۱۳۹۷ مرداد ۴, پنجشنبه

لطفا کسی‌ به ایران حمله نکند رژیم ایران در حال فروپاشی است!


البته که ”علی‌ درغگو” را به خاطر می آورید. علی دروغگو همان محمد سعید الصحاف وزیر اطلاعات صدام بود. زمانی‌ که ارتش آمریکا وارد بغداد شده بود و صدای رگبار از خیابانهای شهر به گوش می رسید، علی دروغگو جلوی دوربین ظاهر شد و گفت که همه چیز آرومه و ارتش عراق دشمن را پس رانده است و ارتش عراق پیروز است. ساعتی‌ بعد حکومت بغداد فرو ریخت و این وزیر مورد تمسخر قرار گرفت و بعد از آن علی‌ مسخره یا درغگو لقب گرفت.

حکایت رژیم ایران حکایت علی مسخره حکایت است. رژیم ایران کنترل را از دست داده است. اعتراض، اعتصاب، درگیری، در هر قشر و بخش و طبقه اجتماعی در حال شکل گیری است. کارگران، کشاورزان، کامیون دارن، معلمین، طلبکاران، زنان، دانشجویان، بازاریان، خودی غیر خودی به صدا درآمده ا‌ند. فقط مانده یک عده اراذل و اوباش، جیره و مواجب بگیر، کله پوک مذهبی‌ و سگ زنجیردار موتورسیکلت سوار و رهبران غارتگر. صفها مشخص شده است و شکاف اینوری و آنوری روشنتر گشته است.

در توضیح شرایط دگرگونی یا انقلابی معمولا از دو شاخص یاد می شود. یکی نخواستن پائینی ها و دیگری نتوانستن بالایی ها. در مورد نخواستن پائینی ها مدت ها است صحبت می شود. اعتراضات خیابانی در سالهای اخیر به ویژه دی ماه سال 1396 از شاخصه های اصلی پائینی ها بود که به روایتی اعتراض محرومان به شرایط موجود و حکومت اسلامی بود. 

با تداوم این اعتراضات دامنه آن به اقشار مختلف جامعه مانند معلمان، بازاریان و کامیون داران کشیده شد. در شرایط موجود دیگر هیچ شهری و شهرستانی نیست که به جرگه همین اعتراضات نپیوسته باشد.  نشانه های دیگر نخواستن پائینی ها این است که اقدامات و اعتراضات فردی و علنی در کوچه و خیابان بدون ترس و وحشت از وحوش جمهوری اسلامی اتفاق می افتد. زنان، دستفروشان و حتی کشاورزان با عوامل حکومتی آشکارا نزاع می کنند. 

به نخواستن پائینی ها صد ها نمونه دیگر می توان اضافه نمود. اما در مورد شاخص دوم همان نتوانستن بالایی ها در شرایط کنونی باید بیشتر اشاره کرد. ناتوانی حکومت جمهوری اسلامی در همه زمینه ها به خوبی نمایان است. در شرایط دگرگونی و ناتوانی بالایی ها معمولا بگیر و ببندها افزایش پیدا می کند و بدیهی است که خود متاثر از اعتراضات پائینی ها است و اینکه پائینی ها دیگر جان به لب رسانده اند و از زندان و شکنجه هراسی ندارند. 

نشانه دیگر ناتوانی بالایی ها غارت و چپاول و دزدی آشکار حکومتی ها است. گرچه غارت و چپاول منابع ملی در حکومت اسلامی همواره وجود داشته است اما تمایل به نشان دادن آن نداشتند و همواره از حکومت قانون صحبت می شده است. گویی غارتگران مورد مجازات قرار خواهند گرفت. اما در شرایط کنونی اختلاس پشت اختلاس و چپاول پشت چپاول در این حکومت اتفاق می افتد و این به معنای نگرانی و استرس حکومتیان است که خود ترس از واژگونی دارند و بدین وسیله می خواهند قبل از واژگونی ثروتی بهم زنند و راه فرار در پیش گیرند. 

از شاخص های دیگر ناتوانی حکومت در ناتوانی پرداخت دستمزدها است مدت ها است که نه فقط سرمایه داران رغبت به پرداخت دستمزد کارگران ندارند بلکه موسسه های دولتی و شهرداری از پرداخت دستمزدها عاجز بوده اند. در بعد اقتصادی تورم و کاهش بی سابقه ارزش پول ملی در مقابل دلار و یورو نشانه عجز و ناتوانی دولت در حل مسائل اقتصادی است. در چند هفته اخیر افزایش سرسام آور نرخ دلار و یورو در کنار چپاول و تالان بانک ها و موسسه های مالی ارزش ریال به طور واقعی به حالت سقوط آزاد درآمد. بازاریان که از حامیان حکومتی بودند به صفوف متعرضان پیوستند. 

از شاخص های دیگر ناتوانی حکومت ناتوانی درحداقل ترین مسائل سازمان دهی شهری و اجتماعی است که نمونه اش را در بی آبی و قطع آب شرب شهرها و روستاها می توان دید. همچنین ما شاهد قطع برق که شریان اجتماعی یک جامعه مدرن و زنده است هستیم. هیچ مسئولی نه پاسخگو است و نه دلایل روشنی را در این موارد می توانند ارائه دهند. هر یک دیگری را مقصر می داند. در ناتوانی حکومتی ها اینکه مجریان و نمایندگان رژیم در مهمترین لانه های تبلیغاتی خود یعنی در رادیو و تلویزیون و مجلس شورای اسلامی آشکارا به افشا و باز کردن پته همدیگر می پردازند. 

رژیم با تمام این بدیهیات و شاخص های سرنگونی همچنان مانند علی مضحکه با ارعاب شهروندان می خواهد وانمود کند که کنترل را همچنان در دست دارد و اخبار از حضور نظامی ایران در سوریه و منطقه را پخش می کند. رژیم می خواهد تنگه هرمز را برای تردد کشتی های نفتی همسایگان مسدود کند و سیاست اقتدار گرانه را به نمایش گذارد. در این شرایط می خواهد ”نعمت جنگ” را به یاری بطلبد و با جنگ طلبی احساسات ملی و وطن پرستی را به نفع خویش برانگیزاند. رژیم می خواهد دشمن را مسبب اصلی اتفاقات داخل ایران قلمداد کند نه بی کفایتی خود را. 

هر حمله و واکنش نظامی دیگر کشورها در ایران حتی اگر با تحریکات و دسیسه های جنگ طلبی حکومت جمهوری اسلامی همراه باشد به نفع حکومت جمهوری اسلامی است و به ضرر مردم  بپا خواسته ایران می باشد. حکومت ایران می داند که رفتی است و به خوبی می داند که کنترل اجتماعی را هم در صفوف خود و هم در میان پائینی ها از دست داده است و به این خاطر تنها راه نجات خود را در جنگ می بیند. لطفا کسی به ایران حمله نظامی نکند رژیم ایران در حال فروپاشی است!
سامان حقیقت جو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر