- برخی از تحلیل گران و آگاهان به مسائل داخلی سیاسی ایران، معتقدند که فرماندهان سپاه، از توان آن برخوردارند که بر خامنه ای تاثیر گذاشته و حتی بر او اعمال فشار کنند. اما گروهی دیگر معتقدند که فرماندهان سپاه، حتی جرات آن را ندارند که رهبری را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند
این روزها که در صحنه سیاست و اقتصاد ایران، گونه ای از بحران به وجود
آمده، سپاهی ها همچنان میکروفون به دست گرفته اند و از هر فرصتی برای تاثیرگذاری
بر روندهای موجود، استفاده می کنند. انتشار متن نامه هشدارآمیز و نصیحت گونه
سرلشکر جعفری فرمانده سپاه پاسداران خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور، آن هم با
عنوان عجیب و تعارف آمیز «دلنوشته»، یک بار دیگر نشان داد که تحلیل نوع رابطه و
تعامل، یا تنش بین دولتی ها و نظامی ها، از مهم ترین و سخت ترین ابعاد تحلیل
تابلوی سیاسی ایران است. او نامه ای هم به
دونالد ترامپ نوشت و شواهد نشان داد که
از سوی «بیت»، مجوزهای جدیدی برای اعمال فشار دارد.
جعفری خطاب به روحانی نوشته است:« حمایتهای بی نظیر و گسترده دلسوزان
انقلاب در هفته اخیر از جنابعالی، نباید مانع اقدامات انقلابی شما در کنترل قیمت
ها و جلوگیری از افزایش سرسام آور قیمت ارز و سکه، در شرایط جنگ اقتصادی با دشمنان
بشود.» در ادامه این متن آمده است: «چرا با آن قهر و غضبی که در شما سراغ داریم و
در رقابت های انتخاباتی یا با مخالفین خود بعضا به کار میبردید، با نارسایی و
سوء مدیریت های بخش اقتصادی دولت برخورد نمیکنید!؟» فرمانده کل سپاه همچنین
میافزاید: «اتخاذ تصمیمات مهم در شرایط سخت امروز کشور برای مقابله با فشارهای
اقتصادی دشمنان نیاز به عزم و ارادهای انقلابی و قاطعیت در برخورد با کم تحرکی و ضعف برخی مدیران دارد تا مردم به مدیریت همراه با تدبیر دولت شما امیدوار شوند.»
جعفری همچنین نامهای به رییس جمهور آمریکا نوشته و در آن گفته است:« شما
این آرزو را به گور خواهید برد که مقامات جمهوری اسلامی ایران از شما درخواست
ملاقات کنند یا اجازه ملاقات با شما را از ملتشان دریافت نمایند. هرگز چنین روزی
را نخواهید دید. همچنان در کاخ سیاهتان بنشینید و در توهم ملاقات با مقامات ایرانی
بمانید، و بدانید این یک آرزویی است که تا پایان دوران ریاست جمهوریتان با شما
همراه خواهد ماند و حتی رؤسای جمهوری بعدی آمریکا هم آن را نخواهند دید.»
همزمانی نامه تند جعفری با ابراز تمایل ترامپ به مذاکره با ایران و سفر
وزیر امور خارجه عمان به آمریکا به عنوان واسطه قدیمی ایران، این ظن را تقویت می
کند که نگرانی هایی در مورد احتمال مذاکره دولت ایران با آمریکات در میان است و
سپاه از این موضوع ناراضی ست.
به نام جعفری و سلیمانی، به دستور حضرت آقا
برخی از تحلیل گران و آگاهان به مسائل داخلی سیاسی ایران، معتقدند که
فرماندهان سپاه، از توان آن برخوردارند که بر خامنه ای تاثیر گذاشته و حتی بر او
اعمال فشار کنند. اما گروهی دیگر معتقدند که فرماندهان سپاه، حتی جرات آن را
ندارند که رهبری را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند و یکی از تاکتیک های مرسوم
خامنه ای، این است که گاهی حرف های خود را از گلوی فرماندهان سپاه به گوش مردم و
جهان برساند.
رمزگشایی از سخنان جعفری
ادبیات به کار رفته در متن کوتاه جعفری خطاب به روحانی، شباهتی به دلنوشته
ندارد و شاید بیشتر به هشدار، رهنمود گلایه آمیز، بانگ نهیب و مقدمه ای برای اتمام
حجت، می مانَد! در تحلیل دلایل نوشتن و انتشار این متن و همچنین ر رمزگشایی از
محتوای آن، می توان به چند نکته اشاره کرد:
۱.در رسانه ها، محافل سیاسی و مجالس مختلف فعالان سیاسی ایران، کسی تمایل
ندارد به بررسی نوع رابطه و نگرش متقابل بین دو سرلشکر مشهور، یعنی جعفری و
سلیمانی بپردازد. اما شواهد نشان می دهد که نفوذ و محبوبیت سلیمانی، در خارج و
داخل، بسیار بیشتر از میزان محبوبیت جعفری است. اگر چه جعفری در مقام فرمانده
سپاه، قدرت نظامی و سیاسی و اجرایی بسیار مهم و قابل توجهی در دست دارد اما
جریانات چند سال اخیر در عراق، سوریه و یمن، با وجود تمام خرج ها و هزینه هایی که
بر دست ایران گذاشته، برای قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، شهرت و توجه به همراه
آورده و در معادلات سیاسی و امنیتی منطقه، نام سلیمانی مورد توجه همگان قرار گرفته
است. سخنرانی اخیر او در همدان و تهدیدات او خطاب به ترامپ، به ویژه ان جمله ای که
عملا سپاه قدس را در سطحی فراتر از کل نیروهای مسلح ایران قرار داد، جعفری را وادار
کرده که او نیز خودی نشان دهد. اگر چه ممکن است برخی ها به دنبال طرح این موضوع
باشند که بخشی از سران سپاه در بخش های مختلف سیاسی و اطلاعات، از سعیدی و طائب
رفته تا جعفری و سلیمانی، به تناوب نقش پلیس خب و پلیس بد را ایفا می کنند، اما
چنین تحلیلی با منش شخصیتی فرماندهان آتش به اختیار سپاه نمی خوانَد و تجارب گذشته
نشان می دهند که در سپاه میل به تک نوازی بیشتر است تا همنوایی و همنوازی.
۲.فرمانده سپاه، تهدیدات آمریکا را جدی دیده و چندی پیش، سرلشکر باقری
رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران نیز اعلام کرده بود که آمریکا خیالی هایی برای
جنگ با ایران دارد. اما از فحوای نامه جعفری چنین بر می آید که او اتفاقا از
ناآرامی مردم و افسارگسیختگی قیمت ارز و کالا بیشتر هراس دارد تا احتمال حمله
آمریکا و یه همین خاطر احساس کرده که باید در این زمینه هشدار جدیدی به دولت داده شود!
۳.یکی از نکات جالب نامه کوتاه جعفری، ابراز روشن و علنی گلایه او از
اظهارات تند و خشن روحانی در مواجهه با رقبای انتخاباتی اش است! ظاهرا سرلشکر
جعفری، حتی لازم نمی داند که خشم و ناراحتی خود از شکست رقبای روحانی را پنهان
کند!
۴.جعفری با طرح دو مساله ی « عزم و ارادهای انقلابی برای مقابله با
فشارهای اقتصادی دشمنان» و همچنین «نیاز به قاطعیت در برخورد با کم تحرکی و ضعف
برخی مدیران»، نشان می دهد که سپاه در مورد شرایط اقتصادی ایران، دو دیدگاه دارد:
اول این که، شرایط موجود را زاییده فشار دشمن می داند. یعنی او عقیده ای به گردش
پول های کثیف چهره های مرموز و ربط دادن آن با قاچاق و برخی فعالیت های اقتصادی
سپاه ندارد. دوم این که معتقد است در همین شرایط سختی که به قول او، به دست دشمن
به وجود آمده، کم تحرکی و ضعف برخی مدیران، قابل انکار نیست و به شکلی مودبانه
توان و کفایت دولت را زیر سوال برده است. صد البته منظور جعفری از اقدام انقلابی،
تغییرات و عزل و نصب های سریع است و پیداست که اکتفای روحانی به تغییر مدیرعامل
بانک مرکزی، از دید سپاهی ها، ناکافی و بیهوده است.
۵.جعفری در نامه اش که خطاب به دونالد تامپ نوشته، عملا نشان داده که قرار
نیست دولت ایران، طرف مذاکره و یا تصمیم گیرنده برای آغاز مذاکره با آمریکا باشد!
تفاوت سخنان جعفری و سلیمانی
قاسم سلیمانی در مواضع اخیر خود در برابر روحانی، تلاش کرد از خود، چهره
ای ملی بسازد که در برابر ترامپ سینه سپر کرده است. بااین حال، به کار بردن عبارت
«با من طرف هستی»، خطاب به ترامپ، فقط اظهار لطف در حق روحانی و سپر بلا شدن نیست.
بلکه حامل این پیام نیز هست که ممکن است روحانی اول حرف بزند اما کسی که حرف آخر
را می زند، او نیست! او همچنین با برجسته کردن نقش سپاه قدس، تحقیر نظامیان آمریکا
و تهدید ترامپ، تلاش کرد نوک پیکان تهدیدات واشنگتن را به سمت خود بچرخاند و بازی
تازه ای راه بیاندازد اما واشنگتن وارد این بازی نشد و ترجیح داد همچنان با دولت
و حکومت طرف باشد.
شیخ سیاسی – امنیتی و دولت تفنگدار
اگر چه نقش حسن روحانی در دوران جنگ و در کنار هاشمی رفسنجانی و بعدها در
شورای عالی امنیت ملی تثبیت شده و می توان او را یک فرد سابقا نظامی و امنیتی
دانست اما هیچگاه بین او و سپاه، رابطه معنوی، عاطفی و تشکیلاتی چندانی شکل نگرفته
و همواره همنشینی با یقه سفیدها و دیپلمات ها و خودی های حلقه نیاوران را بر رفاقت
با سپاهی ها، ترجیح داده است. از این گذشته او در انتخابات ۹۲ با هوشمندی و
زیرکانه بر موج احساسات ضدنظامی مردم سوار شد و با جمله مشهور «من حقوقدانم، سرهنگ
نیستم» نه تنها قالیباف، بلکه دیگر نظامیان ایران را هم ناک اوت کرد! او بعدها هم
در مقام ریاست جمهوری، بارها، سپاه را دولت تفنگدار خواند و از فعالیت های اقتصادی
و دخالت های سیاسی سپاه گلایه کرد. اما در هفته های اخیر، ناچار شده از در دوستی
با سپاه و نظامیان وارد شود.
روحانی، حالا که به خاطر مصلحت روز، میل به راست پیدا کرده و باب دل
اصولگرایان و سپاهی ها حرف می زند، باز هم از گزند انتقاد و غرزدن های سران سپاه
در امان نیست و بعید نیست اگر در بر همین پاشنه بچرخد، شاهد انتشار دلنوشته های
دیگری نیز باشیم و رفته رفته سرلشکرها، به زبانی روشن تر و با اقداماتی عینی تر،
در کار دولت، دخالت کنند.
نام نویسنده نزد سایت زیتون
محفوظ است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر