۱۳۹۷ تیر ۳۱, یکشنبه

ترکیه ایران نشد! ... (؟)

درس‌های انتخابات ترکیه برای ایرانیان

۲۴ ژوئیه ۲۰۱۸، شاهد یکی از حساس‌ترین انتخابات تاریخ ترکیه خواهد بود.

"اگر اردوغان بگوید که تا کره ماه یک اتوبان چهاربانده احداث خواهیم کرد، ما باور می‌کنیم." این جمله را وزیر انرژی ترکیه به نقل از یکی از هواداران سینه‌چاک اردوغان، در یکی از سخنرانی‌های انتخاباتی نقل کرد. این جملات برای ایرانیان، یک ندای آشناست. ۳۹ سال پیش بخش قابل توجهی از ایرانیان وفاداری به آیت‌الله خمینی را با جستجوی سیمای او در ماه، مهروموم کردند.  
حدود بیست سال بعد از انقلاب ایران، در اواخر دوران خاتمی و اوایل قدرت گیری اردوغان، داریوش شایگان در مصاحبه با خبرنگار ترک، روشن چاکئر گفت: "ما وارد تونلی شدیم که نور در ته تونل دیده می‌شود، شما تازه وارد آن تونل شده‌اید." روشن چاکئر این مصاحبه را بمناسبت درگذشت داریوش شایگان، و در تجلیل از این اندیشمند بازپخش کرد؛ و در عین حال مجدداً تأکید کرد که در این مورد، با شایگان موافق نیست. روشن چاکئر که هم خبرنگار برجسته‌ای و هم یک فعال اجتماعی است، و فراتر اینکه، هیجان و وقایع ایران دوران خاتمی و جنبش سبز را از تهران گزارش کرده بود، معتقد است که ترکیه ایران نخواهد شد.

حق با داریوش شایگان بود. 

جوامع ایران و ترکیه از خیلی جهات شبیه یکدیگرند، به لحاظ فرهنگی، نقش تاریخی مذهب و اعتقادات، سطح فنّاوری و روانشناسی اجتماعی و نهایتاً دانش عمومی جامعه، کمابیش بر یک بستر سیر می‌کنند. از این زاویه تفسیر شایگان درست است! چرا؟ برای اینکه ایرانیان دو دهه زودتر از ترک‌ها حکومت مذهبی را تجربه کردند. ثمراتِ انعکاس بهشت آسمانی خمینی بر زمین را دو دهه زودتر چشیدند. یکی از آخرین شعارهای اردوغان در این انتخابات: "ما مخلوق را بخاطر خالق دوست داریم"، می باشد. این جمله نیز یادآور سخن آقای خمینی است که می‌گفت "ما برای اسلام انقلاب کردیم". اگر عاطفه نویسندگی را به زنجیر بکشیم و یک قلمِ بدون احساسات بیابیم باید گفت که خمینی یک "هدیه الهی" بود به جامعه ایران. خمینی بر بستر تاریخ، یک چاقوی جراحی بود برای جامعه "پیشا-رنسانس" ایران. یک میانبر در خروج از فرهنگ نیمه قبیله‌ای حاکم بر جامعه بود. یکی از ویژگی‌های جوامع  "پیشا-رنسانی"، قدرت معنوی افسونگران مذهبی بود. افسونگران مذهبی کسانی هستند است که مدعی نمایندگی خدا هستند. مسیر رسیدن به بهشت را ترسیم می‌کنند. آنها مسبب سطح نازل دانش عمومی جوامع نیستند، بلکه معلول آن می‌باشند. خمینی و اردوغان و طالبان از آسمان نازل نشدند، از همین زمین روئیدند.

خمینی و اردوغان پایان داستان نیستند، آغاز پایان کار، هستند. هنوز رئیسی حدود ۱۶ میلیون رأی می‌آورد. رأی اردوغان به‌مراتب بیشتر از این رقم است.

حق با روشن چاکئر است. 

چرا؟ فقط عکس فوق به تنهایی سندی است بر این ادعا. اردوغان امروز در اوج قدرت است، اما. محرم اینجه مهمترین رقیب او، دو روز قبل از انتخابات یک چنین تجمعی را در آنکارا علیه اردوغان سازماندهی می‌کند. امروز یعنی یک روز مانده به انتخابات یک میتینگ میلیونی در استانبول خواهد داشت. خود او مدعی یک تجمع پنج‌میلیونی است، اما تجمعات چند صدهزارنفره در ازمیر و آنکارا حاکی از آن است که او به رقمی بیش از یک‌میلیون دست خواهد یافت. صلاح‌الدین دمیرتاش یکی از رهبران برجسته کُرد، که مورد غضب اردوغان قرار گرفته است و حدود دو سال است که در زندان بسر می‌برد، توانست صلاحیت کاندیداتوری ریاست جمهوری را کسب کند. باآنکه صلاح‌الدین دمیرتاش یک کاندید چپ است اما با استفاده از قوانین انتخاباتی، حق سخنرانی ده‌دقیقه‌ای او از سیمای دولتی برسمیت شناخته شد. (اردوغان قول داد که اگر انتخاب شود این قانون را نیز عوض خواهد کرد). این سخنرانی در زندان ضبط و دو روز بعد از سیمای دولتی پخش شد. در این سخنرانی دمیراتش اردوغان و یارانش را به‌عنوان "کاریکاتورهای سیاست" مورد مخاطب قرار داد. آیا می توان شاهد پخش یک چنین سخنانی در مورد خمینی و یا خامنه ای از سیمای جمهوری اسلامی شد؟ هم محرم اینجه و هم دمیرتاش، اردوغان و یارانش را به فساد و سوءاستفاده از منابع دولتی متهم می‌کنند. یک مقایسه ساده با آنچه که خامنه‌ای با کروبی و موسوی کرد، می‌تواند ادعای روشن چاکئر را تائید کند. 

ترکیه همان سرنوشت ایران را از سر می‌گذراند، اما در مسیری متفاوت و با فراز نشیب کمتری. اما چرا مسیر ترکیه متفاوت است؟ برای اینکه زیربنای افسونگران مذهبی و غیرمذهبی بیشتر مورد هجوم اندیشه‌های نو قرار گرفته بود، برای اینکه ترکیه از موهبت نزدیکی به مرکز پیشرفت علم دنیا، یعنی اروپا برخوردار بود. برای اینکه آموزش نوین در ترکیه زودتر از ایران رشد کرد، برای اینکه صنعت چاپ حدوداً یک قرن قبل از ایران در جامعه عثمانی جا افتاد. برای اینکه صنعت در آنجا جلوتر بود، برای اینکه همزمان با مشروطه ایران، ترکیه مشروطه دوم خود را آغاز کرد. در مشروطه اول عثمانی، مجلس تشکیل شد یعنی حدودا سی سال قبل از ایران، ترک ها به این نهاد دمکراتیک با تمامی کم و کاستی آن دست یافتند. و حدود چهل سال قبل از مشروطه اول، عثمانی شاهد یک نهضت نوگرایی و اصلاح‌طلبی با نام "تنظیمات" و برای بهبود ساختارهای زیر بنایی، بود، تمامی این تلاش های اجتماعی نهایتاً به جمهوری ترکیه با یک ساختار سکولار (لائیسیته) منجر شد. رضاشاه در استانبول با دیدن برخی تفاوت‌ها بین ایران و ترکیه، شبی را به بی‌خوابی و کلنجار رفتن با سؤال اینکه چرا ترک‌ها از ما جلوتر هستند، می‌گذراند. 

تجارب چند دهه اخیر به اندازه کافی این درس را تکرار کرده است که تحولات اجتماعی عوامل متعددی دارد و نه باید فقط از یک بعد به آن نگریست. آلمان مرکز علم و دانش تحت شرایطی می‌تواند هیتلر را بپرورد. اما در توضیح چرایی تفاوت مسیر ایران و ترکیه، باید بر نهادینه شدن برخی از ارزش‌های دمکراتیک و شبه دمکراتیک در ترکیه، نسبت به ایران اشاره کرد. اتفاقاً اردوغان خصوصاً در چند سال اخیر در تلاش است که نهادهای دمکراتیک را یکی پس از دیگری پرپر کند، اما اتفاقاً کارکرد همین نهادها، کار او را بسیار دشوار ساخته است. در ایرانِ زمانِ محمدرضا شاه، نهادهای دمکراتیک، مثل رسانه‌های آزاد، مجلس، قوانین انتخاباتی، اجازه تجمعات، حق انتقاد، سندیکاها و غیره آن‌قدر بی‌ریشه بود که آقای خمینی در لگدکوب کردن آن‌ها هیچ زحمتی متحمل نشد! همه چیز برای او آماده بود. 

پایان کار اردوغان شروع شده است، آن‌هایی که با تحولات اجتماعی ترکیه آشنایی دارند از احتمال باخت اردوغان خبر می‌دهند. در مورد تقلب احتمالی اردوغان هشدار می‌دهند. قرار است جوانان، که اتفاقاً در مخالفت با اردوغان فعال هستند، همراه با پنجاه‌هزار وکیل در تمامی حوزه‌های انتخاباتی شرکت کنند، نتایج آرای شمارش‌شده در حوزه را ثبت و پیگیری کنند. حتی این سیستم کنترل انتخابات نیز خود پیشینه‌ای بیش از نیم قرن دارد، که ایران از آن بی‌بهره بود. کانون وکلای ترکیه یک نهاد نسبتا مستقل و قوی است. در چند دهه اخیر، نه اردوغان و نه حکومت ژنرال ها نتوانسته اند کانون وکلا را منحل کنند. 

فرهنگ و نهادهای دمکراتیک، یکی از مهم‌ترین عوامل برای رهایی از حکومت مذهبی ایران و برای جایگزینی آن می‌باشد. این فرهنگ باید تمرین شود، نطفه این نهادها باید از همین حالا بسته شود، والا، در روز خلاء قدرت در ایران، زمانی که آخوندها در سرکوب درمانده اند، افسونگر دیگری، این بار یک افسونگر غیرمذهبی مغز و روح جامعه را خواهد ربود.
رضا پویشگر
۲۳ ژوئن ۲۰۱۸
برای پیک ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر