش و تهدید بینصیب نگذاشتند.
سورهی «مَسَد»
(شمارهی ۱۱۱ در فهرست سُوَر قرآن) نمونهی بارز خشونت کلامی پیامبر اسلام به
بستگانِ جاسنگین و اقوام دندهپهناش است. تمام پنج آیهی این سوره، ناسزا و فحش
نسبت به عمو و زنعموی خاتمالانبیاست که سرِ همراهی با اسلام و مسلمین را
نداشتند. این آیات چنان از نزاکت و فصاحتِ ادعایی قرآن خالی است که بسیاری از
علمای اسلام تا همین امروز سعی بر توجیه شَأنِ نزول و برگرداندن معنای آنها دارند.
چنانکه فصاحت و بلاغت آیهای دیگر از قرآن را- آیهی ۴۴ سورهی «هود» که زیباترین
آیهی قرآن از لحاظ آرایههای ادبی است- در مقام مقایسه با سورهی «مَسَد» قرار
دادهاند و توجیههای آبکی و مضحک بافتهاند. برای نمونه در شعری منسوب به انوری
(یا میرسید شریف جرجانی) آمده است:
در بیان و در معانی
کِی بُوَد یکسان سخن
گرچه گوینده بُوَد
چون جاحِظ و چون اصمعی
در کلام ایزد بیچون
که وحی مُنزَل است
کِی بود «تَبَّت
یَدا» مانند «یا اَرضُ ابْلَعی»؟
واقع امر این است که
پیامبر اسلام در ایام بیقدرتی و ضعف، غضب و غیظ ناشی از بیمحلی و تمسخری که
بزرگان مکه نثارش میکردند را در کتابش میآورد و کینهاش از اشراف مکه را تبدیل
به خشونت کلامی علیه آنها و عقایدشان مینمود. این خشونت کلامی با هجرت (فرار)
ایشان به یثرب (مدینه) و تشکیل حکومت و کسب قدرت، صورتی جدیتر به خود گرفت و تبدیل
به خشونت فیزیکی شد.
چنانکه برتراند راسل
فیلسوف بریتانیایی در فصل ۱۰ از بخش دوم از کتاب دوم «تاریخ فلسفهی غرب» نوشته،
از همان ابتدا انگیزهی اصلی اعراب برای گسترش اسلام، غارت و چپاول (Plunder) بود
و نه هیچ امر دینی و معنوی. از همان سال نخست حضور در مدینه، مسلمانان بنا را به
تعرض به اموال و داراییهای کاروانهای اهل مکه گذاشتند. محمد با ساختن مفاهیمی
چون «جهاد» و غنیمت ناشی از آن، چنان تصویری از اجر دنیوی و ثواب اخرویِ کشتن کفار
و غارت اموال آنها برای مسلمین گرسنه و برهنهی اهل مدینه ساخت که آنها برای
مشارکت در این معاملهی دو سر بُرد، سر از پا نمیشناختند و شوق جهاد در راه اسلام
همواره در همهی اعضا و جوارحشان جاری بود.
طمع و خشونت و
زورگوییِ ذاتیِ اسلام، با جان و سرشت هر مسلمان واقعی چنان عجین است که تنها با
قدرت قانون و نیروهای مسلح میشود از آزار آنها علیه دگراندیشان و دگرباشان
جلوگیری کرد. مسلمان واقعی خویی متجاوز و تمامیتخواه دارد. دنیا از چشمانداز او
همان است که در عهد رسولالله بوده و توسط او خطکشی شده است. از این چشمانداز،
جهان به «دارالکفر» و «دارالاسلام» تقسیم میشود و «جهاد» راه حل نهاییِ رابطه
میان این دو بخش دنیاست.
دگراندیشی و دگربودگی
از نظر یک مسلمان واقعی، چیزی جز اتصال به دارالکفر نیست و کسی که به این بخش از
عالم متصل شود، شایستهی عقوبت دنیوی و اخروی است. مالِ او حلال، خونِ او هدر و
خانوادهاش مستحق بردگی هستند. فقها و مفتیان شیعه و سنی، از عمق جان خود به چنین
احکامی باور دارند؛ هرچند گاهی به ضرورت و مقتضیات زمان و از سر ضعف، باورهای منحط
و بَدَویشان را پنهان میکنند، اما اگر قدرت به دستشان بیفتد، از وحشیگری و
خشونت به بهانهی اجرای احکام الاهی و تقویت حکومت اسلامی، ذرهای فروگذار نخواهند
کرد.
در این چند هفتهی
اخیر که ماجرای قتل فجیع جمال خاشقجی (قاشقچی) تیتر اول همهی رسانههای جهان شده،
برخی از تحلیلگران محترم، وحشیگری عُمّال محمد بن سلمان و پادشاهی سعودی را به
درستی به جنایات و ترورهای فجیع و بیرحمانهی فرنگیکاران جمهوری اسلامی در چهار
دههی اخیر تشبیه کردهاند و پاسخ یاوههای هواخواهان فرقهی تبهکار در مذمت آل
سعود را دادهاند. چیزی که اما در بیشتر این مجادلات- بنا به ریاکاری یا ترس از
تکفیر یا هر ملاحظهی دیگری- از قلمها افتاده و کسی متعرض آن نشده است، ریشهی
مشترک اعتقادی و متکی به سیرهی نبویِ این جنایات است.
ترور مخالفین بخشی از
سیرهی پیامبر اسلام بود که از همان آغاز هجرت به مدینه و تشکیل حکومت، در دستور
کار مسلمین قرار گرفت. مورخین صدر اسلام، بنا به ایمان و اعتقاد راسخی که به درستی
و خطاناپذیری اعمال پیغمبر اسلام داشتند، نه تنها این ترورها را با جزئیات در آثارشان
ثبت کردهاند بلکه از ذکر آنها در این منابع مفتخر نیز بودهاند. اگر به منابع
معتبر تاریخ اسلام همچون کتاب «طبقات» واقدی یا تاریخ طبری یا «الکامل فیالتاریخ»
ابن اثیر مراجعه کنید، به ماجراهای شگفتآوری از قتلهای برنامهریزی شدهی
مخالفان عقیدتی پیامبر اسلام بر میخورید که با الگوی قتلهای صورت گرفته در دوران
جمهوری اسلامی یا جنایات دیگر حاکمان کشورهای اسلامی مو نمیزند.
برای نمونه، یکی از
نخستین قتلهای سیاسی صدر اسلام، ترور کَعب بن اشرف شاعر یهودی اهل مدینه بود.
گناه کعب، ساختن چند شعر هجوآمیز دربارهی پیامبر اسلام و همچنین مویه بر اعراب
غیرمسلمان کشته شده در جنگ بدر بود. پیغمبر اسلام، برادر رضاعی (شیری) کعب به نام
ابو نائله را همراه چند نفر دیگر برای کشتن کعب به خانهی او بیرون مدینه فرستاد.
خانهی کعب که حِصْن (دیوار و حفاظ) محکمی داشت، جوری نبود که این مسلمانان پاکیزه
امکان ورود به آن را داشته باشند برای همین ابو نائله که برادر شیری کعب بود، پیش
او رفت و با چربزبانی و سوء استفاده از اعتماد و جوانمردی رایج بین اعراب
نامسلمان آن دوران، با حیله او را از خانه بیرون کشید. همدستان ابو نائله- این
مسلمان واقعی- به ناجوانمردی و غافلگیرانه بر سر کعب ریختند و او را کشتند، سرش را
از تن جدا کرده و خدمت پیامبرِ رحمت بردند.*
هنوز هم پس از چهارده
قرن، در بر همان پاشنه میچرخد و اینگونه رفتار نه تنها نزد مسلمانان مذموم نیست
بلکه بخش مهمی از سنت و هنجارهای مسلمانی را شامل میشود. بنابراین نباید از این
موضوع شگفتزده شد که پیروان راستین این دین حنیف، مخالفانشان را با حیله و ترفند
به جایی فراخوانند تا سر به نیست کنند.
شک نیست که جمهوری
اسلامی جنایتکارترین حکومت خاورمیانه و آدمکشان دلبسته به آن سیاهکارترین مسلمانان
تاریخ معاصر هستند، اما حاکمین عربستان سعودی یا مسلمین حاکم بر ترکیه هم از همان
آبشخور مسمومی مینوشند که فرقهی تبهکار حاکم بر ایران از آن آب میخورد.
نیازی نیست که برای
جنگیدن با فرقهی تبهکار، از دیگر جانیان عالم دفاع کنیم اما در عین حال، اینکه ما
از منبع اصلی تولید خشونت غفلت کنیم و ریاکارانه یا سادهلوحانه لبهی تیز
انتقادات خودمان را به این یا آن فرد یا حکومت فاسد و جانی متمایل کنیم، نشانهی
جهل و غفلت است. چنین غفلتی، نه چارهساز فلاکت امروز ماست و نه میهنمان را از
بیماری کهنهای که او را چنین فرسوده است، میرهاند. برای رهایی، باید شجاعانه و
بیتعارف به دفع علت اصلی بکوشیم.
*برای تفصیل بیشتر،
میتوانید به شرح ماجرای قتل کَعب بن اشرف در دو منبع بسیار معتبر تاریخ اسلام
مراجعه کنید:
کتاب «طبقات» نوشتهی
محمدبن سعد کاتب واقدی، ترجمهی دکتر محمود مهدوی دامغانی، جلد دوم: غزوهها و
سریّههای پیامبر(ص)؛ بیماری، رحلت،خاکسپاری رسول خدا(ص) و…، انتشارات فرهنگ
اندیشه ۱۳۷۴، صص: ۳۲-۲۸.
تاریخ طبری یا
«تاریخالرّسل و الملوک» تألیف محمد بن جریر طبری، ترجمهی ابوالقاسم پاینده،
انتشارات اساطیر، چاپ سوم ۱۳۶۳، جلد سوم، صص ۱۰۰۷-۱۰۰۳.
این دو مجلد از
کتابهای یادشده، به سالهای نخست تشکیل حکومت پیامبر اسلام میپردازند و سرشار از
حکایاتی مرتبط با موضوع این مقاله هستند.
کیهان_لندن
۱۳۹۷ آبان ۳, پنجشنبه
رهبر ضد ایران و مردم، فریبکارانه به ملی گرایی روی آورده است
خبرهای داغ سیاسی
- او درحالی بر امنیت و منافع ملی تأکید میکند که دستگاه عریض و طویل حکومتی مرتبط با شخص او، مبلغ و مروج ایدئولوژی رسمی است. بهعنوان تنها یک نمونه، مصباح یزدی، روحانی مورد حمایت رهبری، تصریح میکند: «طرح مباحث وطندوستی شعار دوران جاهلیت است.»
با افزایش نارضایتی
در ایران، و تشدید فشارهای متکی بر تحریم ایالات متحده، گفتمان رهبر جمهوری
اسلامی رنگوبوی ملیگرایانه بیشتری یافته است.
سخنان ماه گذشته او
در همایش بسیجیان در ورزشگاه آزادی بود. خامنهای در اظهارنظری بیسابقه، «جان
کلام» خود را در آن سخنرانی تبلیغاتی، چنین توصیف کرد: «اول عظمت ایران، دوم
اقتدار جمهوری اسلامی، و سوم شکستناپذیری ملت ایران».
این تأکید، اگر
برجستهترین سخن شخص اول نظام درباره «ایران» نبوده باشد، بیگمان یکی از مهمترین
اظهارنظرهای او در این موضوع مهم محسوب میشود.
رأس هرم نظام سیاسی
در سخنرانی مزبور همچنین با تأکید بر مفهوم «عظمت ایران»، و تکرار این واژه، آن
را «امر تاریخی» خواند و گفت: «عظمت ایران امر واضحی است که هر منصفی ناچار است آن
را تصدیق بکند.»
افزون بر این، وی از
تعبیر «ایران عزیز» ـ و نه «ایران اسلامی» ـ استفاده کرد.
او درعینحال فراموش
نکرد وضع پیش از انقلاب را مورد نقد قرار دهد، و از همین منظر تصریح کرد:
«متأسفانه در دویست سال قبل از پیروزی انقلاب، عظمت ایران پایمال شد.»
دو هفته پس از این
سخنرانی، رهبر جمهوری اسلامی در یکی از دیدارهایش، ادبیات مشابهی را بهکار گرفت.
او از ضرورت «تقویت هویت ملی» گفت؛ هرچند فراموش نکرد که بر مفهوم «ایرانی ِ
مسلمان» تأکید کند. او همچنین به مخاطبان دانشگاهی خود یادآور شد: «چنانچه شما کار
نخبگی را زیر پرچم استقلال ملی و هویت ملی انجام بدهید، ارزشش مضاعف میشود.»
اینها تنها تأکیدهای
خامنهای بر مفهومهای مرتبط با «ایران» و نیز استخدام واژهها و عناصر
ملیگرایانه نیست؛ اما با اطمینان میتوان گفت که او در چند هفته اخیر بهگونهای
متفاوت و برجسته از این تعابیر بهره جسته است.
رهبر جمهوری اسلامی
در اکثر موارد از عزت و عظمت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی یا امت و ملت
مسلمان ایران گفته، یا بر وجه اسلامیت ایران و هویت اسلامی ایرانیان تأکید داشته
است. چنانکه در سال ۱۳۹۰ و در دیدار با رئیسجمهوری وقت و اعضای هیئت دولت، توصیه
کرد که «روى ایرانِ بعد از اسلام تکیه شود. افتخاراتى که ایرانِ دوره اسلامى
دارد، در هیچ دوره دیگرى از دورههاى تاریخىِ ما این افتخارات وجود ندارد.»
در شاهدی دیگر، در
سال ۱۳۷۶ او ملت ایران را «ایرانی» و «مسلمان» توصیف میکند که «در پی عزت و عظمت
ایران اسلامی است».
او در سال ۱۳۷۷ و در
دیدار با مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز اظهارنظر کرده که «اگر
حقیقتاً به آرمانهاى اسلامى و ملى و عظمت ایران و ایرانى فکر مىکنیم، بایستى به
تربیت کودک و نوجوان خیلى بپردازیم.»
سخنانی از این دست در
سه دهه رهبری خامنهای، بهندرت بیان شده است. اما بهنظر میرسد با تشدید بحران
در روابط تهران و واشنگتن، و با افزایش فشارهای اقتصادی متأثر از تحریمهای ایالات
متحده، انگیزه شخص اول نظام برای تکیه به ادبیات ملیگرایانه بیشتر شده است.
«ملیگرایی» با «خودی
ـ و غیرخودی» سازی
تاکید کلامی رهبر
جمهوری اسلامی بر «عظمت ایران» و مفاهیم مشابه درحالی صورت میگیرد که
«خودی-غیرخودی»سازیهای سیاسی و ایدئولوژیک هسته اصلی قدرت ادامه دارد.
بهعنوان نمونه:
اهل سنت دچار
محدودیتهای معنادار مذهبی و اجتماعی هستند؛ دراویش گنابادی هدف خشونت گسترده قرار
گرفتهاند؛ زنان و کنشگران مدنی معترض به حجاب اجباری با احکام سنگین قضایی و
زندان سرکوب میشوند؛ جبهه ملی ایران و دیگر جمعیتهای سیاسی با هویت ملی (مانند
نهضت آزادی و شورای فعالان ملی-مذهبی، و کانون نویسندگان ایران) ممنوع و از امکان
فعالیت آزاد و امن گروهی محروماند؛ نهادهای امنیتی و انتظامی از بزرگداشت کوروش و
حضور ایرانیان در پاسارگاد در سالروزی نمادین برای او جلوگیری میکنند؛
علاقهمندان دکتر محمد مصدق از امکان حضور در آرامگاه وی و گرامیداشتاش منع
میشوند؛ کنشگران حامی محیط زیست هم از برخورد امنیتی مصون نماندهاند؛ و …
این فهرست بس مطول
است؛ چنانکه رویکردهای سرکوبگرایانه، حدود هشت سال است موسوی و کروبی و رهنورد،
رهبران جنبش سبز را به حبس خانگیِ بدونمحاکمه دچار کرده، یا خاتمی، چهره نخست
اردوگاه اصلاحطلبی ایران را از تحرک اجتماعی-سیاسی محروم ساخته است.
ناسیونالیسم برای
اقتدارگرایی
خامنهای در حالی از
«ایران» میگوید که هزینهکرد نجومی نظامی-امنیتی در منطقه را برای تداوم
ماجراجویی و اقتدارگرایی حکومت، به از بین بردن فقر و بیکاری ـ بهویژه در نقاط
محروم کشور و حاشیه شهرها ـ ترجیح داده است.
رهبر جمهوری اسلامی
حتی از مقطعی، حضور بسیار پرهزینه نظامی-امنیتی ایران در سوریه را نه از منظر «عمق
استراتژی» که از زاویه دفاع از «کشور» به توجیه نشست.
او درحالی بر امنیت و
منافع ملی تأکید میکند که دستگاه عریض و طویل حکومتی مرتبط با شخص او، مبلغ و
مروج ایدئولوژی رسمی است. بهعنوان تنها یک نمونه، مصباح یزدی، روحانی مورد حمایت
رهبری، تصریح میکند: «طرح مباحث وطندوستی شعار دوران جاهلیت است.»
در چنین بستر و وضعی،
اظهارنظرهای بهظاهر ملیگرایانه رهبر جمهوری اسلامی، نه تنها اطمینان و اعتماد و
شوقی برنمیانگیزد، بلکه موجب تأمل میشود.
غیر از اقلیت اجتماعی
حامی رهبری، درآویختن رأس هرم نظام سیاسی به ادبیات میهندوستانه، با استقبال
دستکم دو لایه از نیروهای سیاسی مواجه شده؛ طیفی که گمان میکنند با اطمینانبخشی
به رهبری و همدلی با او، امکان حضور در ساختار سیاسی قدرت و اثرگذاری تدریجی خواهند
داشت؛ و گروهی که با رویکردهای نظامی-امنیتی خامنهای در منطقه همدلاند و او را
مراقب تمامیتارضی کشور میدانند.
جز این دو طیف ـ و
حامیان سنتی کانون مرکزی قدرت ـ بعید است اکثریت شهروندان، سخنان بهظاهر
ملیگرایانه رهبری نظام را باور کنند.
خامنهای «ملیگرا»
نشده؛ بلکه برای تداوم خودکامگی به کلیدواژههای ناسیونالیستی درآویخته است.
رهبر جمهوری اسلامی
را میتوان پرچمدار جریانی دانست که با درونمایه «راست» و پوشش عدالتخواهانه،
مفاهیم ایراندوستانه را دستمایه تحقق پروژههای سیاسی خود و تثبیت اقتدارگرایی
قرار داده است.
جریانی که در بستر
مشکلات اقتصادی و معیشتی و همزمان با تشدید شکاف طبقاتی، با رویکردهای
شبهفاشیستی، به تداوم اقتدار غیردموکراتیک و کامجویی از حکومت میاندیشد.
پیک ایران
پست کوتاه:قمه کشی یک عراقی به روی زائرین ایرانی
خبرهای س کوتاه
بازم
هم توهین عراقی ها به مردم ایران,اینبار قمه کشی یک عراقی برروی زائرین ایرانی
مستقر در هتل فردوس کاظمین
۱۳۹۷ آبان ۲, چهارشنبه
امریکا گلوی ایران و حکومت دهان مردم را میگیرند
خبرهای داغ سیاسی
- مرحله دوم تحریم های امریکا از 5 نوامبر (11 روز دیگر) آغاز می شود
در روزهای اخیر، اظهار نظرهائی از سوی
مقامات قضائی منتشر می شود و حوادثی در ایران روی می دهد که حتی اگر بخشی از حدس و
گمان ها و شایعات درباره آنها صحبت داشته باشد، در جلسه هفته گذشته رهبر با سران
سه قوه و معاونان درجه اول آنها و همچنین فرماندهان سپاه و مسئولین امنیتی بیت
رهبری و سپاه تصمیماتی در جهت مقابله با تحریم های امریکا و نتایج آن گرفته شده
است.
این جلسه 2 ساعت و نیم طول کشیده اما هیچیک از
کسانی که در آن حضور داشته اند درباره تصمیمات و نظراتی که در آن ارائه شده حرفی
نمی زند.
مرحله دوم تحریم های
امریکا از
5 نوامبر (11 روز دیگر) آغاز می شود و ظاهرا نظام خود را
آماده دوران پس از
5 نوامبر کرده و در راس
همه تصمیمات و آمادگی ها، مقابله با شورش احتمالی مردم است. فلج بی سابقه اینترنت در روزهای گذشته
که حکومت شایع کرده کار امریکا و نتیجه تحریم هاست، قتل یک روشنفکر و محقق اجتماعی (فرشید هکی) که شباهت کامل به قتل های زنجیره ای
دارد، وحشت از عقب نشینی در برابر زنانی که می خواهند به ورزشگاه آزادی بروند و
تهدید های مضحک دادستان کل جمهوری اسلامی در همین ارتباط (حکومت اسلامی است و زنان حق دیدن پر و
پای فوتبالیست ها را ندارند!) و متعاقب آن، یاری خواستن نماینده ولی فقیه در سپاه از طلبه ها برای گرفتن
مقابله با زنانی که میخواهند مسابقات ورزشی را ببینند، قطع برنامه 90 از سیما، چند نمونه ایست از بازتاب و
یا نتایج جلسه ای که محرمانه در بیت رهبری تشکیل شد. بجای یافتن زبان مشترک با مردم برای ایستادن مقابل تحریم
ها و گرفتن دست چپاول غارتگرانی که سایه به سایه قدرت و حکومت حرکت می کنند، ظاهرا
می خواهند فضای سیاسی را بیش از این ببندند که بسته است. وزیر نفت می گوید نفت ایران را خواهیم
فروخت و تحریم های امریکا بی تاثیر است و امریکا نسبت به فروختن نفت ایران و دور
زدن تحریم ها به روسیه هشدار داده است
پیک نت
۱۳۹۷ آبان ۱, سهشنبه
پست کوتاه:پرچم سه رنگ با نقش الله بالا رفتن مهم است!
خبرهای س کوتاه
- افاضات جدید آخوند حکومتی علم الهدی در مورد پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران
آخوند
حکومتی علمالهدی گفت: لحظه بالا رفتن پرچمی که در وسطش الله نقش بسته، با پرچمی
که در نیمقرن گذشته با نقش شیر و خورشید بالا میرفت، متفاوت است.
علمالهدی
این مطلب را در جمع گروهی از ورزشکاران بیان کرد
او افزود: پرچم سه رنگ بالا رفتن مهم نیست، پرچم سه رنگ با نقش الله بالا رفتن مهم
است
پرچم
شیر خورشید نشان خاریست در چشم آخوند جماعت و روحانیت که سعی بر این دارند
پرچم و آیین باستانی ایرانمان را عوض کرده و به جایش آرم سیک هندو را چسبانده و
هویت جدیدی به کشور شیران دهند.
ولی
کور خوانده اند مردم ایران اعم از هر قوم و ریشه
اجازه
همچین کاری را به یک مشت آخوند وطن فروش و بی هویت
نخواهد
داد
23/10/2018
۱۳۹۷ مهر ۳۰, دوشنبه
معشوقهی حسین فریدون - انتقال اموال مردم ایران به استرالیا توسط قالیباف
خبرهای داغ سیاسی
برنامه آخر هفته - معشوقهی حسین فریدون - انتقال اموال مردم ایران به استرالیا توسط قالیباف
۱۳۹۷ مهر ۲۹, یکشنبه
پست کوتاه:نام و تصاویر12 سرباز ربوده شده توسط جیش العدل منتشر شد
خبر س کوتاه
اعضای
سپاه: مجید نارویی ,محمود هرمزی, رسول گمشادزهی, سعید
ریگی, زبیر ریگی, بهروز ریگی, عبدالکریم ریگی
۱۳۹۷ مهر ۲۸, شنبه
روح سعید امامی بر فراز بام سعودیها و سکوت خامنهای!
خبرهای داغ سیاسی
- سعودیها در کنج قصابخانه گیر افتادهاند؛ به همانگونه که همزادان ایدئولوژیک آنان در حکومت آخوندی تجربه آن را دارند. شاید این واقعه هشداری باشد برای کسانی که برای رهایی از شقاوت آخوندی، چشم کمک به همزادان آنان در این اتحاد سهگانه ترامپ، نتانیاهو و ملک سلمان دوختهاند.
خامنهای و هیئت
آخوندهای حاکم بر ایران از هر فرصتی استفاده میکنند که لعن و نفرین نثار آل سعود
کنند! اما این بار که سعودیها در کنج قصابخانهای گیر افتادهاند، آنها تصمیم
گرفتهاند که منتظر نتیجه تحقیقات بشوند. وزارت خارجه ایران اعلام کرد که «باید
صبر کرد و دید اصل ماجرا چیست». ولیفقیه و ذوبشدگان در این ولایت ترجیح دادند که
فعلاً از پرداختن به اصل ماجرا طفره رفته و سکوت کردند.
منابع ترک از زبان
روزنامههای نزدیک به حکومت مدعی شدهاند که مأموران امنیتی عربستان با دو هواپیما
وارد استانبول شده و جمال خاشقچی، این خبرنگار مخالف ملک سلمان را در کنسولگری
عربستان قطعهقطعه کرده و در همان روز از ترکیه خارج کردهاند. آنها مدعی هستند که
نوار صوتی و حتی تصاویری از درون سفارت را در دست دارند که این ادعا را تائید
میکند. اینکه بُعد جنایی واقعه چه است، تغییری در واقعیت سیاسی اجتماعی جامعه شبه
قبیلهای عربستان و رفتاری منعکس از این مناسبات ایجاد نخواهد کرد.
یکی از علل اصلی سکوت
ولیفقیه و ذوبشدگان در ولایت، به دلیل همزادی آنان با آل سعود در ساختار اجتماعی
و ایدئولوژیک است. احتمالاً یکی از "علما" در مکه یا مدینه و یا خود
ریاض، یک حکم شرعی برای کشتن و یا حتی مثله کردن جمال خاشقچی صادر کرده است. به همان
شکل که آقای خمینی "عالم" همزاد ایدئولوژیک آنان حکم شرعی قتلعام
زندانیان سیاسی در ۱۳۶۷ را صادر کرد و یا یکی دیگر از "علمای" قم حکم
شرعی قتل فروهرها و دیگران را در قتلهای زنجیرهای صادر کرد. آقایان
"علما" در قم و تهران با چه منطقی میتوانند به گیر افتادن
"علما" و حکام سعود در کنج قصابخانهای اعتراض کنند، چراکه خودشان نیز
بارها در همان کنج گیر افتادهاند. همانطور که آنها با سناریو سعید امامی سعی
کردند گریبان خود را رها سازند، سعودیها نیز به همین شگرد همزادان ایرانیشان
پناه خواهند برد. اما همانطور که سناریو سعید امامی نتوانست، دستان خونین آخوندها
را پاکیزه نشان دهد، سعودیها نیز به سرنوشت مشابه دچار خواهند شد!
علت دیگری که جمهوری
اسلامی سکوت را ترجیح داد، برای این بود که میدانند اگر زبان به اعتراض بگشایند،
از وزن کشمکش بین وجدان بیدار عمومی و سعودیها، کاسته خواهد شد. و بالاخره اینکه
عربستان و اسرائیل تنها حامیان اصلی سیاست ترامپ علیه حکومت ایران هستند؛ قصابی
سعودیها، وجهه اتحاد را بیش از بیش خدشهدار میکند. همانگونه که آخوندهای وطنی،
صلاحیت اعتراض به قساوت را از دست دادهاند، اتحاد سهگانه نیز بار دیگر نشان داد
که صلاحیت اعتراض به شقاوت آخوندها را ندارد. کار کمپین این اتحاد سهگانه، بر اثر
این کار سعودیها، در پیشبرد تحریمهای اقتصادی و سیاسی اندکی سختتر شد.
برای همین ترامپ
دستها را بالا زد تا ابتکار رقیق کردن این شقاوت و بهنوعی سمبل کردن و تا آنجا
که ممکن است سرپوش گذاردن ماجرا را خود هدایت کند. بیآبرویی بیشتر سعودیها
بعنوان یکی از متحدان اصلی ترامپ، هم در انتخابات میاندوره ای و هم در مقابله با
ایران، مشکلآفرین خواهد بود. اولین و مهمترین شگرد ترامپ خارج ساختن ولیعهد
عربستان از مظان اتهام است.
ولیعهد عربستان، محمد
بن سلمان قدرتمندترین فرد در حکومت آل سعود است. با این حال ترامپ تلاش می کند
حقنه کند که ایشان از آنچه که در کنسولگری آنان رخ داده، بی اطلاع بوده است. مهمتر
اینکه ترامپ نمی گوید بعد از این صحبت که در ۱۶ اکتبر صورت گرفته است، چه بلایی بر
سر خاشقچی آمده است. او فقط اعلام میکند که محمد بن سلمان از آنچه در کنسولگری
اتفاق افتاده است بی خبر بوده است. سه روز بعد بالاخره منابع رسمی سعودی اعلام
کردند که جمال خاشقچی پس از ورود به کنسولگری و در جریان "درگیری
فیزیکی" کشته شده است. احمد الاسیری، معاون وزارت اطلاعات این کشور و سعود
القحطانی، از دستیاران محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور برکنار شدهاند و ۱۸ نفر هم
در این رابطه بازداشت شدهاند. از حق نباید گذشت و باید از شفافیت کلام ترامپ
قدردانی کرد. او می گوید به هرحال ما نمی توانیم از معامله صدو ده میلیاردی اسلحه
با عربستان کوتاه بیاییم. این قرارداد معادل کار پانصدهزار نفر در امریکاست. پانصد
هزار نفر در امریکای آقای دنیا، مشغول بکار هستند تا صدها هزار تن اسلحه را بدست
سعودی بسپارند! قطعه فطعه کردن انسان ها با موشک های لیزری، با تمدن نوع ترامپ
خوانایی دارد!
روزنامه گاردین طی
مقالهای در روز ۱۹ اکتبر این سؤال را طرح میکند، چرا کشته شدن دهها کودک یمنی
در اتوبوس مدرسه به اندازه قتل جمال خاشقچی اعتراض نیافرید؟ واقعیت اینکه جمال
خاشقچی را بیشتر بهعنوان یک روزنامهنگار مطرح کردند؛ اما جایگاه او بیشتر از یک
روزنامهنگار ساده بود. او از خانوادههای مهم عربستان بود. عدنان خاشقچی یکی از
مشهورترین قاچاقچیهای اسلحه در جهان در دهه هفتاد و هشتاد میلادی از بستگان نزدیک
او بود. او در گذشته از مشاوران محمد بن سلمان بود. اما مهمترین ویژگی او اختلاف
مشی او با حکام کنونی عربستان سعودی بود. جمال خاشقچی گرایش به اخوان المسلمین
داشت. شاخههای متفاوت سنیهای در خاورمیانه در دو جبهه اصلی صفبندی کردند. رهبری
یک جبهه با عربستان است و عقاید جبهه مقابل آنان حول نگرش اخوان المسلمین، شکل
گرفته است. این دو جبهه در اوایل وقایع سوریه به هم نزدیک شده و با رقیب مشترک
یعنی خامنهای – اسد، درگیر بودند. قدرت گیری اخوان المسلمین تحت رهبری مرسی در
مصر و ناکامی اینان در سوریه، این دو جناح اصلی سنی را از هم دور ساخت. سعودیها
که از قدرت گیری اخوان المسلمین در عربستان هراسان بودند، به کودتا علیه مرسی چراغ
سبز نشان دادند و با این کار خشم اردوغان و قطر را موجب شدند. محاصره قطر توسط
عربستان و اعزام صدها نیروی رزمنده ارتش ترکیه به قطر نیز بخشی از همین کشمکش
بود.
جمال خاشقچی از همین
روی باید به شکل فجیعی به قتل میرسید تا دیگر عربستانیهای طرفدار تفکر اخوان
المسلمی در ترکیه و در کشورهای دیگر حساب کار خود را بکنند. به همین دلیل اردوغان
اعلام کرد که خاشقچی از دوستان او بوده است. و باز به همین دلیل اردوغان اجازه ندارد
سعودیها از این جنایت قسر در بروند. اما اردوغان یک پراگماتیست قهار و شدیداً
نیازمند دلارهای قرضی سعودیها و آمریکاییها است. در پشت پرده، مسلماً یک معامله
حاد بین اردوغان، ترامپ و محمد بن سلمان، در مورد چگونگی کمرنگ کردن این واقعه،
میزان شراکت ترکیه در تحریمهای ایران، آینده ادلب در سوریه، رابطه امریکا و
عربستان با پ ک ک در سوریه، و سرنوشت بانکدار ترک زندانی در امریکا و احتمال جریمه
میلیارد دلاری حالک بانک ترکیه و بسیاری دیگر از موضوعات بشدت ادامه دارد.
سعودیها در کنج
قصابخانه گیر افتادهاند؛ به همانگونه که همزادان ایدئولوژیک آنان در حکومت
آخوندی تجربه آن را دارند. شاید این واقعه هشداری باشد برای کسانی که برای رهایی
از شقاوت آخوندی، چشم کمک به همزادان آنان در این اتحاد سهگانه ترامپ، نتانیاهو و
ملک سلمان دوختهاند.
پیک ایران
۱۳۹۷ مهر ۲۶, پنجشنبه
پست کوتاه نماینده خامنهای: لویی پاستور با هدایت امام سجاد میکروب را کشف کرد
خبرهای س کوتاه
- لویی پاستور از شیمیدانان و زیستشناسان مشهور فرانسوی است.
غلامعلی نعیم آبادی نماینده علی خامنهای رهبر جمهوری
اسلامی ایران در استان هرمزگان میگوید که لویی پاستور «میکروب» را با هدایت «امام
سجاد» کشف کرد.
به گزارش خبرگزاری شبستان، نعیم آبادی این سخنان را در
مراسم تجلیل از فعالان حوزه صحیفه سجادیه در بابل مطرح کرد.
کتاب صحیفه سجادیه، مجموعهای از دعاها و مناجات امام
چهارم شیعیان، زین العابدین علی بن الحسین است.
نعیم آبادی با بیان اینکه این کتاب می تواند حلقه وصل
ما و جهان باشد، گفت: «بنابه هدایت حضرت ولی عصر صحیفه کتاب دعا فقط نیست کتاب
زندگی است».
او افزود: «پاستور گفت من میکروب را کشف نکردم مگر
با هدایت امام سجاد و از طریق صحیفه سجادیه».
لویی پاستور از شیمیدانان و زیستشناسان مشهور فرانسوی
است. شهرت وی مدیون شناخت نقش باکتریها در بروز بیماری و کشف واکسن ضد هاری
میباشد. همچنین عمل پاستوریزهکردن که از نام او گرفته شده، از ابداعات این
دانشمند نامدار است. پاستور نخستین کسی است که پی به واگیردار بودن سیاهزخم
گوسفندان برد.
العربیه
۱۳۹۷ مهر ۲۵, چهارشنبه
بسیج جمهوری اسلامی ایران و ﻣﺆسسات و شرکتهای زیر مجموعه اش مشمول تحریم های آمریکا شد
خبرهای داغ سیاسی
- ایالات متحده آمریکا سه شنبه ۱۶ اکتبر/۲۴ مهر بسیج جمهوری اسلامی ایران و نیز یک شبکه مالی وسیع حامی جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرد.
آوای آزادگان-وزارت خزانه داری آمریکا دیروز سه شنبه شانزدهم اکتبر/بیست و چهارم مهر
مجازات های تازه ای بر جمهوری اسلامی ایران وضع کرد. این مجازاتها شامل بنیاد
تعاون بسیج مستضعفین جمهوری اسلامی ایران که متشکل از ۲۰ شرکت و ﻣﺆسسه مالی است،
می شود.
بنا بر بیانیه ای که وزارت خزانه داری آمریکا روز گذشته منتشر کرد،
بنیاد تعاون بسیج ﺗﺄمین مالی سازمان بسیج مستضعفین را بر عهده دارد و در پوشش
شرکتهای صوری و نیز از دیگر راهها مالکیت خود را پنهان می سازد.
در این بیانیه همچنین آمده است که بنیاد تعاون بسیج با تکیه بر سرمایه
گذاری بانک مهر اقتصاد شرکتهای متعددی ﺗﺄسیس کرده است.
بانک مهر اقتصاد که در گذشته صندوق قرضالحسنه بسیجیان و سپس مؤسسه
قرضالحسنه مهر بسیجیان خوانده می شد وابسته به بنیاد تعاون سازمان بسیج مستضعفین
است.
کارخانه تراکتور سازی تبریز که بزرگترین کمپانی تولید تراکتور در
خاورمیانه و آفریقای شمالی است و میلیونها دلار سود به شرکتهای مالی سازمان بسیج
می رساند و شرکت توسعه معادن روی ایران که از بزرگترینِ شرکت ها در زمینه استخراج
و تولید روی و سرب است، از جمله شرکت ها و ﻣﺆسساتی هستند که مشمول تحریم آمریکا می
گردند.
از سوی دیگر، در بیانیه وزارتخانه خزانه داری آمریکا آمده است که
سازمان بسیج علاوه بر همکاری در سرکوب ملت ایران و زیرپا گذاشتن حقوق بشر در این
کشور، از میان کودکان ایرانی و مهاجران بزرگسال و نیز نوجوان افغان سربازگیری کرده
آنها را پس از آموزش برای جنگ به نفع حکومت بشار اسد به سوریه می فرستد.
استیون منوچین، وزیر خزانه داری آمریکا، گفت که جامعه جهانی باید این
موضوع را بفهمد که تجارت با بنیاد تعاون بسیج و شرکتهای استتاری سپاه پاسداران
جمهوری اسلامی ایران عواقب بسیار وخیمی در پی دارد و در ارتزاق خواسته ها و طرحهای
خشونت بار جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه مشارکت می کند.
بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، امروز در
واکنش به اعلام تحریم بسیج جمهوری اسلامی ایران و ﻣﺆسسات و شرکتهای زیر مجموعه اش
توسط آمریکا گفت که این تصمیم اهانتی آشکار به قوانین بین المللی و ناشی از کینه
ورزی آمریکا با ملت ایران است.
رادیو فرانسه
رادیو فرانسه
حضور زنان در استادیوم آزادی؛ آغاز یک مسیر یا ویترینی برای فیفا؟
خبرهای داغ سیاسی
- اما آیا این حضور قرار است مقدمهای برای آزاد کردن ورود زنان به استادیومهای ورزشی باشد یا تنها ویترینی است که برای راضی کردن فیفا و ارگانهای بینالمللی صورت گرفته است؟
آخرین باری را که زنان ایرانی توانستند پا بر
سکوهای سیمانی و سخت ورزشگاه آزادی بگذارند، کمتر کسی به یاد میآورد. این اتفاق بعد از پیروزی
انقلاب سال ۵۷ شاید به تعداد انگشتان یک دست هم انجام نشده باشد، جز مواردی محدود
و گزینشی و نمایشی.
بعد از حضور آزادانه زنان ایرانی در استادیوم
آزادی برای تماشای مسابقات ایران در جام جهانی از طریق پروژکتور، آنها روز سهشنبه
۲۴ مهر تماشای یک مسابقه واقعی فوتبال را از نزدیک و در ایران تجربه کردند.
بعد از حرف و حدیثهای بسیار و تایید و
تکذیبها، تعدادی از زنان اجازه پیدا کردند که وارد استادیوم آزادی شوند و مسابقه
میان ایران و بولیوی را از نزدیک تماشا کنند. این زنان البته تا اندازهای گزینشی بودند. چرا که اعضای تیمهای
فوتبال و فوتسال ردههای سنی زنان، خانوادههای بازیکنان تیم ملی و روزنامهنگاران
تنها زنان خوششانسی بودند که مجوز پیدا کردند.
تعدادی از زنان هم در مقابل درهای ورزشگاه
آزادی منتظر ماندند تا به آنها اجازه ورود داده شود اما این اتفاق نیفتاد و آنها
در نهایت بدون اینکه پایشان به سکوهای سرد آزادی برسد مجور شدند به خانه برگردند.
اما آیا این حضور قرار است مقدمهای برای آزاد کردن ورود
زنان به استادیومهای ورزشی باشد یا تنها ویترینی است که برای راضی کردن فیفا و
ارگانهای بینالمللی صورت گرفته است؟
جانی اینفانتینو رئيس فیفا از کسانی است که
مدام پیگیر آزاد کردن حق و ورود زنان ایرانی به استادیومهای ورزشی بوده و برای
این موضوع حتی با حسن روحانی رئيس جمهوری ایران هم رایزنی کرده است. گفته میشود فیفا فشار
زیادی بر ایران وارد میکند تا حق ورود زنان به استادیومهای فوتبال را کسب کند. بر همین اساس برخی از
رسانهها در ایران میگویند حضور زنان ایرانی در دیدار با بولیوی تنها یک نمایش
تبلیغاتی برای راضی کردن فیفا بوده است و قرار هم نیست در این خصوص گشایشی بیش از
این صورت بگیرد.
اما تا همین اندازه هم از سوی برخی شخصیتهای
سیاسی در ایران تحمل نشده است. محمد
جعفر منتظری دادستان کل کشور، روز چهارشنبه نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و
گفت: «هیچ توجیه شرعی وجود
ندارد که زنان به استادیوم های ورزشی بروند و بدن نیمه برهنه ورزشکاران را تماشا
کنند. تماشای مسابقه ایرادی
ندارد ولی وقتی یک خانم با مردان نیمه برهنه مواجه میشود دچار گناه میشوند.»
آقای منتظری در ادامه مسئولان ورزشی را هم
تهدید کرد: «با هر مدیری که بخواهد
بستر حضور بانوان در ورزشگاه را با بهانههای مختلف فراهم کند برخورد می کنیم. به مسئولان ورزشی نصیحت
میکنم که حرمت دینی را حفظ کنید در غیر این صورت و اگر این موارد تکرار شود به
دادستان تهران دستور میدهم تا به موضوع ورود کند.»
از سوی دیگر بعد از برگزاری بازی تیمهای
ایران و بولیوی، برخی از رسانهها در ایران خبر دادند که قرار است این روند برای
بازی هفته آینده پرسپولیس در برابر السد قطر در نیمه نهایی جام باشگاههای آسیا هم
تکرار شود. موضوعی که البته از سوی
غلامحسین زمان آبادی مشاور فرهنگی فدراسیون فوتبال تکذیب شد. آقای زمان آبادی روز
چهارشنبه در یک گفتگو اعلام کرد که فعلا برنامه فدراسیون فوتبال تنها فراهم کردن
ورود زنان برای بازیهای تیم ملی است.
بازی برگشت تیم فوتبال پرسپولیس در مقابل
السد یکی از حساسترین بازیهای سالهای اخیر فوتبال ایران است که در ورزشگاه آزادی
برگزار میشود و طبیعتا تماشاگران حتی از ساعتها قبل ورزشگاه آزادی را تکمیل
خواهند کرد. به همین دلیل فدراسیون
فوتبال نمیتواند مانند دیدار با بولیوی یک جایگاه مشخص برای زنان ایجاد کند، چرا
که تماشاگران برای این مسابقه تیم ملی فوتبال حتی نیمی از ورزشگاه را هم پر نکرده
بودند.
پیشتر فدراسیون والیبال ایران هم چنین
تجربهای را از سر گذرانده بود و بعد از تهدیدات فدراسیون جهانی والیبال در خصوص
محرومیت ایران از میزبانی در مسابقات لیگ جهانی، مسئولان ورزشی ایران اجازه دادند
تا تعدادی گزینشی از زنان وارد سالن ۱۲ هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی شوند و
مسابقات تیم ملی والیبال ایران را از نزدیک تماشا کنند.
یورونیوز
۱۳۹۷ مهر ۲۴, سهشنبه
گزارش واشنگتن تایمز از فهرست آقازادههای ایران در آمریکا
خبرهای داغ سیاسی
- نویسنده این گزارش مدعی شد: « علیرغم اینکه مقامهای کلیدی ایران غالبا آمریکا را اهریمن میخوانند، از اینکه اعلام کنند فرزندانشان در صحت و آزادی در آمریکا زندگی میکنند، سر باز میزنند.»
آوای آزادگان-واشنگتنتایمز در گزارشی با اشاره به اظهارات علی
لاریجانی رییس مجلس ایران که آمریکا را بزرگترین تهدید برای همه جهان خوانده بود،
نوشت: «این اظهارات در حالی مطرح شده که دختر علی لاریجانی یعنی فاطمه اردشیر
لاریجانی در اوهایو اولین سال دوره رزیدنسی پزشکی خود را در امنیت کامل میگذراند.
او در دانشگاه پزشکی کلولند که یکی از بهترین دانشکدههای پزشکی جهان بر اساس
رنکینگ دانشگاهی است، تحصیل میکند.»
نویسنده این گزارش به حضور فرزندان
مقامات ایران در آمریکا اشاره کرده و با نام بردن از تعدادی از آنها نوشته است:
«دکتر اردشیر لاریجانی یکی از چندین فرزند مقامات ایرانی است که در دانشگاههای
آمریکا تحصیل کرده و از فرصت بازارهای شغلی آمریکا بهرهمند شدهاند. این در حالی
است که والدین آنها دائما خواستار نابودی آمریکا هستند و همزمان وقتی که دانشجویان
آمریکایی به ایران سفر میکنند نظیر "شیو ونگ" دانشجوی دانشگاه
پرینستون، به اتهام جاسوسی بازداشت میشوند.»
این رسانه به حضور خانواده
لاریجانی در سمتهای عالی جمهوری اسلامی اشاره کرد و نوشت: «علی لاریجانی قبل از
اینکه رییس مجلس شود، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکرهکننده ارشد هستهای بود.
یکی از برادران او، صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه است و توسط دولت ترامپ تحت
تحریم قرار دارد. یکی دیگر از برادران لاریجانی، جواد، در سمت ریاست شورای حقوق
بشر قوه قضاییه مشغول است.»
نویسنده این گزارش مدعی شد: « علیرغم
اینکه مقامهای کلیدی ایران غالبا آمریکا را اهریمن میخوانند، از اینکه اعلام
کنند فرزندانشان در صحت و آزادی در آمریکا زندگی میکنند، سر باز میزنند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «عیسی
هاشمی دانشجوی دکترای دانشکده روانشناسی حرفهای شیکاگو، شعبه لس آنجلس است. مادر
او معصومه ابتکار مشاور رییسجمهور در امور زنان است. ابتکار سخنگوی گروهی بود که
در ابتدای انقلاب سفارت آمریکا در تهران را اشغال و پرسنل آن را گروگان گرفتند. او
در پاسخ به سوال خبرنگاران در زمان بحران گروگانگیری در مورد اینکه آیا میتواند
شخصا اسلحه را بالا ببرد و تیری را در سر یکی از گروگانها خالی کند و او را بکشد
گفته بود بله، حکومت خودکامگان باید نابود شود.»
در بخش دیگرای از گزارش واشنگتنپست
آمده است: «احسان نوبخت، دستیار استاد در دانشکده پزشکی دانشگاه جرج واشنگتن است و
خواهر او نیلوفر دستیار بالینی استاد در دانشگاه UCLA؛ پدر آنها محمد باقر نوبخت
رییس سازمان برنامه و بودجه ایران است.»
واشنگتنپست یادآور شده که علی
فریدون یک مهندس ارشد در یک کمپانی آموزشی در نیویورک است که پدر او حسین فریدون ،
برادر رییس جمهور ایران است.
در این گزارش آمده است: «از این
گذشته برخی از خود مقامهای ایرانی در آمریکا تحصیل کرده و تواناییهایشان را در
این کشور کسب کردهاند و هماکنون در ایران خدمت میکنند. محمدجواد ظریف وزیر
خارجه ایران یکی از آنهاست. او همه دوران تحصیل خود را در سن فرانسیسکو و دنور
گذرانده است. پسر او مهدی هم در دانشگاه سیتی یونورسیتی تحصیل کرده و در سال ۲۰۱۳
به ایران بازگشته است.»
در ادامه این گزارش عنوان شده که
«علی اکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی ایران هم دکترای خود را از دانشگاه
ماسوچوست دریافت کرده است. سید حسین موسویان مذاکرهکننده ارشد سابق ایران که
پستهای زیادی در وزارت خارجه داشته هم در دانشگاه ساکرامنتو تحصیل کرده بود. او
امروز یکی از استاتید دانشگاه پرینستون است.»
نویسنده این گزارش با اشاره به اینکه
این داستان یکی از واقعیتهای بنیادین ایران است، مدعی شد: «با همه اظهارات
مسئولان ایران علیه غرب و آمریکا، آنها میدانند که آمریکا آزادی و کرامت و فرصت
را در کشورش ایجاد کرده است. مردم ایران این واقعیت را میدانند و به همین دلیل
معترض هستند.»
این رسانه در پایان پیشنهاد کرده
دولت ترامپ محتاطانهتر عمل کند ،مدعی شد: «وزارت خارجه آمریکا باید فهرست فرزندان
مقامهای ایران را که در آمریکا زندگی میکنند، نگه دارد. حضور آنها در آمریکا یک
امتیاز است نه یک حق. واشنگتن نباید گناه پدران را به نام پسران بنویسد.
این رسانه با کنایه نوشت: یک روز،
این فرزندان سران جمهوری اسلامی خواهند دید که مردم دیگر داد نمیزنند آمریکا دشمن
است، بلکه فریاد میزنند دشمن همین جاست.»
ایلنا
پست کوتاه:مهاجمان مسلح تعدادی از نیروهای هنگ مرزی ایران در میرجاوه را ربودند
خبرهای س کوتاه
خبرگزاری
صدا و سیما مرکز سیستان و بلوچستان به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرده که شامگاه
سهشنبه ۲۴ مهر یک «گروه تروریستی» تعدادی از نیروهای هنگ مرزی ایران را ربوده
است. این عملیات حدوود ساعت ۴ تا ۵ بامداد در منطقه صفر مرزی لولکدان انجام شده
است. منطقه صفر مرزی لولکدان مربوط به بخش ریگ ملک شهرستان میرجاوه است که در ۵۰
کیلومتری شهر میرجاوه قرار دارد.
16/10/2018
16/10/2018
۱۳۹۷ مهر ۲۰, جمعه
پست کوتاه:در اعتراض به حجاب اجباری زنان ایرانی در خیابانها و خانه ها اعلامیه پخش میکنند
خبرهایس کوتاه
- زنان همیشه جزو قشر آسیب پذیر جامعه های بسته و سنتی واسلامی بوده اند و همیشه مورد ظلم ستم قرار گرفتند.
بانوان و شیرزنان ایرانی چندیست
که مبارزه بر علیه رژیم جهل و جاهل جمهوری اسلامی را شروع کرده و برای مقابله با
آن به روشهای متفاوتی رو آورده اند.
یکی از این روشها مبارزه با
حجاب اجباری است ,که به نظر من این روش
میتواند از مهمترین و هدفمندترین مبارزه زنان
بر علیه رژیم جمهوری اسلامی
باشد,به تازگی بانوان ایرانی با تهیه اعلامیه علیه حجاب اجباری و پخش آن در
خیابانها و اماکن
عمومی اعتراض خود نسبت به قانون تحمیلی حجاب اجباری
را به دیگر اقشار جامعه منتقل کرده و از آنها میخواهند که جمع معترضین علیه حجاب
اجباری بپیوندند.
زنان همیشه جزو قشر آسیب پذیر
جامعه های بسته و سنتی واسلامی بوده اند و همیشه مورد ظلم ستم قرار گرفتند. ولی
همیشه این زنان بوده اند که جلوی رژیمهای دیکتاتور و زورگو قد علم کرده و برای
احیای حق خود به مبارزه با آنها پرداخته اند و همیشه پیروز میدان بوده اند.
ع ل ی ذ ا ک ر ی
12/10/2018
اشتراک در:
پستها (Atom)