- اینکه نظام برای جلب حمایت اجتماعی از خود چشم بر افشاگری بسته و خود نیز بر شعله آن میدمد، نکته مهمی است.
حداقل یک نشانه در مقابل ما هست که نشان میدهد ایران
در شرایط پیشا انقلابی قرار دارد: رونق افشاگری! معمولا این یکی از نشانههای جدی
در پیش بودن انقلاب و یا کودتاست. دومی را نگفتیم، چون در ایران فعلاً رخ نخواهد
داد، اما گویا دارد سیل افشاگری راه میافتد: مشارکت همگانی، جرات کارمندان،
حسابداران و اهل قضا در بیرون آوردن اسناد از یک طرف، رواداری حکومت نسبت به
افشاگری رفتارهای شرمآور دستگاه حکومتی از طرف دیگر. این دومی نشانه قطعیتری است
و حتی حاکی از اینکه اگر نه صدا، حداقل زمزمه انقلاب شنیده شده است. حکومتها تنها
هنگامی به افشای اسرار مگو از فساد نزدیکان به حکومت تن و زالوها را زیر نور قرار
میدهند، که باور میکنند «یک اتفاقی دارد میافتد». وقتی خیالشان تخت است و راحت
میخوابند و جامعه را سست و بیخطر میپندارند، یاشارهای روزنامهنگار را میگیرند
و به جرم افشای لیست الطاف شهردار محبوب حکومت به اهل معتمد حکومت (موسوم به املاک
نجومی) به زندان میاندازند. نوبت آزادی نسبی اهل مطبوعات در شکوفاسازی افشاگری،
معمولاً مقارن است با پاییز حکومتها.
اما فکر نکنیم اتفاقی که الآن در حال وقوع است قطعاً
از همان نوع افشاگریهای دوران پیشا انقلابی است. در آن نقطه نیستیم. بخشی از
ماجرای امروز روندی از ایجاد شفافیت (موضوعی متفاوت با افشاگری) و حاصل احساس
مسئولیت شخص روحانی نسبت به سرنوشت نظام (و رام کردن اسب سرکش اقتصاد) است که در
دوره دوم ریاستش به او دست داده است و بخشی هم حاصل نیاز نظام به حمایتی که
میداند در صورت مقاومت در مقابل درخواستهای زورگویانه دولت ترامپ نیاز خواهد
داشت.
اینکه نظام برای جلب حمایت اجتماعی از خود چشم بر
افشاگری بسته و خود نیز بر شعله آن میدمد، نکته مهمی است. در گذشته، هنگامی که
حکومت با شرایط خطیر خارجی روبرو میشد، بهجای اندیشه بر اینکه چگونه میتواند
حمایت عمومی را پشت سر خود بیاورد، به نمایشهای خیابانی و راهپیماییهای حکومتی
رو میآورد. به دلایلی واضح، آن بساط دیگر مرادی نمیدهد و نمایش اراده برای
مبارزه با فساد فراگیر و متشکل و حتی رفتن به سراغ برخی از آنهایی که از مصونیت
خانوادگی، رفاقتی، ارادتی و ایضاً امنیتی برخوردار بودهاند بخشی از برنامه اصلاحات
حکومتی شده است.
جامعه باید از این روند استقبال کند و خواستار تبدیل
افشاگریهای جهتدار با شفافسازیهای هدفمند و قانونی شود. الآن وقتش هست که
احزابی که داعیه اصلاحطلبی دارند، فراکسیونهایی که میخواهند اصلاحطلبی آنها
بنیادها را تغییر دهد، و سیاستمدارانی که ژنهای خوب در سلولهایشان ذخیره
نکردهاند، شفافسازی همه روندهای جاری در کشور را به قانون تبدیل کنند. وقت روبرو
کردن نظام با دهها لایحه و طرح با مضمون ایجاد تکلیفهای قانونی مبنی بر
شفافسازی است. در میان این قانونها، قانون مصونیت اکید روزنامهنگاران و کسانی
که به افشای فساد و موارد خارج از شمول شفافیت یاری میکنند نباید فراموش شود.
نظام و مجلس را در برابر این آزمون قرار دهیم.
قرار دهیم، و در رویکردی خوشبینانه، به زدودن لایه
ضخیم فساد از پیکر این جمهوری به زعمایش کمک کنیم. آنگاه و فقط آنگاه است که
افشاگریها نشانه شرایط پیشا انقلابی نخواهند بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر