خبرهای داغ سیاسی
- سعودیها در کنج قصابخانه گیر افتادهاند؛ به همانگونه که همزادان ایدئولوژیک آنان در حکومت آخوندی تجربه آن را دارند. شاید این واقعه هشداری باشد برای کسانی که برای رهایی از شقاوت آخوندی، چشم کمک به همزادان آنان در این اتحاد سهگانه ترامپ، نتانیاهو و ملک سلمان دوختهاند.
خامنهای و هیئت
آخوندهای حاکم بر ایران از هر فرصتی استفاده میکنند که لعن و نفرین نثار آل سعود
کنند! اما این بار که سعودیها در کنج قصابخانهای گیر افتادهاند، آنها تصمیم
گرفتهاند که منتظر نتیجه تحقیقات بشوند. وزارت خارجه ایران اعلام کرد که «باید
صبر کرد و دید اصل ماجرا چیست». ولیفقیه و ذوبشدگان در این ولایت ترجیح دادند که
فعلاً از پرداختن به اصل ماجرا طفره رفته و سکوت کردند.
منابع ترک از زبان
روزنامههای نزدیک به حکومت مدعی شدهاند که مأموران امنیتی عربستان با دو هواپیما
وارد استانبول شده و جمال خاشقچی، این خبرنگار مخالف ملک سلمان را در کنسولگری
عربستان قطعهقطعه کرده و در همان روز از ترکیه خارج کردهاند. آنها مدعی هستند که
نوار صوتی و حتی تصاویری از درون سفارت را در دست دارند که این ادعا را تائید
میکند. اینکه بُعد جنایی واقعه چه است، تغییری در واقعیت سیاسی اجتماعی جامعه شبه
قبیلهای عربستان و رفتاری منعکس از این مناسبات ایجاد نخواهد کرد.
یکی از علل اصلی سکوت
ولیفقیه و ذوبشدگان در ولایت، به دلیل همزادی آنان با آل سعود در ساختار اجتماعی
و ایدئولوژیک است. احتمالاً یکی از "علما" در مکه یا مدینه و یا خود
ریاض، یک حکم شرعی برای کشتن و یا حتی مثله کردن جمال خاشقچی صادر کرده است. به همان
شکل که آقای خمینی "عالم" همزاد ایدئولوژیک آنان حکم شرعی قتلعام
زندانیان سیاسی در ۱۳۶۷ را صادر کرد و یا یکی دیگر از "علمای" قم حکم
شرعی قتل فروهرها و دیگران را در قتلهای زنجیرهای صادر کرد. آقایان
"علما" در قم و تهران با چه منطقی میتوانند به گیر افتادن
"علما" و حکام سعود در کنج قصابخانهای اعتراض کنند، چراکه خودشان نیز
بارها در همان کنج گیر افتادهاند. همانطور که آنها با سناریو سعید امامی سعی
کردند گریبان خود را رها سازند، سعودیها نیز به همین شگرد همزادان ایرانیشان
پناه خواهند برد. اما همانطور که سناریو سعید امامی نتوانست، دستان خونین آخوندها
را پاکیزه نشان دهد، سعودیها نیز به سرنوشت مشابه دچار خواهند شد!
علت دیگری که جمهوری
اسلامی سکوت را ترجیح داد، برای این بود که میدانند اگر زبان به اعتراض بگشایند،
از وزن کشمکش بین وجدان بیدار عمومی و سعودیها، کاسته خواهد شد. و بالاخره اینکه
عربستان و اسرائیل تنها حامیان اصلی سیاست ترامپ علیه حکومت ایران هستند؛ قصابی
سعودیها، وجهه اتحاد را بیش از بیش خدشهدار میکند. همانگونه که آخوندهای وطنی،
صلاحیت اعتراض به قساوت را از دست دادهاند، اتحاد سهگانه نیز بار دیگر نشان داد
که صلاحیت اعتراض به شقاوت آخوندها را ندارد. کار کمپین این اتحاد سهگانه، بر اثر
این کار سعودیها، در پیشبرد تحریمهای اقتصادی و سیاسی اندکی سختتر شد.
برای همین ترامپ
دستها را بالا زد تا ابتکار رقیق کردن این شقاوت و بهنوعی سمبل کردن و تا آنجا
که ممکن است سرپوش گذاردن ماجرا را خود هدایت کند. بیآبرویی بیشتر سعودیها
بعنوان یکی از متحدان اصلی ترامپ، هم در انتخابات میاندوره ای و هم در مقابله با
ایران، مشکلآفرین خواهد بود. اولین و مهمترین شگرد ترامپ خارج ساختن ولیعهد
عربستان از مظان اتهام است.
ولیعهد عربستان، محمد
بن سلمان قدرتمندترین فرد در حکومت آل سعود است. با این حال ترامپ تلاش می کند
حقنه کند که ایشان از آنچه که در کنسولگری آنان رخ داده، بی اطلاع بوده است. مهمتر
اینکه ترامپ نمی گوید بعد از این صحبت که در ۱۶ اکتبر صورت گرفته است، چه بلایی بر
سر خاشقچی آمده است. او فقط اعلام میکند که محمد بن سلمان از آنچه در کنسولگری
اتفاق افتاده است بی خبر بوده است. سه روز بعد بالاخره منابع رسمی سعودی اعلام
کردند که جمال خاشقچی پس از ورود به کنسولگری و در جریان "درگیری
فیزیکی" کشته شده است. احمد الاسیری، معاون وزارت اطلاعات این کشور و سعود
القحطانی، از دستیاران محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور برکنار شدهاند و ۱۸ نفر هم
در این رابطه بازداشت شدهاند. از حق نباید گذشت و باید از شفافیت کلام ترامپ
قدردانی کرد. او می گوید به هرحال ما نمی توانیم از معامله صدو ده میلیاردی اسلحه
با عربستان کوتاه بیاییم. این قرارداد معادل کار پانصدهزار نفر در امریکاست. پانصد
هزار نفر در امریکای آقای دنیا، مشغول بکار هستند تا صدها هزار تن اسلحه را بدست
سعودی بسپارند! قطعه فطعه کردن انسان ها با موشک های لیزری، با تمدن نوع ترامپ
خوانایی دارد!
روزنامه گاردین طی
مقالهای در روز ۱۹ اکتبر این سؤال را طرح میکند، چرا کشته شدن دهها کودک یمنی
در اتوبوس مدرسه به اندازه قتل جمال خاشقچی اعتراض نیافرید؟ واقعیت اینکه جمال
خاشقچی را بیشتر بهعنوان یک روزنامهنگار مطرح کردند؛ اما جایگاه او بیشتر از یک
روزنامهنگار ساده بود. او از خانوادههای مهم عربستان بود. عدنان خاشقچی یکی از
مشهورترین قاچاقچیهای اسلحه در جهان در دهه هفتاد و هشتاد میلادی از بستگان نزدیک
او بود. او در گذشته از مشاوران محمد بن سلمان بود. اما مهمترین ویژگی او اختلاف
مشی او با حکام کنونی عربستان سعودی بود. جمال خاشقچی گرایش به اخوان المسلمین
داشت. شاخههای متفاوت سنیهای در خاورمیانه در دو جبهه اصلی صفبندی کردند. رهبری
یک جبهه با عربستان است و عقاید جبهه مقابل آنان حول نگرش اخوان المسلمین، شکل
گرفته است. این دو جبهه در اوایل وقایع سوریه به هم نزدیک شده و با رقیب مشترک
یعنی خامنهای – اسد، درگیر بودند. قدرت گیری اخوان المسلمین تحت رهبری مرسی در
مصر و ناکامی اینان در سوریه، این دو جناح اصلی سنی را از هم دور ساخت. سعودیها
که از قدرت گیری اخوان المسلمین در عربستان هراسان بودند، به کودتا علیه مرسی چراغ
سبز نشان دادند و با این کار خشم اردوغان و قطر را موجب شدند. محاصره قطر توسط
عربستان و اعزام صدها نیروی رزمنده ارتش ترکیه به قطر نیز بخشی از همین کشمکش
بود.
جمال خاشقچی از همین
روی باید به شکل فجیعی به قتل میرسید تا دیگر عربستانیهای طرفدار تفکر اخوان
المسلمی در ترکیه و در کشورهای دیگر حساب کار خود را بکنند. به همین دلیل اردوغان
اعلام کرد که خاشقچی از دوستان او بوده است. و باز به همین دلیل اردوغان اجازه ندارد
سعودیها از این جنایت قسر در بروند. اما اردوغان یک پراگماتیست قهار و شدیداً
نیازمند دلارهای قرضی سعودیها و آمریکاییها است. در پشت پرده، مسلماً یک معامله
حاد بین اردوغان، ترامپ و محمد بن سلمان، در مورد چگونگی کمرنگ کردن این واقعه،
میزان شراکت ترکیه در تحریمهای ایران، آینده ادلب در سوریه، رابطه امریکا و
عربستان با پ ک ک در سوریه، و سرنوشت بانکدار ترک زندانی در امریکا و احتمال جریمه
میلیارد دلاری حالک بانک ترکیه و بسیاری دیگر از موضوعات بشدت ادامه دارد.
سعودیها در کنج
قصابخانه گیر افتادهاند؛ به همانگونه که همزادان ایدئولوژیک آنان در حکومت
آخوندی تجربه آن را دارند. شاید این واقعه هشداری باشد برای کسانی که برای رهایی
از شقاوت آخوندی، چشم کمک به همزادان آنان در این اتحاد سهگانه ترامپ، نتانیاهو و
ملک سلمان دوختهاند.
پیک ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر