محمدجواد اکبرین - کلمه
در هفتهای که گذشت سه خبر عبرتانگیز توجهام را جلب کرد:
۱) روزنامه الوطن سوریهکه صاحبش "رامی
مخلوف" پسردایی بشار أسد است با انتقاد از سخنان علیاکبر ولایتی (مشاور
رهبری در امور بینالملل) درباره «نقش ایران در نجات حکومت أسد» نوشت: «ولایتی در
نقش ایران مبالغه میکند/نجات سوریه کار خودمان بود نه ایرانیها! مگر میتوان با اعزام
مستشار جلوی سقوط را گرفت؟ مستشار فقط نقش نظری دارد نه بیشتر».
.۲عراق از این پس برقش را از
عربستان تأمین میکند چون ایران به علت بحران برق، صادراتش را به این کشور قطع
کرده.روزنامه
اصولگرای "سیاستروز" هم
شاکی که «این باعث میشود از میدان نفوذ ایران در منطقه کاسته شده و زمینه را برای
حضور رقبا و دشمنان فراهم کند». البته سرمقالهنویس روزنامه توضیح نداد که این
«نفوذ منطقهای» با چه آمده که با رفتنِ برق میرود؟
۳
پلیس هرمزگان اعلام کرد که «۴۶ نفر از اعضای یک باند مُدلینگ در بندرعباس
بازداشت شدند. پلیس از طریق اینستاگرام موفق به کشف این باند شد که افکار عمومی را جریحهدار
میکردند» وقتی با یک سرچ ساده در اینستاگرام میشود بچههای بیپناه مردم را رصد کرد که نه
چیزی برای پنهان کردن دارند نه حمایتی برای در امان ماندن، چه طعمهای بیدردسرتر
از آنها؟ میشود آنها را «باند» خواند و کار پلیس را «کشف» نامید و از «مدل» یا
«رقصیدن»شان جرم ساخت. خیال همه هم راحت است که چون پای کشف باندهای مقدسِ اختلاس در میان
نیست هیچکس تماسی نمیگیرد و مزاحم انجام وظیفهی پلیس نمیشود
دارم فکر میکنم به نفوذی که با
«برق» میرود و نظامی که با «رقص» یا «مدل» میلرزد و پلیسی که زورش به مدلهای
اینستاگرام میرسد و صدها ایرانیِ «مدافع حرم» که فقط برای «نظر دادن» به سوریه
رفته بودند و کشته شدند... راستی اصلا ما «فتنهگر» و «تحت تاثیر دشمن»! خودتان
شرمتان نمیآید با این سیاست خارجی و داخلی؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر