تصویربالا:کتابخانه سیار1349 تصویرپایین:امامزاده سیار1396
در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود وز آن ، کشور آزاد و آباد بود
چو مهر و وفا بود خود کیششان گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ی ناب یزدان پاک همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد ز پشت فریدون نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما که شد مهر میهن فراموش ما ؟
که انداخت آتش در این بوستان کز آن سوخت جان و دل دوستان ؟
چه کردیم کین گونه گشتیم خوار ؟ خرد را فکندیم این سان ز کار
نبود این چنین کشور و دین ما کجا رفت آیین دیرین ما ؟
به یزدان که این کشور آباد بود همه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت کشاورز ، خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر گرامی بد آنکس که بودی دلیر
نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آنروز دشمن بما چیره گشت که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کد خدایی کند کشاورز باید گدایی کند ...!
|
۱۳۹۷ تیر ۱۵, جمعه
مقایسه دو تصویر که حرفهای بسیاری درش نهفته است
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر